به معنای ناتوانی است.
» آمده است.
: عاجز کردن، ایضاً به معنای آخر شیء آید، مثل دم حیوان، ریشه درخت و مثل آن.
«عاجزترين مردم كسى است كه از به دست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر كسى است كه دوستان دست آورده را از دست بدهد.»
«سُّرَى» بر وزن دعا سیر شبانه است،
«
اعجاز الابل» قسمت پائینتر پشت شتر و بالای دم آن است، مؤلف گوید: در تفسیر این کلام وجه اوّل
ابو عبید هروی را میپسندم که گوید: سوار شدن بر مؤخّر شتر مشقت است یعنی اگر
حق ما را منع کردند بر مشقت و ممنوع بودن
صبر میکنیم هر چند طولانی باشد،
محمد عبده احتمال داده که منظور تحمل مشقت در طلب حق باشد.
از این ماده موارد بسیاری در «نهج البلاغه» آمده است.