صَعِقَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَعِقَ:(فَصَعِقَ مَنْ فِى السَّمَاواتِ) «صعق»، هم به معناى بىهوش شدن و هم مردن آمده است
و كسانى كه قائل هستند
نفخه صور، سه يا چهار
نفخه است،
نفخه دوم و سوم را «
نفخه مرگ» و «حيات» مىدانند كه
در آیات مورد بحث و آيات ديگر
قرآن، به آن اشاره شده، يكى را
نفخه «صعق» و ديگر را
نفخه «
قيام»مىگويند.
(وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ) (و
در آستانه
قیامت در «
صور» دميده مىشود، و
در پى آن همه كسانى كه
در آسمانها و زمينند مىميرند، مگر كسانى كه
خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر
در «
صور» دميده مىشود، ناگهان همگى به پا مىخيزند و
در انتظار حساب و جزا هستند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: انحصار
نفخ صور در دو
نفخه اماته و احيا ، باعث شده كه كلمه صعق را
در نفخه اول به مردن خلايق تفسير كنند، با اينكه معروف از معناى اين كلمه غش كردن است. صاحب
صحاح مىگويد:
وقتى گفته مىشود: صعق الرجل صعقا و تصعقا معنايش اين است كه غش كرد و اصعقه غيره ، يعنى ديگرى او را به غش درآورد آن گاه مىگويد: صعقه
در آيه
(فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ) به معناى مردن است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «صَعِقَ»، ص۳۳۴.