فضائل امام حسن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
منابع روایی شیعه و خصوصا کتابهای
اهل سنّت ، سرشار از
فضائل و
مناقب حضرت مجتی (علیهالسّلام) از
زبان رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) است؛ در ادامه به گوشهای از دریای بیکران
فضائل آن حضرت اشاره میگردد.
دامنه شخصیّت بی مانند
سبط اکبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) آنقدر وسیع و گسترده است که آثار و نشانههای آن در تمام کتابهای
حدیث،
تراجم،
سیره،
تاریخ و
مناقب فراوان به
چشم میخورد. امام حسن (علیهالسّلام) یکی از
اصحاب کساء و
آل عبا و از
اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) است؛ اهل بیتی که
آیات فراوانی در شان ایشان نازل شده است.
پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) در جریان
مباهله، وی و برادرش
امام حسین،
حضرت علی و فاطمه (علیهمالسّلام) را به
فرمان خدا، همراه خویش برد.
آیات
تطهیر،
ذوی القربی،
اولی الامر و بقیه آیاتی که در شان
ائمه اطهار و امام مجتبی (علیهالسّلام) نازل شده؛ فضیلتی بزرگ برای وی و سایر اهل بیت (علیهمالسّلام) به شمار میرود.
کتابهای اهل سنّت نیز سرشار از فضایل و مناقب آن حضرت از
زبان رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) است؛ در ادامه به گوشهای از
فضائل آن حضرت اشاره میگردد.
حسن بن علی بن
ابیطالب بن
عبدالمطلب بن
هاشم،
هاشمی و
قریشی است.
از نظر شرافت
نسب، در
فضیلت این امام بزرگوار همین بس که
جدّ ارجمندشان حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) سرور فرزندان
آدم (علیهالسّلام) و پدرشان علی مرتضی (علیهالسّلام) سرور اوصیا و مادرشان
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) پاره تن پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) بانوی بانوان
جهان بود و
جدّه بزرگوارشان
حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) دختر خویلد نخستین زنی بود که در
امت اسلامی به
دین اسلام درآمد و اول بانویی بود که اموال و دارایی خود را در راه خدا بخشید و در راه تبلیغ
رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) به یاری وی پرداخت و از رنج و
آزار قومش که به آن حضرت روا میداشتند کاست؛ و عمویشان
جعفر طیّار و عموی پدرشان
حمزه شیر خدا و سید الشهدا و جدّ بزرگوارشان ابوطالب بود که در موارد مختلف به یاری و دفاع از رسول اللّه (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) پرداخت و در راه
دفاع از آن حضرت هر نوع
رنج و آزار را به جان خرید، و جدّ پدرشان عبد المطلب، شیبةالمحمد و سید سرزمین
بطحا، و جدّ جدّشان هاشم بود که مهماندار حاجیان
خانه خدا و تهیه کننده
غذا برای نیازمندان بود و از سروران
قریش به شمار میرفت.
ابن شهر آشوب در کتاب
مناقب درباره شرافت امام چنین روایت کرده است: «ما بلغ احد من الشرف بعد رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ما بلغ الحسن؛ احدی پس از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در شرافت مقام به حسن بن علی (علیهالسّلام) نرسید.» سپس میگوید: رسم چنان بود که برای آن حضرت بر در خانه اش
فرش میگستراندند، و چون امام (علیهالسّلام) میآمد و روی آن فرش مینشست، راه بسته میشد و بند میآمد، زیرا کسی از آنجا نمیگذشت جز آنکه به خاطر جلالت مقام آن حضرت میایستاد و جلو نمیرفت، و هنگامیکه امام (علیهالسّلام) از ماجرا مطلع میشد برمیخاست و داخل خانه میشد و مردم هم میرفتند و راه باز میشد.
امام حسن (علیهالسّلام) بزرگترین
نوه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) از طرف
مادر ارجمندشان
حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) هستند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: «إنّ اللّه تعالی جعل ذریة کل نبیّ مِن صلبه و جعل ذرّیتی فی صلب علی بن ابی طالب؛ خدای تعالی
نسل هر یک از پیامبران را از
صلب خود آن پیامبران معین فرمود، اما فرزندان مرا از نسل علی بن ابیطالب قرار داد.» لذا نسل پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) تنها به حسن و حسین (علیهماالسّلام) و فرزندان آنها منحصر گردید.
آیه مباهله به روشنی
دلالت میکند که حسن و حسین دو فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) هستند؛ زیرا آن حضرت
وعده داد، فرزندانش را برای مباهله بخواند، و حسن و حسین را آورد، پس این دو فرزندان او هستند. یکی از مواردی که مؤید این مطلب (که
نوه دختری فرزند انسان محسوب میشود) است، سخن خداوند در
سوره انعام است: «وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَیَْمانَ» تا آنجا که خداوند میفرماید: «وَ یَحْیَی وَ عِیسَی»
زیرا معلوم است که نسبت
عیسی به
ابراهیم به وسیله
مادر است؛ پس ثابت شد که گاهی نوه دختری، فرزند نامیده میشود؛ والله اعلم.
شاهد دیگر بر این که نوه دختری حقیقتاً فرزندِ پدرِ دختر است، این سخنان است، که از رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) نقل شده: «ابنی هذا سیّد؛ این فرزندم آقا و سرور است.»
همچنین پیامبر به علی (علیهالسّلام) فرمودند: «انت اخی و ابو وُلدی؛ تو برادر و پدر فرزندانم هستی.»
نبی مکرم اسلام در جای دیگر چنین میفرماید: «هذان ابنای من احبّهما فقد احبّنی؛ این دو (حسن و حسین) دو فرزند من هستند، هرکس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»
امام حسن (علیهالسّلام) نیز در بین خطبهای خویش را چنین معرفی میکند: «ایّها الناس! من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی فانا الحسن بن علی بن ابیطالب، انا ابن رسول الله، انا ابن البشیر، انا ابن النذیر، انا ابن السراج المنیر، انا ابن مزنه السماء، انا ابن من بُعِث رحمه للعالمین، انا ابن من بُعِث الی الجنّ و الانس، انا ابن من قاتلت معه الملائکه، انا ابن من جعلت له الارض مسجداً و طهوراً، انا ابن من اذهب الله عنهم الرجس و طهّرهم تطهیراً...؛ ای
مردم! هر کس مرا
شناخت که شناخته و هر کس که مرا نشناخت، من حسن بن علی بن ابیطالب هستم؛ من فرزند رسول خدایم؛ من فرزند بشارت دهندهام؛ من فرزند بیم دهندهام؛ من فرزند چراغ نورافشانم؛ من فرزند
زینت آسمانم؛ من فرزند کسی هستم که به عنوان رحمت عالمیان مبعوث شد؛ من پسر کسی هستم که به سوی
جن و
انس مبعوث گشت؛ من فرزند کسی هستم که
زمین برای او محلّ
سجده و
طهارت قرار داده شد؛ من فرزند کسی هستم که خداوند از آنان پلیدی را دور کرده و کاملا پاکشان نمود؛ من از آن خاندانم که
جبرئیل بر آنان نازل میشد و از خانهایشان
عروج میکرد؛ من از آن خاندانم که خدا
محبّت و
ولایت آنان را
واجب کرد و در آیهای که بر محمد نازل کرد فرمود: «قل لا اسئلکم علیه اجراً الاّ الموده فی القربی؛
بگو به ازای آن (رسالت) پاداشی از شما نمیخواهم مگر محبّت در باره خویشانم...»
و به دست آوردن نیکی محبّت ماست.
از راههای
شناخت عظمت و برتری یک
انسان این است که محبوب انسانهای برتر و بافضیلت باشد. در عالم هستی برتر از خاتم پیامبران (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نداریم و حسن بن علی (علیهماالسلام) سخت محبوب پیغمبر گرامی اسلام بودند و این محبت و
دوستی را در گفتار و کردار خویش ظاهر، و به
اصحاب خود میفهماند.
بخاری از ابی بکر نقل میکند که گفت: «رایت النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی المنبر والحسن بن علی معه و هو یقبل علی الناس مره و ینظر الیه مره و یقول: ابنی هذا سید؛ دیدم نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را که بر فراز
منبر بود، و حسن بن علی هم با او بود. او گاهی به مردم رو میکرد و گاهی به حسن، و میفرمود: این فرزند من (سید) و آقاست.»
مسلم در صحیح خود از
ابوهریره نقل کرده که رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) درباره امام حسن (علیهالسّلام) فرمود: «اللّهم انّی اُحبّه فاحبّه و احبب من یحبّه؛ بار خدایا! همانا من او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار، و هر کس که او را دوست دارد، دوست بدار.»
همچنین او از براء بن عازب نقل کرده که گفت: حسن بن علی را بر دوش پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) مشاهده کردم در حالی که حضرت میفرمود: «اللّهم انّی اُحبّه فاحبّه؛ بار خدایا! همانا من او را دوست دارم، تو نیز او را دوست بدار.»
در
روایت دیگری پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دوستی با امام حسن را، دوستی با خویش میداند: «من احب الحسن و الحسین فقد احبنی و من ابغضهما فقد ابغضنی؛ هر که حسن و حسین را دوست بدارد، مرا دوست دارد، و هر که با آن دو دشمنی کند با من دشمنی کرده است.»
البانی در کتاب
السلسله الاحادیث الصحیحه مینویسد: «من احبهما فقد احبنی و من ابغضهما فقد ابغضنی. یعنی الحسن و الحسین رضی الله عنهما؛ هرکسی حسن و حسین را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته و و هر کسی با آن دو دشمن باشد، با من دشمن است.»
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روایتی دیگر میفرمایند: «حسن منّی و انا منهُ، احبَّ اللّهُ مَن احبّهُ...؛ حسن از من است و من از حسن؛ کسی را که من دوست دارم خدا نیز دوست دارد.»
متقی هندی به سندش از
عایشه نقل کرده که گفت: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همیشه حسن (علیهالسّلام) را میگرفت و او را به خود میچسبانید، آن گاه میفرمود: «اللّهم انّ هذا ابنی و انا احبّه فاحبّه و احبّ من یحبّه؛ بار خدایا! همانا این فرزند من است و او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار و نیز هر کس که او را دوست میدارد دوست بدار.»
در این
حدیث علاوه بر محبوبیت امام حسن (علیهالسّلام) در نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) که خود نشانه
فضیلت است، محبت او و برادرش حسین (علیهالسّلام) معیار فضیلت و خوبیها قرار داده شده است، چنان که دشمنی آن دو، نشانه مبغوضیت نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) و پلیدی است. امام حسن مجتبی (علیهالسّلام)
کودک بود که پیامبر بزرگوار اسلام از او به عظمت و بزرگی یاد میکردند. به
یقین این برخوردهای محبتآمیز که هیچ گاه در
زمان خاص و یا در محدوده خاصّی ابراز نمیشد، نشان دهنده این بود که آن حضرت میخواست نقاب از چهره امام حسن (علیهالسّلام) کنار زده و شخصیّت والای او را بیش از پیش، به مسلمانان معرفی کند.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مواردی از حسن (علیهالسّلام) و برادرش حسین (علیهالسّلام) به
ریحانه تعبیر میکند، آن جا که میفرماید: «و ریحانتای: الحسن والحسین؛ حسن و حسین دو ریحانه منند.»
و نیز فرمودند: «الحسن والحسین ریحانتای من الدنیا؛ حسن (علیهالسّلام) و حسین (علیهالسّلام) دو ریحانه من در دنیایند.»
و گاهی در مورد حضرت مجتبی (علیهالسّلام) میفرمودند: «انّ هذا ریحانتی و انّ ابنی هذا سید و سیصلح اللّه به بین فئتین من المسلمین؛ همانا حسن (علیهالسّلام) ریحانه من است و این فرزندم آقاست و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح برقرار خواهد کرد.»
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جای دیگری فرمود: «هما سیدا شباب اهل الجنه و هما ریحانتی؛ آن دو (حسن و حسین) آقای جوانان
بهشت و ریحانه من هستند.»
علامه
طریحی در توضیح واژه ریحانه مینویسد: «کل نبت طیب الرائحه؛ هر گیاه خوشبو و لذّت بخشی را ریحانه گویند.» و سپس درباره احادیث فوق اضافه میکند: خوشبوترین و جذابترین گل و گیاه نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دو فرزندش حسن (علیهالسّلام) و حسین (علیهالسّلام) بودند و این زیباترین نوع تشبیه است.
همچنین واژه سید که
صفت مشبّهه است و
دلالت بر ثبات و دوام دارد، یعنی کسی که
سیادت و آقایی با تمام وجودش عجین گشته و از او جدا نخواهد شد و
مجد و بزرگواری در تمام حالات در سراسر وجودش متبلور است.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) در حدیثی در فضیلت و برتری دو
امام و دو سبط طاهر، حسن و حسین (علیهماالسلام) می فرمایند: «الحسن والحسین سیّدا شباب اهل الجنّه؛ حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشت هستند.»
سیوطی با شانزده طریق این حدیث را نقل میکند.
تِرمذی به سند خود، از ابوسعید خُدری نقل می کند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: «الحسن والحسین سیّدا شباب اهل الجنّه؛ حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشت هستند.»
ابن ماجه نیز به سند خود، از
عبداللَّه بن عمر این گونه روایت می کند: ابن عمر می گوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: «الحسن والحسین سیّدا شباب اهل الجنّه، وابوهما خیرٌ منهما؛ حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتاند و پدرشان از آن دو بهتر است.»
احمد بن حنبل حدیث سیادت را با سندی دیگر نقل می کند. حذیفه میگوید که رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: فرشتهای از
فرشتگان که تا پیش از این [[شب ] به
زمین فرود نیامده بود، از پروردگارش اجازه خواست تا بر من درود فرستد و مرا بشارت دهد به این که: «انّ الحسن و الحسین سیّدا شباب اهل الجنّه، و انّ فاطمه سیّده نساء اهل الجنّه؛ حسن و حسین دو سالار جوانان اهل بهشتاند و فاطمه سرور زنان بهشت است.»
حاکم نیشابوری نیز به سند خود از رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) این گونه نقل کرده است که پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمودند: «اتانی جبرییل (علیهالسّلام) فقال: انّ الحسن و الحسین سیّدا شباب اهل الجنّه؛ جبرییل (علیهالسّلام) نزد من آمد و عرض کرد: حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتاند.»
ذهبی در کتاب تلخیص المستدرک این حدیث را صحیح شمرده است.
ابن کثیر به سندش از
جابر بن عبدالله نقل کرده که رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: «من سرّه ان ینظر الی سیّد شباب اهل الجنّه فلینظر الی الحسن بن علی؛ هر کس دوست دارد تا به آقای جوانان اهل بهشت نظر کند، باید به حسن بن علی نگاه کند.»
پایگاه اطلاعرسانی حوزه، برگرفته از مقاله «امام حسن مجتبی»، بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه.