فهم قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله بحث ما از از امکان فهمیدن قرآن، به معنی امکان درک معانی آن، به مقدار آشکار شدن
ظاهر کلام برای انسان است. درک تمام بطون، مخصوص پاکان و معصومان میباشد.
امکان در
لغت از
ماده "
مکن" به معنای "مستقر شدن همراه با
قدرت" است.
که در فارسی امکان به معنای "در حد
توان"
و
ممکن به "شدنی" ترجمه شده است.
"
فهم" در لغت به معنای
شناختن یا
تعقل آمده،
و فهمت الشیء یعنی عرفته یا عقلته، و برخی آن را شناختن با
قلب معنا کردهاند
و معادل فارسی آن را "
دانستن" میگویند.
البته اهل لغت
ماده فهم را برای معانی دانسته و به کار بردن آن را برای
ذوات اشتباه میدانند؛ و فهم قرآن هم از باب معانی است نه ذوات و میخواهد مطالبی را به انسان منتقل کند؛ مثل «فهمت الکلام» ولی «فهمت الرّجل»
صحیح نیست.
ماده فهم در
قرآن کریم تنها یکبار به کار رفته است:
«فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ....»
ما (حکم واقعی) آن را به سلیمان فهماندیم....
امام خمینی معتقد است فهم قرآن کریم برای همه افراد
ممکن است و هر کسی بهاندازه
استعداد خود میتواند از این سرچشمه
معارف الهی بهره ببرد.
به اعتقاد ایشان اگرچه قرآن حقیقتی بسیار بلند دارد ولی نازل شده و در اختیار عموم مردم قرار گرفته تا همه بهاندازه ظرفیت خود از آن بهره ببرند. البته فهم و سطوح بهرهگیری از قرآن هم متفاوت است؛
به همین دلیل است که صاحب یک یا چند تخصص نمیتوانند تفسیری جامع از معارف قرآن ارائه بدهند.
باید توجه داشت که قرآن کریم کتابی عمیق و ذو بطون است و هر کس به حدّ
ظرفیت وجودی خود میتواند از آن بهرهمند شود و
ائمه علیهم السّلام نیز
آیات کریمهی قرآن را برای همهی افراد یکسان معنی نمیکردند؛ برای برخی طبق
ظاهر قرآن معنی میفرمودند و برای برخی بر اساس
باطن آن؛ و این بستگی به تحمّل آن افراد داشت.
اما مقصود ما در اینجا از فهمیدن قرآن، درک معانی آن، به مقدار آشکار شدن ظاهر کلام برای انسان است. و درک تمام بطون، مخصوص پاکان و
معصومان میباشد.
امام خمینی برای فهم قرآنی مراتبی برمیشمارد و معتقد است فهم ظواهر قرآن برای همه افراد
ممکن است، ولی با توجه به اینکه همه انسانها علم و توانایی و شرایط دریافت معارف عمیق قرآن را ندارند، برای اهل نظر و تخصص، مراتب بالاتری از فهم قرآن
ممکن است.
به باور ایشان قرآن، بطون و حقایقی دارد که فهم آن مختص اولیا و
انبیاء الهی است، اما درک مراحل نهایی حقیقت قرآن، تنها مخصوص
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امامان (علیهمالسّلام) است و غیر از آنان به آن معارف و معانی حقیقی دست نمییابند، زیرا آن مرحله، فراتر از مرتبه
استدلال،
استنباط و حتی مشاهده است.
امام خمینی مراتب فهم قرآن را مبتنی بر
مراتب و منازل خود قرآن میداند و برای قرآن، منازلی قائل است که بر مراتب و عوالم منطبق است.
به باور ایشان قرآن دارای حقیقتی در مرتبه عالی است و این حقیقت با تنزل به مرتبه پایینتر، امکان فهم آنرا فراهم کرده است، تا به حد الفاظ و صورت برسد. و برای افرادی که دلهای خود را از تیرگی پاک کردهاند، به حسب مراتب و درجات، فهمیدنی است.
برخی از
اخباریون خواستهاند از احادیثی مانند حدیث:
«إِنَّمَا یَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِه»
همانا قرآن را آن کسی فهمد که به او خطاب شده.
بهره جسته و استدلال کنند که قرآن قابل فهم برای عده خاصی مثل
پیامبر و ائمه علیهم السلام میباشد و دیگران نمیتوانند از آن استفاده کنند.
بعد از مطرح شدن چنین بحثی از طرف برخی اخباریون، بحث امکان فهم قرآن در میان دانشمندان مطرح شد. مفسران با پاسخهای مستدل، نکاتی را در فهم این گونه
احادیث برای اخباریون متذکر شدند:
منظور از این
روایات،
فهم ظاهر قرآن نیست؛ بلکه مراد
فهم حقیقت قرآن بوده و پی بردن به
عمق قرآن و تأویلات آن، آشنا بودن با
ظاهر و
باطن،
ناسخ و
منسوخش، اختصاص به کسانی دارد که مورد خطاب و طرف سخن قرآن میباشند.
آیاتی که بر همه فهم بودن
ظواهر قرآن حکایت میکند از جمله:
آیاتی که بیان کنندۀ هدایتگر بودن قرآن، بر همهی افراد جامعه میباشد و قرآن را کتابی روشن و روشنگر و
رحمت برای تمام بشریت معرفی میکند:
«...فَقَدْ جاءَکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ...»
«...اینک آیات و دلایل روشن از جانب پروردگارتان، و هدایت و رحمت برای شما آمد!...»
«وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدیً وَ رَحْمَةً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمِینَ»
و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه
هدایت و رحمت و
بشارت برای مسلمانان است!
خدای سبحان همه انسانها را به
اندیشیدن در قرآن و تعقّل در آیات آن و بهرهمند شدن از معارف حیاتبخش و انسانساز، دعوت کرده،
و اعتراضات و
توبیخهایِ قرآن، نسبت به عدم
تدبرِ مستقیمِ مردم حتی
مشرک در محتوای قرآن، هرگونه
شک و
شبهه را از شخص سلیمالنفس، زایل میکند:
«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها»
«آیا آنها در قرآن تدبر نمیکنند، یا بر دلهایشان
قفل نهاده شده است؟!»
قرآن برای مردم نازل شده و به زبان تودۀ مردمی از هر قشر و طبقهای باشند، سخن میگوید؛ چراکه مسئولیت هدایت و
تربیت تمام بشریت را تا
روز قیامت برعهده دارد. مثل:
«یا بَنِی إِسْرائِیل، یا بَنِی آدَم، یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس، یا أَیُّهَا النَّاس، یاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا، یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتاب، یا أَیُّهَا الرَّسُول، یا أَیُّهَا النَّبِیُ و...»
این خطابها کراراً در آیات گوناگون ذکر شده و عموم مردم را مورد خطاب قرار داده است؛ پس اگر قرآن برای عموم قابل فهم نباشد،
لغویت لازم میآید.
سیره و
سنّت عترت علیهم السّلام نیز همین بوده که مردم را به
تفکّر و اندیشیدن در قرآن کریم دعوت کرده، قابل فهم بودن آن را مفروض و مسلّم دانستهاند.
روایاتی که از
ائمه صادر شده و فرمودند
روایات ما را به
قرآن عرضه کنید که اگر معارض آن بود نپذیرید؛ با این بیان، اگر قرآن قابل
فهم نباشد، عرضه کردن روایات بر آن معنا ندارد.
فهم قرآن
امری وجدانی است و همهی ما با
تلاوت قرآن و مشاهدهی آیات مربوط به یک موضوع، به
وضوح مییابیم که به فهم روشنی از آن مطلب دست یافتهایم و دچار
ابهام و
تزلزل و
تردید نیستیم.
•
دانشنامه موضوعی قرآن. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی