محرمات بر بنی اسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند برای
قوم بنیاسرائیل کارهایی را
حرام کرده بود که در
قرآن به این کارها اشاره شده است.
برخی
محرمات در
شریعت موسی علیهالسلام، ویژه
بنی اسرائیل بود:
ورسولا الی بنی اسرءیل... • ومصدقا لما بین یدی من التوریة ولاحل لکم بعض الذی حرم علیکم...
و (او را به عنوان)
رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائيل (قرار داده، كه به آنها مىگويد:)... .
و آنچه را پیش از من از
تورات بوده، تصدیق میکنم
و (آمدهام) تا پارهای از چیزهایی را که (بر اثر
ظلم و گناه،) بر شما
حرام شده، (مانند
گوشت بعضی از چهارپایان
و ماهیها،)
حلال کنم... .
این
آیات نیز ادامه سخنان
حضرت مسیح علیهالسلام است،
و در واقع بخشی از اهداف
بعثت خود را شرح میدهد، میگوید: من آمدهام
تورات را تصدیق کنم
و مبانی
و اصول آن را تحکیم بخشم (
و مصدقا لما بین یدی من التوریة).
و نیز آمدهام تا پارهای از چیزهایی که (بر اثر ظلم
و گناه) بر شما
تحریم شده بود (مانند ممنوع بودن گوشت
شتر و پارهای از چربیهای
حیوانات و بعضی از
پرندگان و ماهیها) بر شما حلال کنم (
و لاحل لکم بعض الذی حرم علیکم). این جمله اشاره به چیزی است که در
آیه ۱۶۰ از
سوره نساء آمده است میفرماید: فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات احلت لهم: به خاطر ظلم
و ستم
یهود، پارهای از نعمتهای پاکیزه را که بر آنها حلال شده بود تحریم کردیم.
ولی با
ظهور حضرت مسیح علیهالسلام
و به شکرانه
ایمان به این
پیامبر بزرگ، آن ممنوعیتها برداشته شد.
آواره سازی هم کیشان از کاشانه
و دیارشان، از محرمات مؤکد بر بنی اسرائیل بود:
واذ اخذنا میثـقکم... ولاتخرجون انفسکم من دیـرکم ثم اقررتم وانتم تشهدون• ثم انتم هـؤلاء
تقتلون انفسکم وتخرجون فریقا منکم من دیـرهم تظـهرون علیهم بالاثم والعدون وان یاتوکم اسـری تفـدوهم وهو محرم علیکم اخراجهم...
و هنگامی را که از شما
پیمان گرفتیم که ...
و یکدیگر را از سرزمین خود، بیرون نکنید. سپس شما
اقرار کردید (
و بر این پیمان) گواه بودید.
اما این شما هستید که یکدیگر را میکشید
و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید
و در این
گناه و تجاوز، به یکدیگر کمک مینمایید (
و اینها همه نقض پیمانی است که با
خدا بستهاید) در حالی که اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند،
فدیه میدهید
و آنان را
آزاد میسازید! با اینکه بیرون ساختن آنان بر شما
حرام بود... .
«لاتخرجون...» جمله خبری در مقام انشاست. یعنی بیرون نکنید. نقل جمله خبری در مقام انشا برای رساندن تاکید است.
به طوری که بسیاری از مفسران نقل کردهاند طایفه
بنی قریظه و بنی نضیر که هر دو از طوائف
یهود بودند
و با هم قرابت نزدیک داشتند به خاطر منافع
دنیا با یکدیگر به مخالفت برخاستند، بنی نضیر به
طایفه خزرج که از
مشرکان مدینه بود پیوستند
و بنی قریظه به طایفه
اوس و در جنگهایی که میان آن دو
قبیله روی میداد هر یک از اینها طایفه هم
پیمان خود را
کمک میکرد،
و از طایفه دیگر میکشت، اما هنگامی که
آتش جنگ فرو مینشست، همه یهود جمع میشدند
و دست به دست هم میدادند تا از طریق پرداختن فدیه،
اسیران خود را آزاد کنند،
و در این
عمل استناد به
حکم و قانون تورات میکردند (در حالی که اولا اوس
و خزرج هر دو
مشرک بودند
و کمک به آنها جایز نبود
و ثانیا همان قانونی که دستور فدا را داده بود، دستور خودداری از
قتل را نیز صادر کرده بود).
و یهود همانند اقوام لجوج
و نادان دیگر از این اعمال ضد
و نقیض فراوان داشتند:
گفتیم
قرآن مجید یهود را در برابر اعمال ضد
و نقیض
و تبعیضشان در میان احکام خدا شدیدا مورد
سرزنش قرار داده
و به اشد
مجازات تهدید میکند، به خصوص اینکه آنها
احکام کوچکتر را
عمل میکردند، اما در برابر احکام مهمتر یعنی قانون تحریم ریختن
خون یکدیگر
و آواره ساختن هم مذهبان از
خانه و دیارشان، مخالفت میکردند.
در
حقیقت آنها تنها برای دستوراتی ارج
و بها قائل بودند که از نظر زندگی دنیا به نفعشان بود، آنجا که منافعشان اقتضا میکرد خون یکدیگر را میریختند اما چون احتمال
اسارت برای همگی وجود داشت به منظور نجات از اسارت احتمالی آینده از دادن فدیه برای آزاد ساختن اسیران مضایقه نداشتند.
قتل و آدمکشی، از محرمات مؤکد بر بنی اسرائیل بود:
واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... • واذ اخذنا میثـقکم لاتسفکون دماءکم... ثم اقررتم
و انتم تشهدون.
و (به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل
پیمان گرفتیم...
و هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم که
خون هم را نریزید ... سپس شما
اقرار کردید (
و بر این پیمان) گواه بودید.
«لاتسفکون دمائکم» جمله خبری در مقام انشاست
و برای تاکید است، یعنی خونریزی نکنید.
و اذ اخذنا میثاقکم...
و هنگامی که گرفتیم پیمان از شما. خداوند در دنبال بیان پیمان شکنی
یهود فرمود
و یاد آورید آن هنگام که پیمان از شما گرفتیم یعنی از گذشتگان شما که در
زمان موسی و انبیاء گذشته میزیستند
و در پیش گفته شد: میتوان عملی را که مربوط به پدران
و اجداد گذشته بوده است به فرزندان آنان نسبت داد.
لا تسفکون دماءکم... نریزید خونهایتان را.
قتاده
و ابو العالیه میگویند: منظور این است که برخی از شما بعض دیگر را نکشد زیرا که کشتن یک نفر به منزله کشتن
قاتل هم هست در صورتی که اهل یک
ملت و دین باشند زیرا که اهل یک دین به منزله یک مردند
رسول الله صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم فرمود:
مؤمنان در تراحم
و تعاطف به منزله یک
جسد هستند که هر گاه عضوی به درد آید سایر اعضاء برای آن بیدار
و در مقام علاج هستند. برخی گفتهاند: منظور از این جمله عبارت است از اینکه برخی از شما بعض دیگر را نکشد که در برابر گرفتار
قصاص خواهد شد
و در نتیجه دو نفر کشته خواهند شد
و در
حقیقت خود قاتل کشنده نفس خویشتن است زیرا که او سبب کشتن خود شده.
ثم اقررتم
و انتم تشهدون... سپس
اعتراف کردید
و شما گواهید. اعتراف کردید
و شما گواهید که ما از پیشینیان شما
عهد و پیمان گرفتیم
و آنان کاملا پذیرفتند
و خویش را ملزم کردند.
کار و فعالیت
و ماهیگیری در
روز شنبه، امری
حرام بر بنی اسرائیل بود:
ولقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت.... .
«سبت» به معنای قطع
عمل،
سکون و استراحت است.
«سبت»
و لذا کار کردن در
روز شنبه بر بنی اسرائیل حرام بوده
و آنان موظف بودند که این روز را برای
عبادت اختصاص دهند.
و «اعتدوا» هم مفید این معناست که کار
و فعالیت بر آنان روا نبوده است.
.. وقلنا لهم لاتعدوا فی السبت...
...
و به آنها گفتيم: « (براى
توبه،) ...«روز شنبه تعدّى نكنيد (
و دست از كار بكشيد!)»...
وسـلهم عن القریة التی کانت حاضرة البحر اذ یعدون فی السبت اذ تاتیهم حیتانهم یوم سبتهم شرعا ویوم لایسبتون لاتاتیهم کذلک نبلوهم بما کانوا یفسقون.
و از آنها درباره (سرگذشت) شهری که در ساحل
دریا بود بپرس! زمانی که آنها در روزهای شنبه، تجاوز (
و نافرمانی) خدا میکردند همان هنگام که ماهیانشان، روز شنبه (که روز
تعطیل و استراحت
و عبادت بود، بر سطح
آب،) آشکار میشدند اما در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمیآمدند این چنین آنها را به چیزی
آزمایش کردیم که نافرمانی میکردند!
انما جعل السبت علی الذین اختلفوا فیه... (تحريمهاى) روز شنبه (براى يهود) فقط بعنوان يک
مجازات بود، ... .
این
آیات به
روح عصیانگری
و نافرمانی حاکم بر
یهود و علاقه شدید آنها به امور مادی اشاره میکند: نخست میگوید: قطعا حال کسانی را که از میان شما در روز شنبه نافرمانی
و گناه کردند دانستید (
و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت).
و نیز دانستید که ما به آنها گفتیم: به صورت بوزینه گان طرد شدهای در آئید
و آنها چنین شدند (فقلنا لهم کونوا قردة خاسئین). ما این امر را
کیفر و عبرتی برای مردم آن زمان
و زمانهای بعد قرار دادیم (فجعلناها نکالا لما بین یدیها
و ما خلفها).
و همچنین
پند و اندرزی برای پرهیزکاران (
و موعظة للمتقین).
خلاصه ماجرا چنین بود: خداوند به یهود دستور داده بود، روز شنبه را تعطیل کنند، گروهی از آنان که در کنار دریا میزیستند به عنوان آزمایش دستور یافتند از دریا در آن روز ماهی نگیرند، ولی از قضا روزهای شنبه که میشد، ماهیان فراوانی بر صفحه آب ظاهر میشدند، آنها به
فکر حیلهگری افتادند
و با یک نوع کلاه شرعی روز شنبه از آب ماهی گرفتند، خداوند آنان را به جرم این نافرمانی مجازات کرد
و چهرهشان را از صورت
انسان به
حیوان دگرگون ساخت.
فسق و سرپیچی بنی اسرائیل از فرمان موسی علیهالسلام، باعث
حرمت ورود آنان به سرزمین مقدس شد:
قالوا یـموسی انا لن ندخلهآ ابدا ما داموا فیها فاذهب انت وربک فقـتلا انا هـهنا قـعدون• قال فانها محرمة علیهم اربعین سنة یتیهون فی الارض...
(بنی اسرائیل) گفتند: «ای موسی! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد! تو
و پروردگارت بروید
و (با آنان) بجنگید، ما همین جا نشستهایم»!
خداوند (به موسی) فرمود: «این سرزمین (مقدس)، تا
چهل سال بر آنها ممنوع است (
و به آن نخواهند رسید) پیوسته در
زمین (در این
بیابان)، سرگردان خواهند بود
و درباره (سرنوشت) این جمعیت گنهکار، غمگین مباش!»
معنای
آیه این است که سرزمین مقدس بر آنان
حرام شد، مراد از این جمله که فرمود: آن سرزمین
محرم شده،
حرمت شرعی نیست، بلکه منظور حرمت تکوینی است، یعنی خدای تعالی (به خاطر سر پیچی بی ادبانه
و بی شرمانه که کردید) چنین مقدر فرموده که تا چهل سال نتوانید داخل آن سرزمین شوید
و گرفتار سرگردانی گردید، به این معنا که: ما چنین مقدر نمودیم که تا چهل سال موفق به داخل شدن در آن نشوند
و از
صبح تا
شام به طرف آن سرزمین راهپیمایی بکنند ولی مانند
اسب عصاری در آخر
روز ببینند که در همان نقطهای هستند که صبح از آنجا براه افتاده بودند، نه قدمی به سوی آن سرزمین نزدیک شده باشند
و نه لحظهای
و روزی به
شهر دیگری از شهرهای روی
زمین برسند
و خستگی در آورند،
و نه زندگی صحرانشینی داشته باشند تا چون قبائل بدوی
و صحرانشین زندگی کنند، پس ای موسی دل تو به حال این مردمی که به قول خودت فاسقند نسوزد
و غمشان را مخور که مبتلا به این
عذاب یعنی عذاب سرگردانی شدهاند برای اینکه اینها فاسقند،
و نباید درباره مردم فاسق وقتی که وبال فسق خود را میچشند محزون شد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۱۰، برگرفته از مقاله «محرمات بر بنی اسرائیل».