عدل جزایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عدل جزایی، یکی از شاخههای
عدل الهی است.
به معنای دادگری
خداوند در
کیفر و
پاداش بندگان هنگام
رستاخیز است. خداوند به نیکان و بدان یکسان نمینگرد و با آنان همسان رفتار نمیکند. هر چند ممکن است از سرِ
رحمت از خطای کسی درگذرد، امّا نیکی آدمی را جز با نیکی عوض نمیدهد.
هر چه در
رستاخیز به بندگان رسد، بازتاب کردار خود آنان است.
بنابر تعالیم اسلامی،
خداوند به نیکوکاران بیش از آنچه سزاوارند،
پاداش میدهد و این «
فضل» است که برتر از
عدل و دادگری است.
امّا
کیفر گناهکاران را به قدر گناهشان میدهد و بر آن نمیافزاید
و بلکه با
رحمت و
رأفت خویش از
کیفر آنان میکاهد و این کیفر، سبکتر از کیفر عادلانه است.
بنابر
روایات بزرگان
معصوم (ع)، آنچه
خداوند از آن درمیگذرد، بیش از آن است که
مؤاخذه میکند.
مجازاتها در
فرهنگ اسلامی، بر سه گونهاند:
این دسته از مجازاتها، همانند مقرّرات جزائی جوامع بشریاند که قانونگذاران
وضع میکنند.
سود این دسته، آن است که با ایجاد
رعب و
وحشت مانع تکرار
جرم میشوند و بدین روی، آنها را «
تنبیه» نیز مینامند. سود دیگر آنها، تسلّی خاطر ستمدیدگان است.
مراد، مجازاتهایی است که با
جرم رابطه
علّی و
معلولی دارند و نتیجه طبیعی
اعمال انساناند و آنها را «
مکافات عمل» و «
اثر وضعی گناه» نیز میگویند.
اینگونه مجازاتها رابطه استوارتری با
اعمال دارند. رابطه
عمل و
جزا در
آخرت نه
قراردادی است و نه از نوع
مکافات است؛ بلکه فراتر از این است. این رابطه،
عینیت و
اتحاد است.
پاداش یا کیفری که در آخرت به آدمی میرسد،
تجسم اعمال است و
آیات فراوانی از
قرآن کریم بدین
حقیقت اشارت بردهاند.
بر اساس آیات فراوان الهی برخی از کفار و اهل گناهان کبیره مانند قتل انسان بیگناه، در جهنم جاودانهاند، درحالیکه
اعمال انسان محدود است و در زمان محدودی واقع شدهاند، پس چگونه این
عمل میتوانند سبب
خلود و جزای غیرمتناهی شوند. برخی متکلمان دلیل خلود اهل
جهنم را نیت آنان میدانند که این نیت مستلزم طینت و صفات زشتی است و سبب استحقاق خلود این افراد در آتش است.
امام خمینی معتقد است این شبهه با تجسم یافتن عین
عمل و اتحاد آن با نفس که زوال آن ممکن نیست، حل میشود، به اعتقاد ایشان انسان با کسب رذیلتها میتواند به یک موجود مجرد شیطانی تبدیل شود؛ همچنان که با کسب فضیلتها میتواند به مرتبه کامل
تجرد عقلانی برسد و این حقیقت و هویت او را تشکیل خواهد داد و ازبینرفتنی نیست، و بر همان حال، خلود خواهد داشت.
در حقیقت انسانها در آخرت صورت و باطن
عمل خود را مشاهده میکنند و جزای آنان منطبق بر اعمالشان است،
البته ممکن است نور فطرت توحید در شخص ظهور کند و آن آتش ملکات را از اثر بیندازد که در این صورت ممکن است در نهایت مشمول عفو و رحمت الهی قرار گیرد و اگر این نور فطرت نیز خاموش شود، شخص راه نجاتی نمییابد و در جهنم جاودان خواهد ماند.
ازاینروی از دیدگاه امام خمینی
شفاعت همراه شدن نور شافعان به نور مؤمن است و ظهور نور هدایت است و هراندازه افراد از این نور هدایت در دین استفاده کرده باشند، در آخرت از شفاعت بهره میبرند. نه اینکه شفاعت بدون حساب و ملاک باشد؛ زیرا در این صورت با عدل الهی سازگاری ندارند، چنانکه عفو و بخشش الهی درصورتیکه از حقوق دیگران صرفنظر شود، خلاف عدالت است.
•
پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص۳۳۶-۳۳۷،انتشارات زمزم هدایت. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.