عقاید ابرار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نیکان و نیکو کاران، اهل مرتبه عالی
ایمان را
ابرار گویند که بعضی از باورهای ابرار در ذیل ذکر میشود
برترین شأن هستی آدمی،
عقاید و باورهای او است؛
از این رو
قرآن هنگام شمارش
اوصاف ابرار، پس از نفی مصادیق پنداری
و نادرست
بِرّ، از باورهای آنان آغاز کرده، میفرماید:
نیکی (همه)آن نیست که روی خویش به سوی خاور
و باختر فرا دارید؛ بلکه نیکی آن است که کسی به
خدا و...
ایمان آورد: «لیس البِرَّ أن تُولّوا وجوهَکُم قِبَل المشرقِ والمغربِ
و لـکنَّ البِرَّ مَن ءامَنَ باللّه...».
قرآن در مقام تعریف بِرّ (
نیکوکاری) از تعریف مزبور عدول کرده، به جای آن بَرّ (
نیکوکار) را تعریف
و وصف میکند
و این بدان معنا است که مفهومِ خالی از مصداق
و حقیقت، اثر
و فضیلتی ندارد.
قرآن، مقامها
و حالتها را با تعریف صاحبان آنها روشن میسازد
و به تبیین مفهوم صِرف بسنده نمیکند.
شاید بتوان گفت
قرآن با روش یاد شده به این نکته اشاره میکند که نیکوکاری با جان نیکوکار آمیخته شده؛ به گونهای که عامل
و عمل متّحد گردیدهاند.
باورهای ابرار در
قرآن چنین تبیین شده است:
۱
و ۲.
ایمان به
مبدأ و معاد:
«
ولـکنَّ البرَّ مَن ءامنَ باللّهِ والیَومِ الأخرِ.»
تعبیر «مَن ءامن باللّه» همه شناختهای مرتبط با
معرفةاللّه مانند
شناخت براهین اثبات واجب
و صفات ثبوتی و سلبی او را در بر میگیرد.
خدای متعالی در تبیین
صفات ابرار، از
ایمان به خدا و روز بازپسین آغاز کرد؛ زیرا این ایمان، اساس هر
بِرّ و مبدأ هر خیری است
و ایمان، ریشه برّ نیست، مگر این که در نفس آدمی با برهان تثبیت شود
و توأم با
خضوع و اذعان باشد؛ پس کسی که در میان مردمی رشد یافته
و نام
خدا و جهان آخرت را در
سوگندها و گفتوگوهایشان شنیده
و از آنان پذیرفته، چنین ایمانی باعث
نیکوکاری نخواهد شد.
قرآن در پایان
آیه ۱۷۷
سوره بقرهاز ابرار به
پارسایان تعبیر میکند:«
وأولـئک هُمالمتّقونَ»
و در آغاز سوره بقره، از
ایمان به غیب (
مبدأ و...)
و یقین پارسایان به
جهان آخرت و روز بازپسین سخن به میان میآورد:«اَلّذِینَ یُؤمِنونَ بِالغَیب...
وَ بِالأخِرة هُم یُوقِنون».
۳. ایمانبه
فرشتگان:
«... والملـئکةِ»
از آنجا که
انسان در مسیر رسیدن به
کمال و عوالم تجرّد و نور و صفا قرار دارد، پس از ایمان
و وابستگی به
خداوند تعالی
و روز آخرت، باید این منزل (
عالم فرشتگان)را در مسیر خود که بین او
و عالم لاهوت و نور است، مورد توجّه قرار دهد.
افزون بر این فرشتگان، واسطه فیض خداوند
و تدبیر کننده امور به اذن اویند؛ بنابراین،
شفاعت و ایمان به آنان از باب
شکر واسطه
نعمت لازم است؛ چنان که شکر خداوند در جایگاه مبدأ همه نعمتها قرار دارد.
۴. ایمان به
رسالت و کتابهای آسمانی:
«والکتـبَ
و النَّبِیّین»
مقصود از ایمان به
کتاب و نبیّین، ایمان به رسالت همه
پیامبران الهی و کتابهای آسمانی آنان،
وایمان به آنان، مستلزم پیروی از هدایتشان است
و سِرّ این که
مؤمنان و پارسایان، به ویژه
ابرار، به همه
رسولان و همه کتابهای آسمانی
ایمان دارند، این است که همه
شرایع، در
اصول و خطوط کلّی
معارف (
مبدأ،
معاد،
عمل صالح) یکسانند: «إنّ الدِّین عندَاللّهِ الإسلـمُ».
از این رو پیامبران الهی، هر یک مُصدِّق رسولان پیشین
و مبشّر
پیامبران پس از خود بودهاند.
علاّمه طباطبایی میگوید: موارد پیش گفته، جامع همه
معارف حقّی است که خدای سبحان، ایمان به آنها را از بندگانش خواسته
و مقصود از ایمان، ایمان کاملی است که در
قلب آدمی مستقر شود
و شک، اعتراض
و اضطراب بدان راه نیابد
و در قلمرو
اخلاق و رفتار نیز بیاثر نباشد.
جمله «أولـئک الَّذین صَدقوا» در ذیل
آیه ۱۷۷
سوره بقرهکه پس از شمردن اوصاف ابرار قرار گرفته
و در آن، صدق مطلق آمده
و به
اعمال قلبی یا جوارحی مقیّد نشده، نشانه ایمان صادقانه ابرار است...؛ بنابراین، ابرار دارای مرتبه عالی ایمانند.
چنانکه
قرآن میفرماید: «الَّذین ءامَنوا
و لمیَلبِسُوا إیمـنَهم بظُلم أولـئک لَهم الأمنُ
و هم مُهتدون = کسانیکه ایمان آوردند
و ایمان خود را به
ستمی (
شرک)نیامیختند، ایشانند که
ایمنی دارند
و آنان راهیافتگانند».
دانشنامه موضوعی قرآن