شهر مدینه در سال ۱۴۵ با یک شورشعلوی بسیار پرنفوذ مواجه شد. محمد بن عبدالله بن حسنبن حسن بنعلی(علیه السلام) با لقبنفس زکیّه و به عنوان مهدی در این شهر سر به شورش برداشت و آن را تصرف کرد. وی اندکی بیش از دو ماه و نیم بر شهر مسلط بود.
[۱]شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ذیل حوادث سال ۱۴۴.
پس از آن حکومت این شهر به جعفر بن سلیمان عباسی رسید که تا سال ۱۴۹ دوام داشت. شگفت آن که پس از وی حسن بن زید بن حسن بنعلی(علیه السلام) از طرف منصور بر این شهر حکمران شد. وی از معدود علویانی است که جانبدار عباسیان بود و سالها بر مدینه و نقاط دیگر از سوی عباسیان حکومت کرد. این شهر گاه در اختیار برخی از نوادگان خلیفه دوم نیز قرار می گرفت.
در سال ۱۶۹ حسین بنعلیبن حسن بن حسن بنعلی(علیه السلام) در این شهر قیام کرد و پس از آن به مکه رفت که در منطقه فخ به شهادت رسید. آنگاه باز شماری از امیران عباسی و نیز دوتن از خاندان زبیری و برخی از خاندان های دیگر قریشی بر این شهر فرمانروایی کردند.
در هنگام جنگ امین و مأمون، مردم مدینه جانب مأمون را گرفته و با جعفر ابن حسن بن حسن بنعلی به عنوان امیر شهر بیعت کردند. از دیگر علویانی که سالهای کوتاهی بر این شهر حکومت کردند، می توان به محمد بن سلیمان بنداود ابن حسن و محمد بن جعفر الصادق و عبیدالله بن حسن ـ از فرزندان عباس بنعلی(علیه السلام) ـ اشاره کرد که در دوره خلافت مأمون، مدت بسیار کوتاهی بر این شهر فرمانروایی کردند.
در تمام این مدت، علویان به عنوان بخشی از ساکنان این شهر که شمارشان رو به فزونی بود، نفوذ زیادی داشتند. اکنون وبه تدریج آنان به دو خاندان حسنی وحسینی تقسیم می شدند.
از دوران واثق عباسی به بعد، به تدریج با قدرت یافتن امیران ترک، شهر مدینه به آرامی از دست عباسیان درآمد و توسط امیران ترک اداره می شد. بغای کبیر در سال ۲۳۰ و اندکی بعد، صالح عباسی ترکی اداره این شهر را عهده دار بودند. در عین حال، هنوز به صورت سنتی، شهر به قریشی ها و ترجیحا به عباسیان واگذار می شد.
در سال ۲۵۱ و ۲۵۲ یکی از علویان در مکه و سپس مدینه شورید که کارهای زشت او اسباب شرمندگی علویان شد. وی در سال ۲۵۲ در طاعون درگذشت. در سال ۲۵۵ دو علوی دیگر در این شهر قیام کردند که به سرعت توسط عوامل عباسی کشته شدند. قاتل آنها ابوالساج دیوداد بن دیودست بود که بعدها از نسل او سلسله ای در آذربایجان پدید آمد. از دیگر علویان ناراضی، یکی هم محمد بن حسن حسنی بود که در سال ۲۷۱ بر مدینه چیره شد و منابع، از لاابالی گری او سخن گفته اند.
این شورش ها و قیام ها، فراوان رخ داد، برخی به آرامی و برخی با قتل و زندانی شدن رهبر علوی، خاتمه می یافت. روشن بود که علویان دست بردار نبودند؛ از جمله حسن از نوادگان امام موسی کاظم در سال ۲۷۱ مدتی بر شهر مدینه غلبه کرد. این سال، سال شورش های متوالی علویان در مدینه و تسلط آنها بر شهر بود. به طوری که نام بیش از پنج نفر آنها در کتاب مقاتل الطالبیینابوالفرج اصفهانی آمده است. شگفت آن که ابی الساج برخی از علویان را به نیابت از خود بر امارت شهر مدینه گمارد.
گفتنی است که فرزندان امام مجتبی(علیه السلام) که سادات حسنی بودند و به طور عمده از نسلحسن مثنی، موقوفاتامیرمؤمنان(علیه السلام) را در مدینه و اطراف آن در اختیار داشتند. بخشی از این موقوفات در ینبع و نواحی خارج از مدینه بود.
در حال حاضر، مقبره ای در حدود هفتاد کیلومتری مدینه منوره، پیش از بندر ینبع، وجود دارد که شمار زیادی [[|قبور سادات حسنی]] با سنگ قبر ـ به احتمال از قرن سوم هجری ـ در آنجا دیده می شود. دوست ما، شریف سید انس کتبی حسنی (در تیرماه ۱۳۸۱) با اشاره به این که گفته می شود در آنجا نزاعی میان علویان و دشمنان آنان صورت گرفته، به مقبره، مسجد و مزاری که در آن نزدیکی هست و مردم به عنوان قبور اهل بیت به آن تبرک می کنند، منطقه مزبور را در نزدیکی الفریش و روستای یاد شده را فرع الردادّه معرفی کردند.
در روستای دیگری که المزار نامیده می شود و حدود یکصد کیلومتر از مدینه فاصله دارد، قبر سه نفر از سادات هست که پدر و فرزند و نوه هستند و گویا با یکدیگر شهید شده اند. در آنجا نیز سنگ سفیدی بالای سر آنها قرار دارد که از آنان به عنوان شهید یاد کرده است. کلمات عربی حک شده در سنگها، بی نقطه هستند و احتمال می رود که متعلق به قرن سوم باشند. در کنار آنجا نیز مسجدی هست که مردم در آنجا رفت و شد دارند.