فکاهه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فكاهه: (في شُغُلٍ فاكِهُونَ) «فكاهه» (بر وزن شباهه)، به معناى مسرور و خندان بودن و ديگران را با سخنان شيرين و مزاح مسرور كردن است. «
راغب» در «
مفردات» مىگويد:
«فكاهة» به سخنانى كه انسان را مأنوس و مشغول مىدارد گفته مىشود،
«
ابن منظور» در «
لسان العرب» مىگويد:
«فكاهة» به معناى مزاح است.
ترجمه و تفسیر آیات مرتبط به
فکاهه:
(إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ) (
بهشتیان، امروز به نعمتهاى خدا مشغول و مسرورند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه فاكه
اسم فاعل از مصدر فكاهت است كه به معناى گفت و شنودى است كه مايه خوشحالى باشد و ممكن هم هست به معناى تمتع و لذت بردن باشد، و- به طورى كه گفته شده- از مصدر مزبور غير از اسم فاعل هيچ فعلى مشتق نشده است. بعضى از مفسرين گفتهاند: معناى فاكه صاحب
میوه است، همان طور كه مىگوييم لابن و تامر- فلانى داراى لبن و تمر است
ولى اين معنى را يک نكته بعيد مىسازد، و آن اين است كه در اين آيات سخن از ميوه به ميان آمد، ديگر لازم نبود كه بار ديگر تكرار شود، به خلاف اينكه كلمه مذكور را به معناى گفت و شنود بگيريم كه ديگر تكرارى لازم نمىآيد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَاكِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ) (در حالى كه از آنچه پروردگارشان به آنها داده شاد و مسرورند و پروردگارشان آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه فاكهه كه فاكهين از آن گرفته شده، به معناى مطلق ميوه است. و بعضى گفتهاند: به معناى همه ميوهها، به جز
انگور و
انار است،
وقتى گفته مىشود فلان تفكه و يا فلان فكه هم معنايش اين است كه ميوه را به يكديگر دادند، و هم اين است كه آن را تناول كرد، و در آيه شريفه به هر دو معنا تفسير شده. بعضى گفتهاند: يعنى اهل بهشت با يكديگر در باره نعمتهايى كه خداى تعالى به ايشان داده با هم گفتگو مىكنند.
و بعضى ديگر معنا كردهاند به اينكه: ميوه و فاكهههايى را كه خدا به ايشان داده مىگيرند.
بعضى هم گفتهاند: معنايش اين است كه: از آن احسانها كه پروردگارشان به ايشان مىكند لذت مىبرند
و برگشت اين معنا به همان معناى اول است. بعضى هم گفتهاند: معنايش اين است كه: از آن چه خدا به ايشان داده شگفتى مىكنند
كه شايد برگشت اين هم به معناى دوم باشد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فکاهه»، ص۴۲۴.