عروة بن زبیر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عروة بن زبیر با نام و
کنیه ابوعبدالله عروه، فرزند
زبیر پسر
عوام پسر
خویلد، در سال ۲۲ یا به روایتی ۲۶ هجری قمری زاده شد.
عروة بن زبیر از
تابعین مدینه و یکی از هفت
فقیه آن شهر بود که آنجا زندگی میکرد.
و در سال ۲۳ (ه. ق) به دنیا آمد.
پدرش زبیر پسر عوام، پسر
صفیه عمه
محمد پیامبر اسلام و یکی از یاران نامدار او بود. نام مادر او
اسماء دختر
ابوبکر و برادرش
عبدالله بن زبیر بود.
عروه، دانشمند،
راوی حدیث و فقیه پرتلاشی بود.
احادیث متعددی از او نقل شده است. او میگوید من در
روز جنگ جمل پسر کوچکی بودم و به همین جهت من را در
جنگ شرکت ندادند. داستانی از او حکایت شده است که روزی او با دو برادرش
مصعب و عبدالله در
مسجدالحرام نشسته بودند و هر کدام آرزوی خود را بیان کردند، یکی از آنان آرزو کرد که حرمین را صاحب شود و به
خلافت مسلمانان برسد. یکی دیگر گفت که میخواهم مالک
عراق شوم و با فلان
زن ازدواج کنم. عروة بن زبیر گفت من آرزو دارم که زهد در
دنیا و رستگاری در
آخرت داشته باشم و از من
دانش،
روایت کنند. عروه به مدینه
مهاجرت کرد و در همانجا سکنی گزید. چاهی در مدینه به نام اوست، عروه در مدینه را او حفر کرده که هیچ چاهی به شیرینی آب آنجا یافت نمیشد. او در
مزرعه خود در اطراف مدینه در سال ۹۴ هجری قمری از دنیا رفت.
عبدالله، محمد، یحیی، عمرو، مصعب، عبیدالله، هشام و... از جمله فرزندان وی میباشند.
عبدالله و عثمان از خطبای معروف زمان خودشان بودند، یحیی عالمی نسبشناس بود که به وسیله نزاعی که بین او و
ابراهیم بن هشام عامل
هشام بن عبدالملک در مدینه رخ داد، مضروب شد و به همین سبب درگذشت؛ اما عمرو، بیشتر با عمویش عبدالله همنشین بود و بالاخره هم با عمویش
ابن زبیر کشته شد و هیچ بازماندهای نداشت.
ابومنذر هشام بن عروه نیز جزء
فقها و حفاظ مدینه بود.
هر چند از وی بیشتر به عنوان فقیهی نام برده شده که در حوادث سیاسی زمان خودش دخالت چندانی نمیکرد، اما با این حال به سبب
دشمنی و
عداوت با
حضرت علی (علیهالسلام) در حادثه
جنگ جمل به سپاه جمل پیوست؛ اما به سبب کوچکی سن پذیرفته نشد.
هر چند در جریان شورش برادرش
عبدالله بن زبیر بیشتر با امویان و عبدالملک همنظر و همراه بود،
اما با این حال در مدت نه سالی که برادرش عبدالله بن زبیر در
مکه دعوی خلافت داشت، همراه او بود.
وی بعد از کشته شدن مختار از طرف عبدالله مأمور شد تا نزد
محمد بن حنفیه برود و از وی برای برادرش بیعت بگیرد، عروه در مواجه با محمد بن حنفیه شدت
عمل به خرج داد و به وی گفت: یا باید
بیعت کند، یا اینکه او را به
زندان میاندازد.
از آنجا که در جریان شورش عبدالله، عروه با عبدالملک روابطی حسنه داشت و بیشتر از برادر با امویان همنظر بود، به همین جهت عبدالملک طی نامههایی مرتب به عاملش حجاج در مورد عروه و اموالش هشدار میداد. به همین جهت عروه نزد
حجاج رفت و از وی برای برادرش امان گرفت؛ اما عبدالله قبول نکرد.
حتی زمانی که عرصه بر آنان تنگ شد، باز عروه برادر را تشویق به
صلح و
تسلیم کرد.
پس از کشته شدن
عبدالله بن زبیر، عروه همراه عدهای دیگر نزد حجاج رفته و با
عبدالملک بیعت کردند.
عروه به هر حال از
ترس اینکه مبادا از جانب حجاج به وی ضرری برسد، به شام نزد عبدالملک فرار کرد. در این ضمن حجاج طی نامهای به عبدالملک عنوان داشت که عروه با اموال برادرش عبدالله فرار کرده است و از او خواست تا عروه را تسلیم وی کند تا
اموال را از او پس بگیرد.
وقتی پیک حجاج به
شام رسید، عروه نزد عبدالملک بود؛ اما عبدالملک در جواب نامه حجاج اظهار داشت که
جان و
مال و فرزندان عروه در
امان هستند و از او خواست که دیگر کاری به عروه نداشته باشد.
پس از مدتی در زمان
ولید بن عبدالملک، هنگامی که عروه برای پیوستن به او راهی
دمشق شد، کمی بعد از خروج از
مدینه دچار مرض
آکله (خوره) در پایش شد و تا هنگامی که به دمشق رسید، مرض تا نصف پایش پیش رفته بود، بنابراین یکی از پاهایش را قطع کردند و بر آن داغ گذاشتند.
از عروه در کتابهای سیره و مغازی، کتابهای
تاریخ و
صحاح و مسانید،
اخبار و
روایات فراوانی نقل کردهاند. در
مغازی وی را اولین کسی دانستهاند که صاحب تصنیف بوده است؛ چنانکه
محمد بن اسحاق، کتاب مغازی عروة بن زبیر را به وسیله شاگردش
یزید بن رومان استماع کرده است.
اما اینکه عروه اطلاعات خود را در کتابی
تحریر کرده یا آنکه فقط به صورت منظم به اشخاص املا میکرده است، اطلاعی در دست نیست. ولی در این شکی نیست که
عبدالملک بن مروان (۶۵-۸۶) از عروه در مورد وقایع صدر
اسلام پرسشهایی مینموده و او نیز در نامههایی که در جواب عبدالملک مینگاشته، از ابتدای
نزول وحی و آغاز کار
مسلمین در
مکه و
غزوات پیامبر و
حوادث آن سخن رانده است.
بیشتر
روایات عروه از طریق شاگردش
ابوالاسود محمد بن
عبدالرحمن بن
نوفل، معروف به
یتیم عروه نقل و منتشر شده است. ظاهراً مقصود از مغازی که به عروه نسبت داده شده، باید همان روایات مربوط به سرگذشت
رسول اکرم و
غزوات وی باشد که ابوالاسود از عروه نقل کرده است و شخصاً در این باره کتابی تألیف نکرده است.
خصوصاً اینکه سیرهنویسان بعدی نیز کتابی از مؤلفات عروه ذکر نکردهاند.
با همه این احوال هر چند دلیل محکمی در دست نداریم که عروه کتاب مخصوصی در باب
سیره پیامبر نوشته باشد، ولی از آنجا که
واقدی و
ابن اسحاق مطالب زیادی از او نقل کردهاند، تردیدی نیست که عروه نخستین کسی است که سیره را به صورتی که بعدها شکل گرفته،
تدوین کرده بود.
وی با سه تن از خلفای اموی (چون
معاویه،
عبدالملک بن مروان و
ولید بن عبدالملک) معاصر بود.
بئر عروه در مدینه
و
قصر عروه در عقیق مدینه منسوب به او میباشد که
عبدالله بن عروه در قصر پدرش ساکن بود.
وی از پدرش زبیر،
حضرت علی (علیهالسلام)،
زید بن ثابت،
اسامة بن زید،
عبدالله بن ارقم،
ابیایوب،
نعمان بن بشیر،
ابوهریره،
معاویه،
عبدالله بن عمر،
عبدالله بن عباس،
عبدالله بن زبیر،
مسور بن محرمه،
عایشه،
مروان بن حکم،
زینب بنت ابوسلمه،
عبدالرحمان بن عبدالقاری،
بشیر بن ابیمسعود انصاری،
زبید بن صلت،
یحیی بن
عبدالرحمان بن
حاطب و...
روایت کرده است.
پسرانش هاشم، یحیی، عثمان، عبدالله، محمد و پسر برادرش
محمد بن جعفر و نوهاش
عمر بن عبدالله،
ابوالاسود،
ابن المنکدر،
زهری،
صالح بن کیسان،
ابوالزناد،
صفوان بن سلیم و تعدادی دیگر از جمله کسانی هستند که از عروه روایت کردهاند.
عمر بن عبدالعزیز وقتی از طرف عبدالملک به
حکومت مدینه منسوب شد، ده تن از علمای مدینه (از جمله عروه) را فرا خواند و از آنان خواست تا او را در اداره امور
مدینه یاری دهند.
وی مدتی به
بصره و سپس به
مصر رفت و در آنجا
ازدواج کرده و مدت هفت سال در آنجا ماندگار شد و سپس به مدینه بازگشت.
گرچه در منابع هیچ اشارهای به این موضوع نشده که آیا این مدت سکونت عروه در مصر قبل از شورش برادرش بوده و یا بعد از آن، اما احتمال دارد که وی در دوران جوانی و قبل از شورش برادرش به آنجا سفر کرده باشد؛ زیرا بعد از جریان شورش عبدالله وی مدتی در
مکه و سپس بیشتر در تردد بین
شام و مدینه بوده است.
هشام بن عروه میگوید که پدرم در
یوم الحره تمام کتابهای فقهیاش را سوزاند؛
ولی دلیلی برای این کار پدرش ذکر نمیکند.
تاریخ درگذشت وی به اختلاف سالهای ۹۴، ۹۵، ۹۹، ۱۰۰ و ۱۰۱ گفته شده است؛
اما قول معروف همان سال ۹۴ است که معروف به
سنة الفقها میباشد؛ زیرا در این سال تعدادی از فقهای معروف مدینه از جمله عروه از
دنیا رفتند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عروة بن زبیر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۹.