• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قُبْح (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قُبْح (به ضم قاف و سکون باء) از واژگان قرآن کریم به معنای ناپسندى و دورى از خیر آمده است.
از مشتقات این واژه در آیات قرآن مَقْبوح (به فتح میم و سکون قاف) به معنای ناپسند است.



قُبْح به معنای ناپسندى است.
«قَبُحَ‌ الشّى‌ء قُبْحاً ضدّ حسن» قَبيح: ناپسند، هكذا مَقْبوح.
ايضا به معنى دورى از خير آمده «قَبَّحَهُ‌ اللّه عن الخير: نحّاه.»



به موردی از قُبْح که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الْمَقْبوحين (آیه ۴۲ سوره قصص)

(وَ أَتْبَعْناهُمْ فی هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقيامَةِ هُمْ مِنَ‌ الْمَقْبوحينَ‌)
يعنى: «در دنیا پشت سر آن‌ها لعنت قرار داديم و آن‌ها روز قیامت از رحمت خدا دورند»،
«مقبوحين» ممكن است به معنى «مبعدين» باشد؛يعنى هم در دنيا و هم در آخرت ملعون‌اند.
راغب گويد: قبيح در اعيان آن است كه چشم، ديدنِ آن را ناپسند دارد و قبيح از احوال و اعمال آن است كه نفس آن را ناپسند داند. به نظر او «مقبوحين» در آیه اشاره است به ناپسندى منظر و قيافه آن‌ها از قبيل سياهى چهره، كبودى‌ چشم، كشيده شدن در زنجيرها.
ممكن است «مقبوحين» را زشت‌ها معنى كرد اعمّ از آن‌كه از حيث قيافه باشد يا حال يعنى زشت‌اند از جهت ذلّت، خوارى، بى‌يارى، قيافه صورت و غيره.



۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۲۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۱.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۴۰۱-۴۰۲.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۲۵۹.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۱.    
۶. ابیاری، ابراهیم، موسوعه قرآنی، ج۸، ص۴۳۹.    
۷. قصص/سوره۲۸، آیه۴۲.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹۰.    
۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۴.    
۱۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۸.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۰۲.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۸.    
۱۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قبح»، ج۵، ص۲۲۰-۲۲۱.    






جعبه ابزار