مخالفت با انبیا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در طول
تاریخ خداوند برای هر امتی
پیامبر و پیامبرانی فرستاد اما خیلی از مردم با آنها مخالفت کردند و آنها را انکار و
تکذیب کردند.
مخالفت با
انبیا حرام است.
«... وضربت علیهم الذلة والمسکنة وباءو بغضب من الله ذلک بانهم... ویقتلون النبیین بغیر الحق ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون؛
و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: ای
موسی (علیه السلام)! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع
غذا اکتفاء کنیم! از خدای خود بخواه که از آنچه
زمین میرویاند، از سبزیجات و
خیار و
سیر و
عدس و پیازش، برای ما فراهم سازد. موسی گفت: آیا غذای پست تر را به جای غذای بهتر انتخاب میکنید؟! (اکنون که چنین است، بکوشید از این بیابان) در شهری فرود آئید زیرا هر چه خواستید، در آنجا برای شما هست. و (مهر)
ذلت و نیاز، بر پیشانی آنها زده شد و باز گرفتار
خشم خدایی شدند چرا که آنان نسبت به
آیات الهی،
کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.»
«ضربت علیهم الذلة... وباءو بغضب من الله وضربت علیهم المسکنة ذلک بانهم کانوا... ویقتلون الانبیاء بغیر حق ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون؛
هر جا یافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است مگر با ارتباط به خدا، (و تجدید نظر در روش ناپسند خود،) و (یا) با ارتباط به مردم (و وابستگی به این و آن) و به خشم
خدا، گرفتار شدهاند و مهر بیچارگی بر آنها زده شده چرا که آنها به آیات خدا، کفر میورزیدند و پیامبران را بناحق میکشتند. اینها بخاطر آن است که
گناه کردند و (به حقوق دیگران،)
تجاوز مینمودند.»
«وما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله..؛
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی
اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود
ستم میکردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند)، به نزد تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش میکردند و پیامبر هم برای آنها
استغفار می
کرد خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند.»
قرآن در آیات گذشته مراجعه به داوران جور را شدیدا محکوم نمود، در این
آیه به عنوان تاکید این سخن میگوید: پیامبرانی را که ما میفرستادیم همه برای این بودهاند که به فرمان خدا از آنها اطاعت شود و هیچگونه مخالفتی نسبت به آنها انجام نگردد (و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله.)
زیرا آنها هم
رسول و فرستاده خدا بودهاند و هم رئیس
حکومت الهی، بنابراین مردم موظف بودهاند هم از نظر بیان احکام
خداوند و هم از نظر چگونگی اجرای آن از آنها پیروی کنند، و تنها به ادعای
ایمان قناعت نکنند.
از این جمله به خوبی استفاده میشود که هدف از فرستادن
پیامبران، اطاعت و فرمانبرداری
کردن همه مردم بوده است، حال اگر بعضی از مردم از آزادی خود سوء استفاده کردند و اطاعت ننمودند، تقصیر متوجه خود آنها است، بنا بر این آیه فوق عقیده جبریون را که میگویند بعضی از مردم از آغاز موظف به اطاعت، و بعضی محکوم به عصیان و مخالفت هستند
نفی میکند.
«لقد اخذنا میثـق بنی اسرءیل وارسلنا الیهم رسلا کلما جاءهم رسول بما لا تهوی انفسهم فریقـا کذبوا وفریقـا یقتلون• وحسبوا الا تکون فتنة فعموا وصموا ثم تاب الله علیهم ثم عموا وصموا کثیر منهم والله بصیر بما یعملون؛
ما از
بنی اسرائیل پیمان گرفتیم و رسولانی به سوی آنها فرستادیم (ولی) هر زمان پیامبری حکمی بر خلاف هوسها و دلخواه آنها میآورد، عدهای را
تکذیب میکردند و عدهای را میکشتند. • گمان کردند مجازاتی در کار نخواهد بود! از این رو (از دیدن حقایق و شنیدن سخنان حق،) نابینا و کر شدند سپس (بیدار گشتند، و) خداوند
توبه آنها را پذیرفت، دیگربار (در خواب غفلت فرو رفتند، و) بسیاری از آنها کور و کر شدند و خداوند، به آنچه انجام میدهند، بیناست.»
هر وقت رسولی بسوی ایشان آمد و پیامی آورد که خوش آیند و مورد پسندشان نبود، با آن رسول بصورت زشت و ناخوشایندی روبرو شدند، و دعوتش را قبول نکردند، خلاصه، انبیایی که به سوی این
قوم آمدند دو دسته شان کردند: یکی آنان که دعوی نبوتشان را تکذیب کردند، و دیگر آنان که بدست مردم کشته شدند.
«ولقد ارسلنا الی امم من قبلک فاخذنـهم بالباساء والضراء لعلهم یتضرعون• فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم ابوب کل شیء حتی اذا فرحوا بما اوتوا اخذنـهم بغتة فاذا هم مبلسون؛
ما به سوی امتهایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم (و هنگامی که با این پیامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدت و
رنج و ناراحتی مواجه ساختیم شاید (بیدار شوند و در برابر
حق،)
خضوع کنند و
تسلیم گردند. • .... . • (آری،) هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم) در این هنگام، همگی مایوس شدند (و درهای امید به روی آنها بسته شد).»
«یـمعشر الجن والانس الم یاتکم رسل منکم یقصون علیکم ءایـتی وینذرونکم لقاء یومکم هـذا قالوا شهدنا علی انفسنا وغرتهم الحیوة الدنیا وشهدوا علی انفسهم انهم کانوا کـفرین• ذلک ان لم یکن ربک مهلک القری بظـلم واهلها غـفلون؛
(در آن روز به آنها میگوید:) ای گروه
جن و
انس! آیا رسولانی از شما به سوی شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو میکردند، و شما را از ملاقات چنین روزی
بیم میدادند؟! آنها میگویند: بر ضد خودمان
گواهی میدهیم (آری،) ما بد کردیم) و زندگی (پر زرق و برق) دنیا آنها را فریب داد و به زیان خود گواهی میدهند که
کافر بودند! • این بخاطر آن است که پروردگارت هیچ گاه (مردم) شهرها و آبادیها را بخاطر ستمهایشان در حال
غفلت و بیخبری هلاک نمیکند. (بلکه قبلا رسولانی برای آنها میفرستد.)»
«وما ارسلنا فی قریة من نبی الا اخذنا اهلها بالباساء والضراء لعلهم یضرعون• ... فاخذنـهم بغتة وهم لا یشعرون؛
و ما در هیچ شهر و آبادی پیامبری نفرستادیم مگر اینکه اهل آن را به ناراحتیها و خسارتها گرفتار ساختیم شاید (به خود آیند، و به سوی خدا) بازگردند و
تضرع کنند! • سپس (هنگامی که این هشدارها در آنان اثر نگذاشت)، نیکی (و فراوانی
نعمت و رفاه) را به جای بدی (و ناراحتی و گرفتاری) قرار دادیم آن چنان که فزونی گرفتند، (و همه گونه نعمت و
برکت یافتند، و مغرور شدند،) و گفتند: (تنها ما نبودیم که گرفتار این مشکلات شدیم) به پدران ما نیز ناراحتیهای جسمی و مالی رسید. چون چنین شد، آنها را ناگهان (به سبب اعمالشان) گرفتیم (و مجازات کردیم)، در حالی که نمیفهمیدند.»
«وما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم من اهل القری افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم... • حتی اذا استیـس الرسل وظنوا انهم قد کذبوا... ولا یرد باسنا عن القوم المجرمین؛
و ما نفرستادیم پیش از تو، جز مردانی از اهل آبادیها که به آنها
وحی میکردیم! آیا (مخالفان دعوت تو،) در
زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟! و سرای
آخرت برای
پرهیزکاران بهتر است! آیا
فکر نمیکنید؟! • (پیامبران به دعوت خود، و
دشمنان آنها به مخالفت خود هم چنان ادامه دادند) تا آن گاه که رسولان مایوس شدند، و (مردم) گمان کردند که به آنان
دروغ گفته شده است در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد آنان را که خواستیم نجات یافتند و
مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار بازگردانده نمیشود.»
«تالله لقد ارسلنا الی امم من قبلک فزین لهم الشیطـن اعمــلهم فهو ولیهم الیوم ولهم عذاب الیم؛
به خدا
سوگند، به سوی امتهای پیش از تو پیامبرانی فرستادیم اما
شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست و امروز او ولی و سرپرستشان است و مجازات دردناکی برای آنهاست.»
«ولو انا اهلکنـهم بعذاب من قبله لقالوا ربنا لولا ارسلت الینا رسولا فنتبع ءایـتک من قبل ان نذل ونخزی؛
اگر ما آنان را پیش از آن (که
قرآن نازل شود) با عذابی هلاک میکردیم، (در
قیامت) میگفتند: پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم!»
«ثم ارسلنا رسلنا تترا کل ما جاء امة رسولها کذبوه فاتبعنا بعضهم بعضـا وجعلنـهم احادیث فبعدا لقوم لا یؤمنون؛
سپس رسولان خود را یکی پس از دیگری فرستادیم هر زمان رسولی برای (هدایت) قومی میآمد، او را تکذیب میکردند ولی ما این امتهای سرکش را یکی پس از دیگری هلاک نمودیم، و آنها را احادیثی قرار دادیم (چنان محو شدند که تنها نام و گفتگویی از آنان باقی ماند.) دور باد (از رحمت خدا) قومی که ایمان نمیآورند.»
«ولولا ان تصیبهم مصیبة بما قدمت ایدیهم فیقولوا ربنا لولا ارسلت الینا رسولا فنتبع ءایـتک ونکون من المؤمنین؛
هر گاه (پیش از فرستادن پیامبری) مجازات و مصیبتی بر اثر اعمالشان به آنان میرسید، میگفتند: پروردگارا! چرا رسولی برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از
مؤمنان باشیم؟!»
«ولقد ارسلنا من قبلک رسلا الی قومهم فجاءوهم بالبینـت فانتقمنا من الذین اجرموا..؛
و پیش از تو پیامبرانی را بسوی قومشان فرستادیم آنها با دلایل روشن به سراغ قوم خود رفتند، ولی (هنگامی که اندرزها سودی نداد) از مجرمان انتقام گرفتیم (و مؤمنان را یاری کردیم) و یاری مؤمنان، همواره حقی است بر عهده ما.»
«وکذب الذین من قبلهم وما بلغوا معشار ما ءاتینـهم فکذبوا رسلی فکیف کان نکیر..؛
کسانی که پیش از آنان بودند (نیز آیات الهی را) تکذیب کردند، در حالی که اینها به یک دهم آنچه به آنان دادیم نمیرسند! (آری) آنها رسولان مرا تکذیب کردند پس ببین مجازات من (نسبت به آنها) چگونه بود.»
«..وان من امة الا خلا فیها نذیر• وان یکذبوک فقد کذب الذین من قبلهم جاءتهم رسلهم بالبینـت وبالزبر وبالکتـب المنیر• ثم اخذت الذین کفروا فکیف کان نکیر؛
ما تو را بحق برای بشارت و
انذار فرستادیم و هر امتی در گذشته انذارکنندهای داشته است! • اگر تو را تکذیب کنند (عجیب نیست) کسانی که پیش از آنان بودند (نیز پیامبران خود را) تکذیب کردند آنها با دلایل روشن و کتابهای پند و
موعظه و کتب آسمانی روشنگر (مشتمل بر معارف و احکام) به سراغ آنان آمدند (اما کوردلان ایمان نیاوردند). • سپس من
کافران را (بعد از اتمام حجت) گرفتم (و سخت مجازات کردم) مجازات من نسبت به آنان چگونه بود؟»
«والذین کفروا لهم نار جهنم... • وهم یصطرخون فیها... او لم نعمرکم ما یتذکر فیه من تذکر وجاءکم النذیر فذوقوا فما للظــلمین من نصیر؛
و کسانی که کافر شدند، آتش
دوزخ برای آنهاست هرگز فرمان مرگشان صادر نمیشود تا بمیرند، و نه چیزی از عذابش از آنان تخفیف داده میشود این گونه هر کفران کنندهای را کیفر میدهیم! • آنها در دوزخ فریاد میزنند: پروردگارا! ما را خارج کن تا عمل صالحی انجام دهیم غیر از آنچه انجام میدادیم! (در پاسخ به آنان گفته میشود:) آیا شما را به اندازهای که هر کس اهل تذکر است در آن متذکر میشود
عمر ندادیم، و انذارکننده (الهی) به سراغ شما نیامد؟! اکنون بچشید که برای ظالمان هیچ یاوری نیست.»
«واقسموا بالله جهدایمـنهم لـئن جاءهم نذیر لیکونن اهدی من احدی الامم فلما جاءهم نذیر ما زادهم الا نفورا• استکبارا فی الارض ومکر السیی ولا یحیق المکر السیئ الا باهله..؛
آنان با نهایت تاکید به خدا سوگند خوردند که اگر پیامبری انذارکننده به سراغشان آید، هدایت یافتهترین امتها خواهند بود اما چون پیامبری برای آنان آمد، جز فرار و فاصله گرفتن از (حق) چیزی بر آنها نیفزود! • اینها همه بخاطر
استکبار در زمین و نیرنگهای بدشان بود اما این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را میگیرد آیا آنها چیزی جز سنت پیشینیان و (عذابهای دردناک آنان) را انتظار دارند؟! هرگز برای
سنت خدا تبدیل نخواهی یافت، و هرگز برای سنت الهی تغییری نمییابی.»
هنگامی که انذارکننده الهی آمد جز فرار و فاصله گرفتن از حق چیزی بر آنها نیفزود. این تعبیر نشان میدهد که آنها قبلا نیز بر خلاف ادعاهایشان طرفدار حق نبودند، قسمتی از
آئین ابراهیم (علیه السلام) را که در میان آنها وجود داشت محترم نمیشمردند، و هر روز به بهانهای آن را زیر پا میگذاشتند، برای "مستقلات" عقلیه و فرمان خرد نیز ارج و بهایی قائل نبودند، و با قیام
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و جریحهدار شدن تعصب جاهلانه آنها، و به خطر افتادن منافع نامشروعشان فاصله آنها از حق بیشتر شد، آری همیشه از حق فاصله داشتند و اکنون بیش از هر زمان.
«ولقد ارسلنا فیهم منذرین• فانظر کیف کان عـقبة المنذرین؛
ما در میان آنها انذارکنندگانی فرستادیم، • ولی بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود.»
«وسیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوبها وقال لهم خزنتها الم یاتکم رسل منکم یتلون علیکم ءایـت ربکم وینذرونکم لقاء یومکم هـذا قالوا بلی ولـکن حقت کلمة العذاب علی الکـفرین؛
و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی
جهنم رانده میشوند وقتی به دوزخ میرسند، درهای آن گشوده میشود و نگهبانان دوزخ به آنها میگویند: آیا رسولانی از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟! میگویند: آری، (پیامبران آمدند و آیات الهی را بر ما خواندند، و ما مخالفت کردیم!) ولی فرمان عذاب الهی بر کافران مسلم شده است.»
«الذین کذبوا بالکتـب وبما ارسلنا به رسلنا فسوف یعلمون؛
همان کسانی که کتاب (آسمانی) و آنچه رسولان خود را بدان فرستادهایم تکذیب کردند اما بزودی (نتیجه کار خود را) میدانند.»
«ولقد ارسلنا رسلا من قبلک منهم من قصصنا علیک ومنهم من لم نقصص علیک وما کان لرسول ان یاتی بـایة الا باذن الله فاذا جاء امر الله قضی بالحق وخسر هنالک المبطـلون؛
ما پیش از تو رسولانی فرستادیم سرگذشت گروهی از آنان را برای تو بازگفته، و گروهی را برای تو بازگو
نکردهایم و هیچ پیامبری حق نداشت معجزهای جز بفرمان خدا بیاورد و هنگامی که فرمان خداوند (برای مجازات آنها) صادر شود، بحق
داوری خواهد شد و آنجا اهل باطل زیان خواهند
کرد.»
«فان اعرضوا فقل انذرتکم صـعقة مثل صـعقة عاد وثمود• اذ جاءتهم الرسل من بین ایدیهم ومن خلفهم الا تعبدوا الا الله قالوا لو شاء ربنا
لانزل ملـئکة فانا بما ارسلتم به کـفرون؛
اگر آنها روی گردان شوند، بگو: من شما را از صاعقهای همانند صاعقه
عاد و
ثمود میترسانم! • در آن هنگام که رسولان از پیش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت کردند) که جز خدا را نپرستید آنها گفتند: اگر پروردگار ما میخواست فرشتگانی
نازل می
کرد از این رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستید کافریم!»
«وکم ارسلنا من نبی فی الاولین• وما یاتیهم من نبی الا کانوا به یستهزءون• فاهلکنا اشد منهم بطشـا ومضی مثل الاولین؛
چه بسیار پیامبرانی که (برای هدایت) در میان اقوام پیشین فرستادیم• ولی هیچ پیامبری به سوی آنها نمیآمد مگر اینکه او را
استهزا میکردند. • ولی ما کسانی را که نیرومندتر از آنها بودند هلاک کردیم، و داستان پیشینیان گذشت.»
این دو آیه و آیه بعد آن در مقام تعلیل آیه قبل است، میفهماند که چرا ذکر را از ایشان برنگردانید، و چرا از
نازل کردن قرآن صرفنظر
نکرد. به این بیان که صرف اینکه شما مردمی اسرافگر و متجاوز هستید ما را از اجرای سنت الهی مان که همان سنت هدایت از طریق
وحی است باز نمیدارد، چون اعراض شما برای ما تازگی ندارد، چه بسیار پیامبرانی در امتهای گذشته فرستادیم، در حالی که هیچ پیامبری برایشان نیامد مگر آنکه او را استهزاء کردند، و کار بدین جا منجر شد که آنها را هلاک کردیم، با اینکه خیلی نیرومندتر از شما بودند. آری آنها را هلاک کردیم، نه اینکه از کار خود دست برداریم.
پس همانطور که عاقبت
اسراف و استهزاء آنان هلاکت خود آنان بود، نه دست برداری ما از سنت خود، همچنین عاقبت اسرافگری شما هم هلاکت شما است. پس در حقیقت این آیات سه گانه وعدهای به
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و تهدیدی به قوم آن جناب است.
«وکذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا ءاباءنا علی امة وانا علی ءاثـرهم مقتدون• ... قالوا انا بما ارسلتم به کـفرون• فانتقمنا منهم فانظر کیف کان عـقبة المکذبین؛
و اینگونه در هیچ شهر و دیاری پیش از تو پیامبر انذارکنندهای نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان
مست و
مغرور آن گفتند: ما پدران خود را بر آئینی یافتیم و به آثار آنان اقتدا میکنیم. • (پیامبرشان) گفت: آیا اگر من آیینی هدایت بخش تر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید آورده باشم (باز هم انکار میکنید)؟! گفتند: (آری،) ما به آنچه شما به آن فرستاده شدهاید کافریم! • به همین جهت از آنها انتقام گرفتیم بنگر پایان کار تکذیبکنندگان چگونه بود.»
«تکاد تمیز من الغیظ کلما القی فیها فوج سالهم خزنتها الم یاتکم نذیر• قالوا بلی قد جاءنا نذیر فکذبنا وقلنا ما
نزل الله من شیء ان انتم الا فی ضلـل کبیر؛
نزدیک است (دوزخ) از شدت
غضب پاره پاره شود هر
زمان که گروهی در آن افکنده میشوند، نگهبانان دوزخ از آنها میپرسند: مگر بیم دهنده الهی به سراغ شما نیامد؟! • میگویند: آری، بیم دهنده به سراغ ما آمد، ولی ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند هرگز چیزی
نازل نکرده، و شما در گمراهی بزرگی هستید!»
«فانذرتکم نارا تلظی• لا یصلـها الا الاشقی• الذی کذب وتولی؛
و من شما را از آتشی که زبانه میکشد
بیم میدهم، • کسی جز بدبختترین مردم وارد آن نمیشود• همان کس که (آیات خدا را) تکذیب
کرد و به آن پشت نمود.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «مخالفت با انبیا».