عاملان صدقات پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلمه «
صدقه» همانند
صلات،
زکات و کلماتی دیگر در اصطلاح متشرعه، مفهوم خاصی پیدا کرده است. صدقه در اصطلاح متشرعه، تنها بر کمکهای مالی مستحبی به
فقرا اطلاق میشود و نقطه مقابل زکات واجب مالی است؛ اما در
قرآن کریم، مفهومی گستردهتر از
صدقات مستحبی دارد؛ یعنی علاوه بر صدقات مستحب بر زکات واجب هم اطلاق میشود.
صدقات در
قرآن کریم، مفهومی گستردهتر از صدقات مستحبی دارد؛ یعنی علاوه بر صدقات مستحب بر
زکات واجب هم اطلاق میشود.
چنانکه در
آیه ۶۰
سوره توبه آمده است: «اِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ وَ الْعامِلینَ عَلَیها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمینَ وَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبیلِ فَریضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ؛
صدقات، تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیان
[
گردآوری و پخش
]
آن و کسانی که دلشان به دست آورده میشود و برای
[
آزادی
]
بردگان و وامداران و در راه
خدا و به در راه مانده اختصاص دارد.
[
این
]
به عنوان فریضه از جانب خدا، و خدا دانای
حکیم است.»
مقصود از صدقات در آیه پیشین، زکات واجب است. در مصادر تاریخی نیز وقتی گفته میشود:
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عاملان صدقات خویش را به مناطق مختلف اعزام میکرد، مراد از لفظ «صدقات»، بیشتر، صدقات واجب بود. در مباحث پیشرو، منظور از صدقات، بیشتر، همین معنای دوم، یعنی صدقات واجب (زکات) مراد است.
در تعریف آن گفتهاند: «هم السعاةای السعاة فی اخذ الصدقات و جمعها و حفظها حتی یودیها الی من یقسمها.»
«عاملان صدقات کسانیاند که در گرفتن و جمعآوری و حفظ صدقات تا رساندن آن به کسی که آن را تقسیم میکند، تلاش و کوشش دارند.»
در تعریفی دیگر آمده است: «هم السعاة فی جبایة الصدقات.»
«کسانی که مسئول جمعآوری صدقاتاند.»
البته باید توجه داشت که عاملان صدقات، علاوه بر اخذ و جمعآوری و حفظ صدقات، گاهی خود، عامل تقسیم زکات نیز بودهاند.
شکی نیست که زکات، قبل از
هجرت و تقریبا همزمان با وجوب
نماز،
واجب شده است. در روایاتی از
امام باقر و
امام صادق (علیهماالسّلام) آمده است: «
خداوند، زکات را با نماز واجب کرد.»
جعفر بن ابیطالب هم در مجلس
نجاشی، زکات را از جمله مواردی برشمرد که خداوند بر
مسلمانان واجب کرده است؛
اما در مقابل، روایتی با سند صحیح داریم که مطابق مفاد آن، پس از نزول آیه زکات در سوره توبه که از سورههای مدنی است، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور داد تا منادی در میان مردم فریاد بزند: «خداوند، زکات را بر شما واجب کرد.» پس از گذشت یک سال دوباره به منادی فرمود اعلام کند: «ای مسلمانان! زکات اموالتان را بپردازید تا نمازتان قبول شود.» سپس عاملان صدقات را برای جمعآوری زکات به اطراف فرستاد.
آیات زیادی از
قرآن کریم داریم که در
مکه نازل شدهاند و بر وجوب زکات دلالت دارند؛ مثل آیه ۴
سوره مؤمنون، آیه ۴
سوره لقمان، آیه ۷
سوره فصلت، آیه ۷۳
سوره انبیاء و آیات ۳۱و ۵۵
سوره مریم؛ چون همه این
آیات را بر استحباب و یا
زکات فطره نمیتوان حمل کرد، باید بگوییم زکات قبلاً تشریع شده بود؛ اما پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تا نزول آیه ۶۰ سوره توبه، عاملان صدقات را برای جمعآوری آن نفرستاده بود. احتمال دیگر این است که زکات در مکه واجب شده باشد؛ اما گرفتن و لزوم پرداخت آن در
مدینه بوده است.
در منابع، افراد زیادی با عنوان "عاملان صدقات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)" معرفی شدهاند. رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این افراد را برای اخذ صدقات و گاهی توزیع آن میان مستحقان، اعزام کرده است؛ از جمله این افراد به این اشخاص میتوان اشاره کرد.
۱. «
مَعاذِ بن جَبَل» وی عامل صدقات
یمن بود.
بلاذری مینویسد: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در نامهای به زرعة بن ذی یزن نوشت: «وقتی فرستاده من، معاذ بن جبل و یارانش، نزد شما آمدند؛ صدقات و جزیهها را جمع کنید و به او بسپارید. معاذ، سرپرست فرستادگان من است....»
معاذ بن جبل در یمن، امر قضا و جمعآوری صدقات را از طرف پیغمبر بر عهده داشت.
پیامبر به وی دستور داده بود صدقات را از
خرما،
گندم،
جو و
کشمش بگیرد.
۲. «
خالدِ بنِِ
سَعیدِ بن عاص» خالد نیز از عاملان صدقات بوده است. از
دختر وی نقل شده است که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پدرم را با عنوان کارگزار صدقات، برای جمعآوری زکات به یمن اعزام کرد. وقتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رحلت کرد، پدرم در یمن بود.
مقدسی آورده است: «خالد بن سعید بن عاص، کاتب پیامبر در مکه و مدینه بود. رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را عامل صدقات یمن کرد.»
۳. «
عکرمة بن ابیجهل» پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وی را به سرپرستی صدقات هَوازن گماشت.
از دیگر عاملان صدقات میتوان به
زَبرقان بن بَدر،
قیسِ بنِ عمرو بنِ معدیکرب،
فروة بن مَسیک،
عمروعاص،
ولید بن عُقبه،
عُدی بن حاتم طائی،
اَرقمِ بنِ ابی اَرقم و
حذیفة بن الیمان اشاره کرد.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عاملان صدقات را به تمامی نواحی در سرزمین
اسلام میفرستاد. در منابع تاریخی آمده است: «پس از اینکه بنیالمصطلق
مسلمان شدند، پیامبر، ولید بن عقبه را برای اخذ زکات، نزد آنان فرستاد.»
صدقات به فقرا،
مساکین، بینوایان و گروههایی دیگر اختصاص داشت. در قرآن کریم به این گروهها اشاره شده است.
عاملان صدقات در برخی از موارد، پس از جمعآوری، آن را میان افراد مستحق تقسیم میکردند. عمروعاص ـ که بنا به نقلی فرستاده پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزد حاکمان
عمان،
جیفر و عبد فرزندان جلندی بوده است ـ
میگوید: «
جیفر و عبد هر دو مسلمان شدند و اجازه دادند تا زکات را جمعآوری کنم...من صدقات و زکات را از توانگران ایشان میگرفتم و بین بینوایان تقسیم میکردم.»
از ابنعمر هم روایت شده است که وقتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عاملان صدقات را میفرستاد به آنها دستور میداد چیزهایی را که میگیرند در خویشاوندانِ کسانی صرف کنند که صدقات را از آنها گرفتهاند. اگر در خویشاوندان نزدیک آنها کسی پیدا نشد، در
عشیره (قبیله) آنها صرف شود، سپس همسایگان نیازمند و....»
نکتهای که باید به آن توجه شود این است که صدقات به خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تعلق نمیگیرد؛
از اینرو حضرت از خاندان خویش، هیچ فردی را حتی به عنوان عامل صدقات (طبق آیه قران، یکی از گروههای مستحق صدقات «عاملین علیها» محسوب میشوند.) قرار نداد. در برخی از منابع تاریخی آمده است:
عبدالمطلب بن
ربیعة بن حارث و
فضل بن عباس به حضور پیامبر آمدند و از آن حضرت خواستند که ایشان را عامل صدقات قرار دهد تا همانند دیگر عاملان، سهمی از صدقات برای خویش بردارند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با این خواسته مخالفت کرد و فرمود: «صدقه بر محمد و آل محمد روا نیست.»
علامه عسکری در اینباره مینویسد: «پیامبر راضی نشد که اولاد مطلب که صدقه بر آنها
حرام بود، متولی امر صدقات شوند....از همینجا خطای کسانی آشکار میشود که
گمان کردهاند، پیامبر،
علی (علیهالسّلام) را به یمن فرستاد تا صدقات را اخذ کند.»
البته اگر بپذیریم پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، علی (علیهالسّلام) را به عنوان عامل صدقات به جایی اعزام کرده است، باید بگوییم آن حضرت با وجود این مسئولیت نمیتوانست سهمی از صدقات برای خویش بردارد.
حکمت خدا و تعیین مصرف صدقات (قرآن)؛
آیه صدقات؛
صدقات مستحبه.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ز رفتن محمدرضا شاه تا مرگ»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۱۶.