• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرش (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَرْش (به فتح فاء و سکون راء) از واژگان قرآن کریم به معنای گستردن است.
مشتقات فَرْش که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَرَشْناها (به فتح فاء و سکون شین) به معنای گسترديم؛
فَرْشاً (به فتح فاء و سکون راء) به معنای گسترده؛
كَالْفَراشِ‌ (به فتح فاء) به معنای مانند پروانه‌هاى؛
فِراشاً (به کسر فاء) به معنای گسترده گردانيد است.


فَرْش به معنای گستردن است.
«فَرَشَ‌ الشّى‌ء: بسطه.»
فِراش بر وزن حِساب، مفروش است.
فَراش به فتح اول جمع فَراشه به معنى پروانه است‌.


به مواردی از فَرْش که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - فَرَشْناها (آیه ۴۸ سوره ذاريات)

(وَ الْأَرْضَ‌ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ‌)
«زمين را گسترديم، بهتر آماده كنندگانيم.»


۲.۲ - فَرْشاً (آیه ۱۴۲ سوره انعام)

(وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ...)
يعنى: «از چهارپایان باربر و مركب براى شما مسخّر كرد، بخوريد از آن‌چه خدا روزی داده.»
به عقيده راغب فرش به معنى حيوان مركوب است. گويد: «الْفَرْشُ‌ ما يفرش من الانعام اى يركب.»
به نظر نگارنده مراد از حموله حيوان باربر و از فرش مركوب است. اين كه حموله را چهارپايان بزرگ و فرش را چهارپايان كوچک (كرّه) گفته‌اند، بسيار سخيف است. اين آيه نظير آیات ذيل است كه بار بردن و مركب بودن چهار پايان را عنوان كرده است‌:
(وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ‌ ...)
(و چهارپايان را براى شما آفريد.)
(وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى‌ بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ‌ ...)
(آن‌ها بارهاى سنگين شما را به شهرى حمل مى‌كنند كه خودتان جز با مشقّت زياد، به آن نمى‌رسيديد.)
(وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها ...)
(همچنين اسب‌ها و استرها و الاغ‌ها را آفريد، تا بر آن‌ها سوار شويد.)


۲.۳ - فِراشاً (آیه ۲۲ سوره بقره)

فَرْش و فِراش مصدراند و به معنى مفعول (مفروش) نيز آيند، مثل‌:
(الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ‌ فِراشاً)
«خدائی‌كه زمین را به نفع شما گسترده گردانيد.»


۲.۴ - كَالْفَراشِ‌ (آیه ۴ سوره قارعه)

(يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ‌ كَالْفَراشِ‌ الْمَبْثُوثِ‌)
«روزی‌كه مردم مانند پروانه‌هاى پراكنده شوند.»


۲.۵ - فُرُشٍ‌ (آیه ۳۴ سوره واقعه)

(وَ فُرُشٍ‌ مَرْفُوعَةٍ - إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً)
يعنى: «براى آن‌هاست زنانى والا مقام كه ما آن‌ها را به طرز مخصوصى به وجود آورده‌ايم و آن‌ها را دوشيزگان قرارداده‌ايم.»
فُرُش (بر وزن عُنُق) جمع فِراش است.
راغب گفته به هر يک از زوجين به‌طور کنایه فِراش گفته می‌شود، كه رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) فرموده: ««الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ‌.»»
حدیث فوق چنين است: ««الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ‌ وَ لِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ»»
به نظر راغب فراش در حديث به معنى شوهر است. يعنى: «فرزند مال شوهر است و زانی ممنوع می‌باشد.»
فیّومی نيز در مصباح آن را شوهر معنى كرده و گويد: زوجين نسبت به يكديگر فراش ناميده می‌شوند.
مَرْفُوعَةٍ چنان كه گفته‌اند به معنى بلند مقام است در عقل، جمال و کمال،



۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۶۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۲۹.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۱۴۸.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۴۴.    
۵. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۸۷.    
۶. ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۸.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۷۳.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۸۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۲۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۲.    
۱۱. انعام/سوره۶، آیه۱۴۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۵۰۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۶۴.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۳۰۳.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۸۱.    
۱۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۲۹.    
۱۷. نحل/سوره۱۶، آیه۵.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۷.    
۱۹. نحل/سوره۱۶، آیه۷.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۸.    
۲۱. نحل/سوره۱۶، آیه۸.    
۲۲. کارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۸.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۲۲.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۹۰.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۵.    
۲۶. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۴.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۵.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۷.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۰۸.    
۳۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۳۴-۳۶.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۱۲.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۳.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۵۲.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۰.    
۳۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۲۹.    
۳۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۲۹.    
۳۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱۳، ص۷۴۰.    
۳۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۲۹-۶۳۰.    
۴۰. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۴۶۸.    
۴۱. رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان، ج۸، ص۳۱۰.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۳.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۱۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فرش»، ج۵، ص۱۶۰-۱۶۱.    






جعبه ابزار