فلسفه تقیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به بررسی
تقیّه و فلسفه آن می پردازیم.
ما معتقدیم: هر گاه انسانی در میان افراد
متعصب و لجوج و بی منطبق گرفتار شود که اظهار
عقیده در میان آنان، سبب خطر جانی یا مانند آن گردد و از این
اظهار عقیده فایده مهمی حاصل نشود، در چنین موردی موظف است
عقیده خود را
مکتوم دارد، و جان خود را بیهوده بر باد ندهد، و نام این کار را
تقیه» میگذاریم و این مساله را از دو
آیه در
قرآن مجید و
دلیل عقل آموختهایم.
قرآن درباره مؤمن آل فرعون میفرماید: و قال رجل مؤمن من آل فرعون
یکتم ایمانه اتقتلون رجلا ان یقول ربی الله و قد جاءکم بالبینات من ربکم؛ مرد با ایمانی از آل فرعون که
ایمان خود را
کتمان میکرد (در مقام دفاع از موسی بر آمد و) گفت: آیا میخواهید کسی را به
قتل برسانید که میگوید: پروردگار من خداست، در حالی که دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است!»
جمله
یکتم ایمانه» صراحت در مساله تقیه دارد، آیا سزاوار بود مؤمن آل فرعون ایمان خود را آشکار کند و جان خود را از دست بدهد و کاری از پیش نبرد؟ و درباره بعضی از مؤمنان مبارز و مجاهد
صدر اسلام که در چنگال مشرکان لجوج گرفتار شدند دستور تقیه میدهد و میفرماید: لا یتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شی ء الا ان تتقوا منهم تقاة؛ افراد با ایمان نباید غیر از مؤمنان، کسی را از
کافران، دوست و ولی خود قرار دهند، هر کس چنین کند رابطه خود را از
خدا بریده است مگر این که (شما در خاطر باشید و) از آنها تقیه کنید».
بنابراین تقیه» یعنی
کتمان عقیده، مخصوص جایی است که جان و مال و عرض انسان در برابر دشمنان متعصب و لجوج به
خطر میافتد، بی آن که نتیجهای داشته باشد، در چنین مواردی نباید بیهوده افراد را به خطر انداخت و نیروها را از دست داد، بلکه باید آن را برای مواقع لزوم حفظ کرد، به همین دلیل در
حدیث معروف
امام صادق علیهالسّلام میخوانیم: التقیة ترس المؤمن؛ تقیه سپر دفاعی
مؤمن است».
در بعضی از احادیث تعبیر ترس الله فی الارض، سپر الهی در زمین» شده است. تعبیر به «
ترس» (سپر) تعبیر لطیفی است که نشان میدهد تقیه یک وسیله دفاعی در مقابل دشمنان است.
داستان تقیه کردن
عمار یاسر» در برابر
مشرکان و صحه نهادن بر آن از سوی پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم معروف است. این
حدیث را بسیاری از مفسران و مورخان و ارباب حدیث، در کتابهای معروف خود آورده اند.
استتار سربازان و سلاحها در میدانهای جنگ، مخفی نگهداشتن اسرار جنگی و غیر آن از دشمنان و امثال اینها، همه نوعی
تقیه در زندگی انسانها محسوب میشود، و در مجموع، تقیه یعنی
کتمان» در جایی که اظهار کردن موجب خطر و ضرری است بی آن که فایدهای در بر داشته باشد. این یک
حکم عقلی و
شرعی است که نه تنها
شیعه بلکه همه مسلمین جهان بلکه همه عقلای عالم، در موارد
لزوم به آن
عمل میکنند.
با این حال شگفت آور است که بعضی
اعتقاد به تقیه را مخصوص شیعه و پیروان
مکتب اهل بیت دانسته و آن را به صورت یکی از ایرادهای عمده بر آنها در آوردهاند، در حالی که مساله روشنی است، هم ریشه در
قرآن مجید دارد و هم در احادیث اسلامی و
سیره یاران پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و هم برنامههای تمام عقلای جهان.
ما معتقدیم:
دلیل اصلی این سوء تفاهمها عدم آگاهی کافی از
عقاید شیعه و یا گرفتن عقاید آنها از دشمنان آنهاست، و تصور میکنیم با توضیحی که در بالا آمد مساله کاملا روشن شده باشد.
البته نمیتوان
انکار کرد که در بعضی از موارد تقیه کردن
حرام است و آن در جایی است که اساس
دین و
اسلام و
قرآن، یا نظامهای اسلامی به خطر بیفتد، در چنین مواردی باید
عقاید را
اظهار نمود هر چند انسان قربانی اظهار
عقیده اش شود، و معتقدیم
قیام امام حسین علیهالسّلام در
عاشورا و
کربلا، درست در راستای همین
هدف بود، چرا که
حکام بنی امیه اساس اسلام را به
خطر افکنده بودند، و قیام امام حسین علیهالسّلام پرده از کار آنها برداشت، و جلو خطر را گرفت.
سایت بلاغ،
اعتقاد ما، صفحه ۲۹، برگرفته از مقاله فلسفه تقیه.