قتادة بن ادریس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوعزیز قتادة بن ادریس امیر
مکه ، از اشراف حسنی و سرسلسله
آل قتاده است.
ابوعزیز قتادة بن ادریس
بن مطاعن/ مظاعن، ملقب به نابغه، با ۱۵ واسطه به
امام حسن مجتبی علیهالسّلام نسب میرساند.
مادرش نیز از اشراف حسنی از خاندان هواشم، طبقه سوم اشراف حاکم بر
مکه ،
بود. محل تولد را قریه علقمیه در ینبع دانستهاند.
وی در کودکی به حفظ
قرآن و آموختن
حدیث پرداخت.
در منابع از زندگی او تا امارتش بر مکه، گزارشی در دست نیست.
ابوعزیز در
ذی حجه سال ۶۱۷ق. در حدود ۹۰ سالگی پس از حدود ۲۰ سال حکمرانی بر مکه
به دست فرزندش حسن کشته شد.
اما برخی این گزارش را نقد کردهاند.
او خانه خود را که در پایین مکه بود و امروز به «حی
مسفله» شناخته میشود،
وقف فقرای متاهل عرب کرد و شرط نمود که در صورت انقراض آنان، آن خانه به
مساکین و فقیران و در راه ماندگان
مسلمان اختصاص یابد.
وکیل او در این وقف، ربیع بن عبدالله ماردینی بود.
در شمار فرزندان ابوعزیز اختلاف است.
نسل او به واسطه نه تن از فرزندانش حسن و راجح ادامه یافت
که برخی از ایشان بر مکه حکمرانی یافتند. اینان به «
آل قتاده» شهرت دارند و از طبقه چهارم اشراف حسنی مکه شمرده میشوند.
دانشمندان معاصر ابوعزیز وی را ستوده و فاضلی گرانمایه، ادیب و دارای صفاتی پسندیده همچون
شجاعت و زیرکی خواندهاند.
او صاحب قصیدههایی در مدح
حضرت فاطمه (س) است.
او به فرزندان و خاندان خویش سفارش کرد تا با حاجیان مدارا کنند و بدانان یادآور شدکه عزت ایشان در گرو مجاورت
کعبه است.
ابوعزیز با همراهی خویشاوندان خود، با اخراج اشراف حاکم بر ینبع، شهری در
حجاز بر ساحل
دریای سرخ ، بر این
شهر تسلط یافت و سپس با بیرون راندن بنی یحیی از وادی صفراء در۵۱ کیلومتری
مدینه در راه
بدر آن را نیز بر قلمرو خود افزود.
در گزارشی آمده آن گاه که اموال گروهی از بازرگانان مصری در مراسم
حج به سرقت رفت و به حج گزاران اهانت شد، آنان برای شکایت نزد ابوعزیز به ینبع آمدند.
شاید از این رو بود که او در
سال ۵۹۸ق. به بهانه برچیدن بساط فساد و ستم اشراف هواشم، حاکمان مکه، فرزندش عزیز را به مکه فرستاد. با پیروزی عزیز بر امیر مکه، مکثر بن عیسی و خروج وی از آن شهر، ابوعزیز، خود، وارد مکه شد و با کشتن محمد بن مکثر به
حکومت آل هواشم در آن شهر پایان داد.
برخی آغاز حکمرانی ابوعزیز بر مکه را در ۵۹۷
یا ۵۹۹ق. دانستهاند.
ابوعزیز پس از تثبیت موقعیتش در مکه، فرزندش عزیز را برای تصرف
مدینه فرستاد. اما امیر مدینه، قاسم بن مهنا، حمله او را دفع کرد.
حملات ابوعزیز به مدینه در سالهای بعد نیز تکرار شد؛ اما وی نتوانست بر آن شهر تسلط یابد.
پس از چندی
طائف ،
نجد و برخی از نواحی
یمن نیز به قلمرو حکومت او افزوده شد.
قدرت روزافزون وی
عباسیان را به پذیرش حکومتش واداشت. او در پی دعوت کتبی
خلیفه عباسی، ناصر یا پدرش
مستنصر ، برای دیدار با وی
به
عراق سفر کرد و تا
نجف پیش رفت. ولی با دیدن
مردم کوفه که شیری را در زنجیر به استقبالش آورده بودند، آن را به فال بد گرفت و به
حجاز بازگشت و در سرودهای خطاب به خلیفه، علت انصراف خود را بیان کرد.
وی شان خویش را برتر از خلیفه
و خود را از الناصرلدین الله عباسی برای
خلافت شایسته تر میدانست.
ابوعزیز به امام [زیدیان
یمن ، عبدالله بن حمزه، بسیار گرایش داشت و حتی برای او از قبایل حجازی
بیعت گرفت و بر پایه عقاید
شیعیان و از جمله
زیدیه ، گفتن «حی علی خیر العمل» را در
اذان رسمی کرد.
از این رو، او را زیدی دانستهاند
؛ هر چند گاه به نام خلیفه عباسی و ایوبیان نیز خطبه میخواند.
۱. او در دوران امارتش برای آبادانی شهر مکه خدماتی انجام داد که آثار برخی از آنها تا چندی پیش باقی بود. وی حصاری از
سنگ و گل در اطراف مکه کشید. در گزارشی دیگر آمده است که او در شمال مکه برای پاسداری از شهر دیواری کشید و به بازسازی مزار
شهید فخ ،
حسین بن علی ، پرداخت.
۲. ابوعزیز در ابتدای حکومتش بر مکه، با حاجیان رفتاری نیک داشت و
عدالت را به کار میبست.
هیبت او در
چشم مردم و شدت برخوردش با فسادگران مشهور است.
اما بعدها رفتارش با آنان به خشونت گرایید؛ چنان که او را به سنگدلی و ستمگری وصف کردهاند.
۳. او دیگر بار رسم مکوس (
مالیات) را برقرار کرد.برخی ترور نافرجام او در
منا به
سال ۶۰۸ق. به دست یکی از
اسماعیلیان را سبب تغییر رفتار وی دانستهاند.
در این
زمان ، اسماعیلیان با آمدن حسن نو
مسلمان بر سر کار، با خلافت عباسی رابطهای نزدیک برقرار کرده بودند. بر پایه گزارشی، یکی از عموزادگان ابوعزیز که شبیه او بود، به دست اسماعیلیان ترور شد. این امر بدگمانی وی به خلیفه عباسی
و
قتل عام و غارت حاجیان
عراق در منا و مکه را در پی داشت. گروهی از آنان با پیوستن به کاروان حاجیان شام و پناه بردن به ربیعه خاتون، خواهر ملک عادل ایوبی، و وساطت او نجات یافتند.
۴. در گزارشی آمده که مکیان برای صدور اجازه ورود به مکه و انجام طواف ۳۰/۰۰۰
دینار از حاجیان عراقی میستاندند.سپس ابوعزیز با فرستادن فرزندش راجح و گروهی به بغداد، به سبب کشتار حاجیان از خلیفه عذرخواهی کرد. اینان
کفن پوش و با شمشیرهای کشیده نزد خلیفه حضور یافتند و او عذر ابوعزیز را پذیرفت.
۵. از دیگر رویدادهای دوران حکومت وی میتوان به غارت حاجیان یمنی در سال ۶۰۷ق. اشاره کرد.
در همین سال، از کشته شدن فردی به نام بلال یاد شده که از بزرگان قتاده بود و بدین سبب، این سال به سال بلال معروف شد.در سال ۶۰۹ق.
خلیفه همراه با کاروان عراقی، برای ابوعزیز مال و خلعت فرستاد و از قتل و غارت حاجیان ذکری به میان نیاورد.
در سال ۶۱۱ق. عیسی بن ملک عادل، حاکم ایوبیان
شام ، به
حج رفت و ابوعزیز او را خدمت کرد. اما چون مانند حاکم مدینه او را تکریم نکرد، حاکم ایوبی لشکریانی در اختیار حاکم مدینه قرار داد تا با ابوعزیز بجنگد.
در این سالها در مکه به نام ابوبکر بن ایوب، حاکم
مصر و شام خطبه خوانده میشد.
اتحاف الوری: عمر بن فهد (م. ۸۸۵ق.) ، به کوشش شلتوت، دار المدنی، جده؛ الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م. ۵۲۰ق.) ، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، ۱۳۸۶ق؛ الاشراف علی تاریخ الاشراف: عاتق بن غیث، بیروت، دار النفائس، ۱۴۲۳ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق؛ تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.) ، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ امراء مکة المکرمه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار البشائر، ۱۴۱۳ق؛ تاریخ مکه: احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.) ، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق؛ تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م. ۱۳۲۱ق.) ، به کوشش ابن دهیش، مکه، ۱۴۲۴ق؛ تحفة الازهار و زلال الانهار: ضامن بن شدقم الحسینی (م. ۱۰۹۰ق.) ، به کوشش الجبوری، تهران، میراث، ۱۴۲۰ق؛ الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. ۹۰۰ق.) ، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۴م؛ السلوک لمعرفة دول الملوک: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ سمط النجوم العوالی: عبدالملک بن حسین العصامی (م. ۱۱۱۱ق.) ، قاهره، المکتبة السلفیه؛ سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. ۷۴۸ق.) ، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق؛ شفاء الغرام: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش مصطفی محمد، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۹۹۹م؛ العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق؛ العقود اللؤلؤیه: به کوشش الحسنی، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۴۱۵ق؛ عمدة الطالب: ابن عنبه (م. ۸۲۸ق.) ، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق؛ غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام: عبدالعزیز بن فهد المکی (م. ۹۲۰ق.) ، به کوشش شلتوت، السعودیه، جامعة القری، ۱۴۰۹ق؛ الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ مراصد الاطلاع: صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. ۷۳۹ق.) ، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق؛ موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق؛ النجوم الزاهره: ابن تغری بردی الاتابکی (م. ۸۷۴ق.) ، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «ابوعزیز قتادة بن ادریس».