صیحه آسمانی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صياح (مصدر
صَيَحَ) يعنى صدا،
صداى شديد.
صيحه در اصل به معناى صدايى است كه از شكستن چوب يا پاره شدن پارچه حاصل شود.
اين واژه به عذاب نيز معنا شده است؛
«
صيح» شايد از اين جهت باشد كه سبب عذاب است؛ از باب نام مسبّب بر سبب. در اين مقاله همين معناى اخير مراد است و آیاتی که در آنها واژگان «
صيحه»، «رجفة»، «زجرة» و «صاخّة» استفاده شده است، معرفی میشوند.
وقوع
صيحهاى رعدآسا، در
آستانه قیامت:
۱. ما يَنْظُرُونَ إِلَّا
صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ.
۲. إِنْ كانَتْ إِلَّا
صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ.
۳. أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ.
«زجرة»
صيحهاى است كه از سوى
اسرافیل ايجاد مىشود.
۴. يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ.
۵. يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ.
«راجفه»
صيحهاى (صدايى) بزرگ و وحشتآور است كه در آن لرزشى همچون
رعد وجود دارد.
گرفتارى انسانها در حال گفتگو و چانهزنى به
صيحه (صدايى مهيب) در آستانه قيامت:
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ ما يَنْظُرُونَ إِلَّا
صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ.
مقصود از اين
صيحه، نفخ صور اوّل هنگام برپايى قيامت است.
«يخصمون» در اصل «يختصمون» و به معناى
مجادله و
مخاصمه است.
صداى سهمگين آسمانى، در آستانه
رستاخیز، امرى حتمى و تخلّفناپذير:
يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ.
وقوع
زلزله شديد در جهان با
صيحه آسمانى، در آستانه
برپایی قیامت:
۱. يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ.
۲. فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ.
«صاخّه» يعنى
صيحه قيامت. وجه نامگذارى
صيحه به صاخّه بدين جهت است كه صداى فوقالعاده آن در حدّى است كه نزديك است گوشها را كر كند.
ناتوانى انسانها از
وصیّت و مراجعه به كسان خود، با فرارسيدن
صيحه قيامت:
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ ... ما يَنْظُرُونَ إِلَّا
صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ ... فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ.
نبود هيچ فاصلهاى ميان وقوع
صيحه آسمانى و
مرگ انسانها، در آستانه قيامت:
۱. وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ ... ما يَنْظُرُونَ إِلَّا
صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ ... فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ.
مقصود از «
صيحه» در آيه ياد شده، نفخ صور اوّل استكه پس از آن قيامت برپا مىشود.
۲. فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ.
زنده شدن و
حشر انسانها در قيامت، پس از
صيحهاى بزرگ:
يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي ...
مقصود از «الصّيحه» در اين آيه،
نفخه صور دوم است.
پايان
زندگی انسانها در
دنیا و شروع قيامت، با يك
صيحه و صداى مهيب:
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ ... ما يَنْظُرُونَ إِلَّا
صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ ... فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ.
ايجاد
صيحهاى سهمگين با
نفخ صور، در آستانه برپايى قيامت و آغاز رستاخيز:
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ إِنْ كانَتْ إِلَّا
صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ.
یکی از
اسباب عذابهای الهی،
صیحه آسمانی است.
هر
صيحه و فريادى را عليه خود دانستن، پندارى باطل از سوى
منافقان:
إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ ... يَحْسَبُونَ كُلَّ
صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ ...
درباره
صيحه در آيه ياد شده دو احتمال بيان شده است: ۱.
صيحه آسمانى كه منافقان با شنيدن آن دچار
وحشت مىشوند و مىپندارند براى
هلاکت آنان است؛ ۲. منافقان با شنيدن
صيحه، گمان مىكنند آيهاى در شأن آنان و براى افشاى اسرارشان نازل شده است.
اسرافیل (قرآن)،
صاعقه (قرآن)،
نفخ صور (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۴۶۰، برگرفته از مقاله «صیحه آسمانی».