مسجد بیبیخانم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بی بی
خانم، مسجد، بنایی از
دوره تیموری در شرق میدان
ریگستان در
سمرقند که از طریق بازاری سرپوشیده به این میدان متصل است.
بی بی
خانم، مسجد، بنایی از
دوره تیموری در شرق میدان
ریگستان در
سمرقند که از طریق بازاری سرپوشیده به این میدان متصل است.
این بنا، که امروز فقط قسمتهایی از آن به جای مانده، در کتابهای متقدم،
مسجد جامع و
مسجد جمعه ودر برخی آثار،
مسجد جامع امیرتیمور گورکان نامیده شده است.
احداث آن در چهارم
رمضان ۸۰۱ به
فرمان تیمور (حک: ۷۷۱ـ۸۰۷) آغاز شد که گویا تقلیدی از مسجد بزرگی در
هندوستان بود.
نیز گفتهاند که تیمور این
مسجد را، که به مسجد سَرای مُلْک
خانم، بی بی
خانم و بی بی شانیم نیز مشهور است، برای نخستین همسرش سَرای مُلْک
خانم، دختر
قزان (قازان، قران) سلطان، ساخت.
او که پس از فتح
سمرقند به همسری تیمور درآمد، نزد همسر خود قدر و منزلتی خاص داشت.
کلاویخو،
این مسجد را زیباترین بنای سمرقند و به اشتباه آن را یادبود
مادر بی بی
خانم دانسته است.
شرف الدین علی یزدی،
ابن عربشاه
و
میرخواند،
از
مدرسهای هم در کنار مسجد، با نامهای
مدرسه خانم و
مدرسه سرای مُلک
خانم، یاد میکنند که تیمور برای رسیدگی به ساخت بنای مسجد، بیشتر در این
مدرسه و
خانقاه تومان آغا در نزدیکی آن، اوقات میگذرانیده است.
کلاویخو،
نیز بنایی را با تزیینات بسیار وصف کرده و آن را به اشتباه
قصری با اتاقهای بسیار دانسته که برای
مادرزن تیمور میساختند.
چون در سمرقند قصرها اغلب اتاقهای زیادی نداشتند، پس به احتمال زیاد، این محل همان
مدرسه سَرای مُلک
خانم، و اتاقهای مجزای آن نیز حجره های
مدرسه بوده است.
با آنکه امروز دیگر اثری از آن دیده نمیشود، تحقیقات
باستان شناس گولیامف در ۱۹۴۱ و نیز
لورنف،
زخیدف (زاهداوف) و پلتنف در ۱۹۵۶ و ۱۹۵۷ به فرضیه وجود
مدرسهای از میان رفته در کنار آرامگاهی هشت گوش که در دویست متری جنوب شرقی سردر مسجد جامع وجود دارد، منجر گردید.
این آرامگاه براساس برخی شواهد، مقبره
همسرتیمور است.
تاریخنگاران عهد تیمور فقط به ذکر
مدرسه اکتفا کرده و از آرامگاه سخنی نگفتهاند، اما پشت بندهای جبهه غربی آرامگاه، نشان میدهد که به یک ساختمان قدیمتر، احتمالاً
مدرسهای، متصل بوده است.
مشابه این ترکیب، گور امیر است که در صحن
مدرسهای احداث شده است.
امروز آرامگاهِ منسوب به همسر تیمور ویران گشته، گنبد داخلی از میان رفته و از قسمتهای روبنایی بیرونی آن کمتر چیزی باقیمانده است.
در مجموع، برجا نماندن آثاری روشن از این
مدرسه و نیامدن نام آن در منابع پس از تیمور، اظهار نظر درباره آن را دشوار میسازد.
درباره وضعیت ناشناخته این
مدرسه و
شهرت مسجد به نام
بی بی خانم، توجیهات و داستانهایی آورده اند
که برخی از منابع گوشههایی از این داستانها را تأیید میکنند و از محبوبیت این بانو حکایت دارند.
برخی خطای کلاویخو و نسبت دادن
مدرسه و مسجد را به مادر بی بی
خانم ناشی از اشتباه او در انتساب بنای آنها به بی بی
خانم دانستهاند؛ همچنین از همجواری
مدرسه و مسجد نتیجه گرفتهاند که تیمور این
مدرسه و مسجد را جهت
اعزاز همسرش ساخته.
بسیاری نیز این
مسجدجامع را مسجد ـ
مدرسه یا فقط
مدرسه میدانند و سخنی از
مدرسه گمشده به میان نمیآورند.
این بنای عظیم، که امروز ویرانههای آن نیز با شکوه جلوه میکند، حاکی از سلطه جویی و قدرت نمایی بانی آن و
رقابت او با آثار دوره
ایلخانی است که در
تبریز و
سلطانیه با آنها آشنا شده بود.
تیمور با ذکر
سلسله نسب خود تا چنگیز بر سر در مسجد جامع،
مشروعیت خویش را به عنوان مدافع حکومت
چنگیز اعلان کرده است.
او برای ساخت این بنا امکانات زیادی فراهم آورد و استادکارانی از
هند،
آذربایجان و
فارس فراخواند، به طوری که روزانه دویست تن در ساختمان
مسجد و پانصد تن در کوهها به بریدن
سنگ و
حمل آن اشتغال داشتند.
از ۹۵
فیل نیز، برای
حمل و نقل
مصالح استفاده میشد.
بنابر کتیبههای روی ایوان مقصوره و سردر ورودی، پایان کار ساختمان مسجد در ۸۰۶ و از سرگیری آن طبق گفته تاریخنگاران ۸۰۷ بوده است.
درباره سبب این
وقفه اختلاف عقیده وجود دارد.
ظاهراً ساخت این بنای عظیم، که با شتاب زیاد و بدون محاسبات کافی صورت گرفته بود، سبب شد تا قسمتهایی از آن در همان سالهای اول فرو ریزد و نمازگزاران پیوسته از فروریختن سقف بیمناک باشند؛ ازینرو، تیمور به نزدیکان و بستگان خویش امر کرد که در این مسجد نماز بخوانند
این مسجد دارای طرح چهار ایوانی، از طرحهای سنتی ایرانی است.
آغاز پیدایش این طرح به
دوره سلجوقی میرسد.
بعد از مسجد بی بی
خانم،
مسجد گوهرشاد قدیمترین مسجد با چنین طرحی، در شرق ایران است.
پس از آن نیز طرح تمام مساجد بزرگ
ترکستان از مسجد بی بی
خانم برداشته شد.
ابعاد این مسجد ۱۶۷ در ۱۰۹ متر بوده که صحنی مرکزی با ابعاد ۹۲ ۸۷ متر داشته است.
در پایین ساختمان، فضای بین چهار ایوان را رواقهایی با ستونهای متعدد پر میکرده که تعداد کمی از آنها باقی است. اضافه کردن دو گنبدخانه کوچکتر در دو طرف ایوانها از ویژگیهای این بناست، که دو سده بعد در مسجد شاه (مسجدامام)
اصفهان نیز اجرا شده است.
این مسجد دارای چهار شبستان «ال» (L) شکل بوده که در دو سوی آنها پیشطاقها و گنبدخانههایی جای داشته است و
نماز در بزرگترین
شبستان برگزار میشده است.
از ویژگیهای چشمگیر این بنا پیشطاق و سردر ورودی آن است که بر جرزهای حجیم ۵ر۱۰ متری نهاده شده است و ارتفاعی در حدود ۴۱ و عرض ۱۷ متر دارد که کاملاً گنبدایوان مقصوره (گنبد اصلی) را میپوشاند.
این پیشطاق ورودی با ایوانهای بیرونی و درونی گود و عمیق بر عظمت بنا میافزود.
پیشطاق ورودی سه ایوان دیگر به گنبدخانههایی متصل بودند که هر یک گنبدی دو جداره (دوپوشه) با ساقه بلند داشتند که نمای بیرونی آنها را بسیار برجسته مینمود.
این بنا دو
منار در کنار پیشطاق ورودی، دو منار در ایوان مقصوره و چهار منار نیز در چهار گوشه ساختمان داشته است.
منارهای اخیر از روی جرز دیوار بالارفته بودند نه از روی زمین؛ برخی معتقدند که این شیوه از معماری هند اخذ شده است
قاعده منارهای پیشطاق ورودی و ایوان مقصوره بر زمین قرار داشت که احتمالاً از
مسجد جمعه سلطانیه (اوایل قرن هشتم) که از بین رفته اقتباس شده.
منارهای درگاه ورودی و ایوان مقصوره، زاویه دار و به شیوهای ایرانی است .
.
مجموعه تزیینی این مسجد که هنوز برجاست، فوق العاده است. سطوح بیرونی بنا با کاشیکاریهای رنگارنگ و
آجرچینی جالب توجه پوشیده شده و دارای وحدت چشمگیری است.
سطوح بزرگ با ته آجریهای لعابدار و طرح هزارباف پوشیده شده؛ نقوشِ داخل اسپرهای قوس دار و سطوح بدون قاب چنان به نظر میرسد که گویی پارچه عظیمی بر روی بنا کشیده اند.
یکی از جالبترین قسمتها نقشهای جناغی عمودی است که بخش سفلای دیوار خارجی را در برگرفته و هنوز بر روی واحد گنبددار جنوبی و مقصوره و بخشهایی از دیوار متصل به مناره گوشه ای قابل تشخیص است.
سردر ورودی و ایوان مقصوره دارای اسپرهایی مزیّن به کاشیهای معرّق و کاشیهای هفت رنگ است و ساقه گنبدهای جانبی نیز با کتیبههایی به خط نسخ در طرحی هزارباف تزیین شده است.
علاوه بر این، کتیبههایی بر سر در ورودی مسجد، ورودی شبستان و حاشیه دیوارها، طاقها و ایوانها همراه با تزیینات
هندسی و گیاهی و کاشیهای بی لعاب و لعابدار رنگارنگ مشاهده میشود.
درِ بزرگ مسجد را از
فلز هفت
جوش (بسیار سخت) ساخته بودند.
عکسهای قدیمی چارچوب سنگی بسیار عالی آن در را نشان میدهد.
تأکید معماری تیموری بر ظاهرسازی و غفلت از رعایت اصول ساختمانی موجب شد که حتی قبل از اتمام آن، گچکاریهای گنبد پوسته کند و در سالهای اولیه منارها، ستونهای دالانها و گنبد اصلی فروریزد.
در این مسجد، مانند بسیاری از آثار معماری متأخر (تیموریان، مغولها، عثمانیان)، تأکید بر ساختمانهایی با چشم اندازهای باز بود و برای نمایش عظمت آن حتی بافت شهر را
تغییر میدادند
به طوری که تیمور فرمان داد بازار را به محل دیگری منتقل کنند تا نزدیکی آن مانع جلوه مسجد نباشد.
قرینه سازیِ معماری اسلامی در مسجد جامع تیمور نیز رعایت شده است.
از دیگر خصوصیات این مسجد، تعیین حدود فضاهای داخل شبستانها برای استفاده های خاص بوده و در پشت ایوانهای جانبی، گنبدخانههای کوچکی وجود داشته که در حکم شبستان یا
تالار وعظ و
تدریس بوده است.
برخی کاربرد بسیار
سنگ را در این مسجد ناشی از نفوذ معماری
هند دانستهاند، ولی میتوان
آذربایجان را منشأ آن دانست.
با اینکه نفوذ معماری ایرانی در این بنا محسوس است، برخی از کارشناسان آثار معماری
سمرقند، از جمله این بنا را نمایانگر شیوه ای متمایز میدانند.
زمین لرزههای
خفیف و شدید مخصوصاً زمین لرزه ۱۳۱۵/ ۱۸۹۷ در خرابی گنبد اصلی، منارها و شبستانها مؤثر بوده است.
امروز فقط
منار واقع در گوشه شمال غربی پیرامون مسجد و چهار واحد پرحجم واقع بر روی محورهای اصلی آن، بعلاوه چهار واحد ساختمانی شامل یک سردر ورودی حجیم با منارهای کناری و یک مقصوره حجیم با
گنبد و ایوانی در طرفین آن منار، برجا مانده است.
دو واحد مشابه اما کوچکتر بدون منار نیز در وسط اضلاع شمال و جنوب باقی است.
در اواخر دهه ۱۳۵۰ ش/ ۱۹۷۰ میلادی این مکان بازسازی شد
(۱) آثارالاسلام التاریخیة فی الاتحاد السوفییتی، ابنیه و آثار تاریخی اسلام در اتحاد شوروی، تاشکند.
(۲) محمدحسن ابریشمی، «راز و رمزهای مسجد بی بی
خانم: مسجد جامع عظیم سمرقند» فصلنامه هنر، ش ۱۶ (تابستان ـپاییز ۱۳۶۷).
(۳) ابن عربشاه، زندگانی شگفت آور تیمور، ترجمه کتاب عجایب المقدور فی اخبار تیمور، ترجمه محمدعلی نجاتی، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۴) آرتور اپهام پوپ، معماری ایران: پیروزی شکل و رنگ، ترجمه کرامت الله افسر، تهران ۱۳۶۵ ش.
(۵) تمدن ایرانی، ترجمه عیسی بهنام، تهران ۱۳۴۶ ش.
(۶) غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، مآثرالملوک، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۷) کارل جی دوری، هنراسلامی، ترجمه رضا بصیری، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۸) احمد رنجبر، «بررسی تاریخی در جغرافیای سمرقند و دانشمندان آن»، مقالات و بررسیها: نشریه گروه تحقیقاتی دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دفتر ۲۵ـ۲۶ (۱۳۵۵ ش).
(۹) ابوطاهربن ابوسعید سمرقندی، سمریه: در بیان اوصاف طبیعی و مزارات سمرقند، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۳ ش.
(۱۰) شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
(۱۱) روی گونثالث کلاویخو، سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران ۱۳۴۴ ش.
(۱۲) آندره گدار، هنر ایران، ترجمه بهروز حبیبی، تهران ۱۳۵۸ ش.
(۱۳) محمدبن خاوندشاه میرخواند، روضة الصفا، تهذیب و تلخیص عباس زریاب، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۱۴) نظام الدین شامی، ظفرنامه، چاپ پناهی سمنانی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۵) ل ر وارشاوسکی، «شاهکارهای معماری در آسیای مرکزی»، پیام نو، سال ۱، ش ۴ (آبان ۱۳۲۳).
(۱۶) دونالد نیوتن ویلبر و لیزا گلمبک، معماری تیموری در ایران و توران، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۱۷) هنرهای ایران، زیرنظر فریه، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۴ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بی بی خانم، مسجد»، شماره۲۳۵۹.