مهاجران و انصار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انصار با
مهاجران رابطه خوبی داشتند تا جای که انصار دارایی
خانه خود را در اختیار مهاجران قرار میدادندو آنان را در
محصولات کشاورزی خود شریک میکردند.
با هجرت پیامبر به یثرب و تبدیل آن به تنها پایگاه امن اسلامی در منطقه، سیر آرام مهاجرت به این شهر آغاز گردید؛ اما روند آن پس
از جنگ خندق ، شتاب یافت، ازاینرو در دوره نخست مدنی (۵
سال نخستین) شمار
مهاجران اندک بود که بخشی
از آنها مکی و بخشی صحرانشین بودند.
انصار به نوعی مهاجران را همچون افراد خودی پذیرفتند و کاستیهایشان را جبران کردند و زمینه ادامه حیات آنها را در
یثرب فراهم کردند.
پیش
از آنکه پیامبر در هجرت خود به
یثرب برسد بسیاری
از مهاجران مجرد در منطقه
قبا و در خانه
کلثوم بن هدم که به
بیت العزاب (خانه مجردان) مشهور شد مستقر شده بودند؛ اما با ساخته شدن
مسجد و بنای صفّه، آنجا مهمانسرای مهاجران مجرد گردید و انصاریان کمکهای غذایی خود را به آنجا میفرستادند:«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اَنفِقوا مِن طَیِّبتِ ما کَسَبتُم ومِمّا اَخرَجنا لَکُم مِنَ الاَرضِ ولا تَیَمَّموا الخَبیثَ مِنهُ تُنفِقونَ ولَستُم بِاخِذیهِ اِلاّ اَن تُغمِضوا فیهِ واعلَموا اَنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمید»
در این
آیه از مؤمنان خواسته شده
از محصولات مرغوب خود
انفاق کنند و بدانها گوشزد شده که خداوند
از شما بینیاز است.
به روایت
سدی این آیه درباره انصار و کمکهای آنها نازل شده است.
اما برخی مهاجران به ویژه قریشیان در میان تیرههای گوناگون انصاری توزیع شدند و انصاریان در رقابت با همدیگر، براساس قرعه حمایت
از خانوادههای مهاجر را بر عهده میگرفتند.
برخی خانوادههای
مهاجر نیز که پیش
از هجرت با مردم
یثرب ارتباط داشتند نزد آشنایان خود رفتند و در خانه و کاشانه آنان مستقر شدند.
انصار دارایی خانه خود را در اختیار مهاجران قرار میدادند
و آنان را در
محصولات کشاورزی خود شریک کردند و برخی
از آنان زمینهای پیرامون منازل مسکونی خود را به پیامبر بخشیدند.
روابط میان انصار و مهاجران با پیمان برادری که پیامبر میان حدود ۴۵ انصاری و ۴۵ مهاجر بست تقویت گردید.
به درستی نمیتوان گفت
اخوت چون
حلف یا
وِلاء ، مهاجران را به انصار پیوند میداد یا نه.
شاید
ارث بردن مهاجر
از برادر انصاری خود نشان دهد که در آغاز همینگونه بوده است؛ امّا منابع نیز کمتر
از مهاجری نام میبرند که
از برادر انصاری خود ارث برده باشد.
البته محدثان به این امر اشاره میکنند و معتقدند این حکم با آیات
قرآنی لغو شده است.
آیه ذیل در خطاب به انصار چنین میگوید:«والَّذینَ ءامَنوا مِن بَعدُ وهاجَروا وجهَدوا مَعَکُم فَاُولئِکَ مِنکُم واولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولی بِبَعض فی کِتبِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیء عَلیم و کسانی که پس
از آن
ایمان آورده و هجرت کرده و همراه شما
جهاد کردهاند،
از شما هستند.
در کتاب خدا خویشاوندان به یکدیگر (در ارث) سزاوارترند. خداوند به همه چیز آگاه است».
بررسی تمامی جنگهای پیامبر به خوبی نشان میدهد که مهاجران نه همراه با برادران انصاری خود، که در یگان ویژه مهاجران و به صورت مجزّا سازماندهی شدهاند.
حمایت مالی و معیشتی انصار
از مهاجران تا سال چهارم هجری ادامه یافت.
در آن
سال بنینضیر از مدینه تبعید شدند و اراضی مرغوب و آبهای آنها بنا به حکم
قرآن به مالکیت پیامبر درآمد و آن حضرت
از انصار خواست یکی
از دو گزینه را انتخاب کنند: نخست آنکه روابط مهاجران و انصار همچنان باقی بماند و بخشی
از زمینهای
بنینضیر در میان مهاجران و انصار توزیع شود و دوم آنکه بخشی
از این زمینها در میان مهاجران توزیع شود و در مقابل، مهاجران آنچه
از انصار دریافت کردهاند یا
از منافع آن بهره میبرند بدانها پس دهند؛ امّا انصار
از پیامبر خواستند آن اراضی را در میان مهاجران تقسیم کند و مهاجران نیز همچنان در اموال آنها
شریک بمانند.
به گزارش
آیه نهم حشر،
در این صحنه انصار در دل خود هیچ احساس تمایلی به اموالی که به مهاجران داده شد ندارند و مهاجران را دوست دارند و آنان را بر خود ترجیح میدهند.
کسانی که
از آزمندی نفس خویش در اماناند
رستگار خواهند بود:«والَّذینَ تَبَوَّءُو الدّارَ والایمنَ مِن قَبلِهِم یُحِبّونَ مَن هاجَرَ اِلَیهِم ولا یَجِدونَ فی صُدورِهِم حاجَةً مِمّا اوتوا ویُؤثِرونَ عَلی اَنفُسِهِم ولَو کانَ بِهِم خَصاصَةٌ ومَن یوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَاُولئِکَ هُمُ المُفلِحون»
پیامبر در گزارشی رفتار انصار با مهاجران را به
محبت والدین به فرزندشان
تشبیه کرده است.
شبیه به این تعبیر در گزارش عباس عموی پیامبر
از جنگ حنین وجود دارد.
براساس این گزارش زمانی که همه در حال فرار بودند چون به خواست پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) انصار فراخوانده شدند، همچون توجه مادر به ندای فرزندی که به خطر افتاده، به ایشان توجه کردند.
در گزارشهای دیگری هم آمده که مهاجران با مشاهده رفتار انصار
از آن بابت نگران شده بودند که آنان همه
اجر الهی را به خود اختصاص دهند.
بهرغم پشتیبانی انصار
از مهاجران گاه تنشهایی هم میان برخی مهاجران و برخی
از انصار به ویژه کسانی که
متهم به
نفاق بودند روی میداد؛ در نبرد
بنیمصطلق در
سال ششم هجری برخوردهایی میان برخی مهاجران و انصار دیده شد که به تدبیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برطرف شد.
در آن کارزار که فردی
از مهاجران با یکی
از انصار برخورد تندی کرد،
عبدالله بن اُبیّ انصاری با
ضربالمثل «سگت را چاق کن تا تو را بخورد» انصار را بر اثر حمایتهایشان
از پیامبر و مهاجران سرزنش، و
تهدید کرد که اقدامات لازم پس
از بازگشت به
مدینه انجام خواهد شد.
در پی این حادثه آیاتی
از سوره منافقون نازل گردید.
آیات ۷ تا ۱۰ این سوره نشان میدهد که چگونه برخی انصار نسبت به حمایت دیگر انصاریان
از مهاجران سخن به اعتراض میگشایند و
از انصار میخواهند
از حمایت مهاجران دست بردارند تا
از اطراف پیامبر پراکنده شوند، ضمن آنکه مهاجران را تهدید کردند تا پس
از بازگشت به مدینه آنان را
از شهر بیرون خواهند کرد.
خداوند پاسخ به این عده مؤمنان را به پایداری فرا میخواند و
از ایشان میخواهد به
انفاق و حمایت خود ادامه دهند تا در شمار صالحان جای گیرند. «هُمُ الَّذینَ یَقولونَ لا تُنفِقوا عَلی مَن عِندَ رَسولِ اللّهِ حَتّی یَنفَضّوا ولِلّهِ خَزائِنُ السَّموتِ والاَرضِ ولکِنَّ المُنفِقینَ لایَفقَهون یَقولونَ لَئِن رَجَعنا اِلَی المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الاَعَزُّ مِنها الاَذَلَّ ولِلّهِ العِزَّةُ ولِرَسولِهِ ولِلمُؤمِنینَ ولکِنَّ المُنفِقینَ لا یَعلَمون یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تُلهِکُم اَمولُکُم ولا اَولدُکُم عَن ذِکرِ اللّهِ ومَن یَفعَل ذلِکَ فَاُولئِکَ هُمُ الخسِرون واَنفِقوا مِن ما رَزَقنکُم مِن قَبلِ اَن یَأتِیَ اَحَدَکُمُ المَوتُ فَیَقولَ رَبِّ لَولا اَخَّرتَنی اِلی اَجَل قَریب فَاَصَّدَّقَ واَکُن مِنَ الصّلِحین»
مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «انصار».