فریدون توللی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فریدون تَوَلَّلی،
شاعر و طنزنویس معاصر میباشد.
در ۱۲۹۸ش در
شیراز زاده شد.
پدرش، جلال، از اعیان و ملاّکان فارس بود. تولّلی در شش سالگی
مادرش را از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در
شیراز گذراند. در دبیرستان، بهاءالدین حسام زاده پازارگاد، مهدی
حمیدی شیرازی و محمدجواد تربتی در پرورش
استعداد شاعری و نویسندگی او مؤثر بودند. پس از فارغ التحصیل شدن در رشته ادبی، به
تهران آمد و در رشته باستان شناسی از دانشگاه تهران لیسانس گرفت. در ۱۳۲۰ ش در اداره فرهنگ فارس در امور باستان شناسی به کار پرداخت.
تولّلی از شهریور ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ نوشتههایی طنزآمیز با نام التفاصیل درباره مسائل اجتماعی و سیاسی به
تقلید سبک قدما در روزنامههای مختلف به چاپ رساند که یکی از آنها موجب توقیف روزنامه
فروردین شیراز شد و به جای آن روزنامه سروش انتشار یافت. تولّلی در آنجا و در روزنامههای اوقیانوس در
شیراز و
خورشید ایران در تهران قطعات التفاصیل را چاپ میکرد.
ملک الشعرا بهار او را تحسین کرده و در نامهای به سروش وی را یادآور دوران جوانی خود خوانده است.
تولّلی در ۲۱
بهمن ۱۳۲۲ عضو جمعیت آزادگان فارس شد. او در روزنامهها به افشاگری درباره انتخابات و وکیلان منتخب مجلس پرداخت تا به
حکم معاون استانداری فارس همراه رسول پرویزی و
محمد باهری، از دیگر اعضای جمعیت، به بَستک لار
تبعید شد، اما به تهران گریخت.
او در ۲۷ آذر ۱۳۲۳ عضو شاخه
شیرازِ حزب توده ایران شد که هسته مرکزی آن اعضای جمعیت آزادگان فارس، جز
حمیدی شیرازی، بودند.
در همان سال به مبارزه با
سیدضیاءالدین طباطبایی و حزب اراده ملی پرداخت و انتقادهایش را در سروش چاپ کرد
و رساله عَنعَنیه یا مشت و مال سید را بر ضد سیدضیاء به چاپ رساند.
در ۱۳۲۶ ش تولّلی و جمعی دیگر، از جمله خلیل ملکی،
جلال آل احمد و رسول پرویزی، که با منش سیاسی رهبران حزب توده مخالف بودند، دست به انشعاب زدند
او، پیش از انشعاب، قصیده آئینه را در بیان رنجش خود از رهبران حزب توده سروده و نزد آنان فرستاده بود
پس از انشعاب، وی به مبارزه با حزب توده پرداخت و در روزنامه شرق میانه به سران حزب توده میتاخت.
این نوشتههای انتقادی در ۱۳۳۱ ش در کتاب کاروان به شیوه التفاصیل چاپ شد.
تولّلی در ۱۳۲۹ـ۱۳۳۰ش نوشتههایش را در
دفاع از ملی شدن
صنعت نفت و مخالفت با
استعمار انگلیس در
روزنامه صدای
شیراز به چاپ رساند. او تا
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ حامی
مصدق و
نهضت ملی ایران بود. در طی کودتا مدتی در فارس مخفیانه زیست و سپس به
تهران آمد و خانهاش در
شیراز تاراج و سوزانده شد.
در اواخر ۱۳۳۸ ش به
شیراز بازگشت و تا ۱۳۴۴ش مدیر کل باستان شناسی فارس بود و چند سال با رومن گیرشمن فرانسوی در حفاریهای شوش همکاری میکرد
در ۱۳۴۴ ش که وضع جسمانی و مالی مساعدی نداشت، از جانب اسدالله علم،
مشاور دانشگاه
شیراز شد
و به سپاسداری از
کمک علم برای او مدیحه سرود،
ازینرو با انتقاد شدید برخی از اهل قلم روبرو شد.
تولّلی پس از کودتا و شکست مصدق، سرخورده شد
روحیه آزرده و ناامید او در
شعر اندرز سوختگان که در ۱۳۴۱ ش سروده، بخوبی منعکس است.
وی بیشتر به شاعری میپرداخت و آثارش در مجلههای یغما، گوهر و راهنمای کتاب چاپ میشد. بعضی مطالب اخلاقی را به سبک التفاصیل در روزنامه بهار ایران
شیراز و اواخر عمر اشعارش را در مجله آینده منتشر میکرد. وی از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ ش
بیمار و بستری بود و در نهم خرداد ۱۳۶۴ درگذشت و در حافظیه
شیراز به
خاک سپرده شد.
تولّلی از نخستین طرفداران نوآوریهای
نیما یوشیج در شعر فارسی بود و با خواندن افسانه نیما به شعرنو گرایید. او شعر پشیمانی را با الهام از شعر ویلیام باتلر ییتس در وزن افسانه سرود.
در دوره دوم مجله سخن، شعر مریم را چاپ کرد که ظاهراً نخستین اثر او در قالب نو بود که جنبه سیاسی و اجتماعی نداشت.
در آذر ۱۳۲۹ مجموعه
شعر رها را با مقدمهای مبسوط در شناخت و
دفاع از شعرنو و
انتقاد از شاعران کهنهگرا و انجمنهای ادبی آن دوره به چاپ رساند.
او در این
کتاب برای تحول شعر فارسی و ساختن شعرنو پیشنهادهایی داده
که بر اساس همانها شعرهای رها را سروده است. برخی از اشعار بسیار مشهورش در همین مجموعه به چاپ رسیده است، نظیر فردای انقلاب
که از معدود اشعار اجتماعی و انقلابی اوست؛ مریم
مهتاب
و کارون.
بسیاری از شاعران، جز نیما، مجذوب آرای تولّلی شدند و تأکید داشتند که باید به جستجوی زبانی بود که کلمات سنجیده و پسندیده داشته باشد و بسیار کسان که امروزه نیما را میشناسند و سهم او را در ادب فارسی ارج مینهند، از طریق شعرهای تولّلی مانند کارون و مریم و مهتاب بوده است.
تولّلی، نیما را در همان
حد شعر افسانه قبول داشت و معتقد بود که نیما بعداً قالب افسانه را ترک کرده و مصراعهایی کوتاه و بلند و پُر از
ابهام ساخته است.
او در مقدمه دومین مجموعه شعرش، نافه (چاپ اول: ۱۳۴۱ ش)، از نیما و بسیاری از نوپردازان دوره خود
انتقاد کرده
و نوپردازان راستین را کسانی دانسته است که به بزرگان گذشته ادب فارسی
احترام میگذارند و از سرودنِ شعر بی وزن و
لجاجت با
قافیه میپرهیزند و ردیف و قافیه را تا آنجا که مخل بیان مفهوم نشود، رعایت میکنند.
او سخت پایبند
رعایت قافیه بود، اما گاه در قالبهای نو و برخی از چهار پارههای خود قافیه را ترک میکرد.
وی قالب چهارپاره را در شعر فارسی رواج داد و به اوج رساند.
تولّلی در شعر بیش از هر چیز به
زبان و تصویر اهمیت میداد و در استفاده از
موسیقی کلام و ساختن تعابیر شاعرانه و ترکیبات تازه کم نظیر بود
و به گفته پرویز خانلری
در بیان عواطف عاشقانه به درجهای خاص رسیده بود. مضامین شعر او بیشتر عشقهای گناه آلود و کامجوییهای جسمانی،
اندوه، ناامیدی، خستگی،
مرگ و
وحشت از آن است، چنانکه او را «پیشوای شعر مرگ» نامیدهاند.
غلامحسین یوسفی
مرگ را در شعر او نتیجه غیرمستقیم پیشه باستانشناسی او دانسته و اشعار عاشقانهاش را با شعر
سعدی قابل
قیاس خوانده است. گروهی از شاعرانِ شیوه تغزلیِ نو، خاصه از ۱۳۳۲ش به بعد، اینگونه مضامین اشعار وی را سرمشق قرار دادند،
چنانکه از لحاظ محتوای غنایی و عاشقانه، میتوان او را بنیانگذار شعر نو تغزلی دانست.
مجموعه شعر بازگشت نشان میدهد که تولّلی در حالی که فعالیتهای سیاسی را ترک کرده بوده، بر ضد حکومت وقت اشعار سیاسی نیز میسروده است.
تولّلی با
موسیقی خوب آشنا و مدتها شاگرد صبا بود و پیانو و ویلن نیز مینواخت.
شامل مجموعههای رها (
شیراز ۱۳۲۹ش و تهران ۱۳۳۰ش)، نافه (تهران ۱۳۴۱ش)، پویه (
شیراز ۱۳۴۵ش)، شگرف (تهران ۱۳۵۳ش) و بازگشت (
شیراز ۱۳۶۹ش). اشعار تولّلی بیشتر در قالبهای قصیده، غزل و چهارپاره است. او در اشعارش فریدون تخلص میکرد. بعضی اشعار او به زبانهای دیگر ترجمه شده است. شعر مریم او را آرتور جان آربری به انگلیسی
ترجمه کرده که در ۱۳۲۸ش/ دسامبر ۱۹۴۹ در لندن چاپ شده است.
شعر کارون از این مجموعه نیز به روسی ترجمه شده است.
از شاهکارهای طنز فارسی، که نوعی نقیضه و متأثر از گلستان، مرزبان نامه،
کلیله و دمنه، مقامات
حمیدی و برخی از داستانهای عامه پسند نظیر اسکندرنامه و امیر ارسلان است، و نثری آمیخته به نظم دارد. چاپ اول التفاصیل (
شیراز ۱۳۲۴ش) و چاپ دوم آن (تهران ۱۳۳۱ش) شامل ۷۶ قطعه بود. در چاپ ۱۳۴۸ ش یکی از قطعات آن به نام موریس ــ که در آن به رضاشاه طعنه زده بود ــ حذف شد. تولّلی این کتاب را به رسول پرویزی تقدیم کرده است.
اثری طنزآمیز شامل سه دفترِ بیداری، دوری از بردگان سرخ، و هنگامه نفت که سبک آن مانند التفاصیل است با این تفاوت که نویسنده پیش از هر قطعه، مقدمهای با نثر جدّی در باره ماجرایی تاریخی که آن قطعه به آن نظر دارد، نوشته است. نسخههای چاپی کاروان نادر است. تولّلی نسخهای از این کتاب را در ۲۰ مرداد ۱۳۳۱ به دکتر
محمد مصدق تقدیم کرد و او نیز در همان سال کتاب را به کتابخانه دانشسرای عالی
هدیه داد. این
نسخه در کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران محفوظ است. از یک کتاب طنز او نیز با عنوان عجائب القضائب یاد کردهاند که چاپ نشده است
از تولّلی چند ترجمه از داستانهای فرانسوی، مقالههایی درباره باستان شناسی،
شعر، فرهنگ و ادب عامه و
نقد برخی کتابهای شعر در نشریات به چاپ رسیده است.
(۱) حسن امداد، «توللی و حوادث فارس»، آینده، سال ۱۱، ش ۱۱ـ۱۲ (بهمن ـ اسفند ۱۳۶۴).
(۲) مهدی پرهام، «التفاصیل»، آینده، سال ۱۷، ش ۱ـ۴ (فروردین ـ تیر۱۳۷۰).
(۳) مهدی پرهام، «فریدون مرد، ولی در تاریخ زندگی را آغاز کرد»، آینده، سال ۱۱، ش ۱۱ـ۱۲ (بهمن ـ اسفند۱۳۶۴).
(۴) محمدرضا تبریزی
شیرازی، نقش فریدون تولّلی در ادبیّات سیاسی و اجتماعی دوران دیکتاتوری محمّدرضا شاهی، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۵) فریدون تولّلی، التفاصیل، (تهران ۱۳۳۱ش الف).
(۶) فریدون تولّلی، بازگشت،
شیراز ۱۳۶۹ش.
(۷) فریدون تولّلی، پویه،
شیراز ۱۳۴۵ش.
(۸) فریدون تولّلی، رها، تهران ۱۳۴۳ ش.
(۹) فریدون تولّلی، کاروان در شیوه التفاصیل، تهران ۱۳۳۱ش ب.
(۱۰) فریدون تولّلی، نافه، تهران ۱۳۴۱ش.
(۱۱) شهین حنانه، پشت دریچهها: گفت و گو با همسران هنرمندان، تهران ۱۳۷۶ش.
(۱۲) انورخامهای، از انشعاب تا کودتا: خاطرات دکتر انور خامهای، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۳) پرویز خانلری، «درگذشت شاعر»، آینده، سال ۱۱، ش ۱۱ـ۱۲ (بهمن ـ اسفند۱۳۶۴).
(۱۴) پرویز خائفی، «یادبودهائی از فریدون توللی»، آینده، سال ۱۱، ش ۱۱ـ۱۲ (بهمن ـ اسفند ۱۳۶۴).
(۱۵) عبدالعلی دست غیب، «فریدون توللی و آثارش»، آینده، سال ۱۱، ش ۱۱ـ ۱۲ (بهمن ـ اسفند ۱۳۶۴).
(۱۶)
حمید زرین کوب، چشم انداز شعرنو فارسی، مقدمه بر شعرنو، مسائل و چهرههای آن، تهران ۱۳۵۸ش.
(۱۷)
احمد شعبانی، «سالشمار فریدون توللی»، آینده، سال ۱۷، ش ۱ـ۴ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
(۱۸) محمدرضا شفیعی کدکنی، ادوار شعر فارسی: از مشروطیت تا سقوط سلطنت، تهران ۱۳۵۹ش.
(۱۹) محمدتقی صداقت کیش، «وزن، قافیه و شکل در شعر توللی»، آینده، سال ۱۱، ش ۱۱ـ۱۲ (بهمن ـ اسفند ۱۳۶۴).
(۲۰) محمدصادق فقیری، «مقالهها و کتابهای توللی»، آینده، سال ۱۱، ش ۱۱ـ۱۲ (بهمن ـ اسفند۱۳۶۴).
(۲۱)
محمود مشرف آزاد تهرانی، «حرف و سخنهایی در باب نافه از: فریدون توللی»، آرش، ش ۶ (خرداد ۱۳۴۲).
(۲۲) محمدحسن ناصرالدین صاحب الزمانی، دیباچهای بر رهبری، تهران ۱۳۴۵ش.
(۲۳) عزت الله نگهبان، «توللی و باستان شناسی»، آینده، سال ۱۷، ش ۱ـ۴ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
(۲۴) غلامحسین یوسفی، چشمه روشن: دیداری با شاعران، تهران ۱۳۶۹ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «فریدون توللی»، شماره ۴۰۶۸.