• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صدیقه دولت‌آبادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صدیقه ‌دولت‌آبادی از خانواده معروف دولت‌آبادی‌ها و از عناصر مهم تجددطلب، طرفدار آزادی زنان، یکی از حامیان کشف حجاب و از فعالان سیاسی دوره مشروطه است. ‌در این نوشتار تلاش شده است که وضعیت خانوادگی و فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی وی مورد بررسی قرار گیرد.



پدر صدیقه ‌دولت‌آبادی (میرزا‌هادی) و برادرانش، ملبس به لباس روحانیت بودند. ‌به همین دلیل، برخی معتقدند که صدیقه ‌دولت‌آبادی در خانواده‌ای مذهبی و روحانی پرورش یافته است. ‌با این حال گروهی از موّرخان بر این نکته تاکید می‌کنند که ‌دولت‌آبادی‌ها با آن‌که ملبس به لباس روحانی بودند، «بابی یا بهائی» بودند؛ و اساساً اعتقادی به دین تشیع نداشته و این لباس را بنا به مصالحی پوشیده بودند. ‌
[۱] ‌دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوسی، چاپ اول، ۱۳۶۱، ج۴، ص۴۰۱.‌

صدیقه ‌دولت‌آبادی دختر‌ هادی دولت‌آبادی اصفهانی می‌باشد. ‌او دارای یک خواهر و پنج برادر بود که مشهورترین آن‌ها، یحیی ‌دولت‌آبادی است. ‌
[۲] ‌دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوسی، چاپ اول، ۱۳۶۱، ج۱، ص۱۲-۱۳.‌
وی خواندن و نوشتن را در محیط خانواده آموخت. ‌صدیقه ‌دولت‌آبادی در اوایل نوجوانی و خیلی زود در سن پانزده سالگی با مردی به نام اعتضاد الحکما ازدواج کرد. ‌
[۳] رجبی، محمدحسن، مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی از آغاز تا مشروطه، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۴، ص۱۴۲.‌
اما این ازدواج دیری نپایید و پس از مدت کوتاهی از او جدا شد. ‌


شکست در این ازدواج، بعدها در نگرش او نسبت به جنس مرد و سفارش به تاخیر در ازدواج دختران بی‌تاثیر نبود. ‌ایشان آن‌قدر نسبت به جنس مرد حساسیت داشت که اصرار داشت که در روزنامه خودش تنها مقالاتی را به چاپ برساند که از طرف زنان و دختران باشد و حتی اگر مقاله‌ای از مردان در مورد مباحث مورد توجه این روزنامه هم بود باز هم به چاپ نمی‌رسید. ‌
[۴] خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۲۴۱.‌



صدیقه ‌دولت‌آبادی از خانواده با نفوذ و متمولی بود؛ به طوری که با اتکا به این امتیاز در شرایطی که حتی داشتن روزنامه سیاسی برای مردان به سختی ممکن بود، توانست به تدریج روزنامه خود را به ارگان سیاسی زنان تجدد طلب ایران تبدیل کند. ‌
[۵] خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۱۳۳.‌
‌دولت‌آبادی با تکیه بر همین ثروت خانوادگی توانست در سال ۱۲۹۷ش انجمنی به نام «شرکت خواتین اصفهان» ایجاد کند. ‌
[۶] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۵۱.‌
برخی معتقدند که او برای زمینه سازی بی‌حجابی در بین زنان، شرکت «خواتین اصفهان» و دو سال بعد شرکت «آزمایش بانوان» را تشکیل داد. ‌
[۷] رجبی، محمدحسن، مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی از آغاز تا مشروطه، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۴، ص۱۴۲.‌
وجود بعضی از قوانین خاص در شرکت او مثلا اگر دختری در سنین پایین ازدواج می‌کرد، حق نداشت دیگر در شرکت او کار کند،
[۸] خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۸۱.‌
صحت این فرضیه را تقویت می‌کند. ‌


در دوران مشروطه، «انجمن‌های سرّی» از رونق خاصی برخوردار بودند و بسیاری از سران آزادی خواه و تجددطلب مشروطه از اعضای این نوع محافل سرّی بودند. ‌به موازات رونق گرفتن انجمن‌های سرّی مردان، زنان تجددطلب و آزادی‌خواه نیز به تبع مردان، انجمن‌هایی تاسیس کردند که معمولاً زنان و دختران شاه یا وابستگان رجال سیاسی در آن شرکت داشتند. ‌صدیقه ‌دولت‌آبادی، در این انجمن‌های مخفی شرکت می‌کرد و سمت منشی انجمن مخدرات وطن را به عهده داشت. ‌
[۹] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۱۵.‌

در ذیحجه ۱۳۲۸ (ه. ‌ق) گروهی از زنان تجدد طلب، انجمنی به نام انجمن مخدّرات وطن را تشکیل دادند. ‌اعضای این انجمن، به زنان و دختران فعالان سیاسی، زنان دربار، اعیان و اشراف محدود می‌شد. ‌از آن جمله دختر سپهسالار تنکابنی و همسر صدیق‌السلطنه، دختر سردار افخم
[۱۰] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۱۵.‌
و عزالسلطنه و عزیزالسلطنه (همسران ناصرالدین شاه) را می‌توان نام برد. ‌
[۱۱] روزنامه شرق، شماره ۷۹، دوشنبه ۲۱ ربیع الثانی ۱۳۲۸، ص۳.‌
ریاست این انجمن به عهده آغابیگم دختر شیخ‌هادی نجم‌آبادی معروف بود. ‌
[۱۲] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۱۵.‌
یکی از فعالان این انجمن صدیقه ‌دولت‌آبادی بود. ‌
جالب این‌جاست که این انجمن، برای اولین بار در ایران، اقدام به برگزاری مجالس ساز و نوا و رقص (گاردن پارتی) نمود. ‌در این مجالس در کنار سخنرانی، نمایشنامه و برنامه‌های تفریحی و سرگرم کننده (عمدتاً توسط ارمنی‌ها) اجرا می‌شد. ‌از این‌رو، با مخالفت صریح علما و اقشار مذهبی مواجه شد. ‌
[۱۳] خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۱۵۱-۱۵۲.‌



در سال ۱۳۳۴ (ه. ‌ق) مدرسه‌ای دخترانه به اسم «ام‌المدارس» به عنوان نخستین مدرسه دخترانه توسط صدیقه ‌دولت‌آبادی در اصفهان تاسیس شد. ‌
[۱۴] خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۲۲۱.‌
در بسیاری از این نوع مدارس که به سبک جدید تاسیس شده بود، ارزش‌ها و هنجارهای دینی رعایت نمی‌شد، بلکه آشکارا نقض می‌شد. ‌به همین دلیل مدرسه صدیقه ‌دولت‌آبادی به خاطر عدم رعایت شئونات دینی و قوانین معارف در مدرسه تعطیل شد. ‌
[۱۵] خاطرات قهر تاج ‌دولت‌آبادی، نامه، نوشته‌ها و یادها، ج۳، ص۵۳.‌
و او را به مدت سه ماه در وزارت فرهنگ زندانی کرده، از خانواده‌اش تعهد گرفتند که پس از این در این زمینه به فعالیتی نپردازد. ‌
[۱۶] فرخ زاد، پوران، دانشنامه زنان فرهنگ ساز ایران و جهان، تهران، انتشارات زریاب، تهران ۱۳۷۸، ج۱، ص۸۷۵.‌
حتّی هنگامی که صدیقه ‌دولت‌آبادی، دبستان دخترانه دیگری به نام «مکتب خانه شرعیّات» تاسیس کرد، بار دیگر این دبستان به سرنوشت مدرسه «ام المدارس» دچار شد. ‌
[۱۷] خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۲۲۲.‌

بر اثر این اقدامات، صدیقه ‌دولت‌آبادی نیز علیه سنن و اعتقادات مذهبی خود قیام کرد. ‌
[۱۸] شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۸۹.‌
و ضمن مخالفت با آموزش سنتی زنان ایران، در روزنامه زبان زنان از دولت و وزارت معارف خواست تا امکانات لازم را برای گسترش تحصیل زنان به سبک اروپایی فراهم آورند. ‌
[۱۹] روزنامه زبان زنان، سال ۱، شماره ۱۱، شنبه ۱۹ ربیع الاول، ۱۳۳۸.‌

صدیقه ‌دولت‌آبادی در سال ۱۲۹۹ (ه. ‌ش) نشریه «زبان زنان» را در اصفهان و تهران و با هزینه شخصی منتشر کرد. ‌اولین شماره این نشریه در روز ۲۰ شوال سال ۱۳۳۷ (ه. ‌ق) فعالیت خود را در اصفهان آغاز کرد و آخرین شماره آن (شماره ۵۷) در ۲۱ ربیع الثانی ۱۳۳۹ (ه. ‌ق) منتشر شد. ‌«زبان زنان» در ابتدا به مباحث مربوط به خانه‌داری بچه‌داری، شوهر‌داری و بهداشت می‌پرداخت. ‌
[۲۰] خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۲۳۶.‌
اما به تدریج مباحثی هم‌چون سوسیالیسم و سوسیال دمکراسی را مطرح کرد که اقشار مذهبی جامعه را به عکس العمل وا می‌داشت. ‌
[۲۱] روزنامه زبان زنان، شماره ۳۴، ۳۰ شواال، ۱۳۳۸.‌



‌دولت‌آبادی که در مقالاتش وضعیت زنان در کشورهای دیگر را به رخ زنان ایرانی می‌کشید و خودش ۱۰ سال پیش از کشف حجاب، عملاً، حجاب را به کناری گذاشته بود و بدون روسری در خیابان‌ها ظاهر می‌شد، به تدریج حساسیت افکار عمومی به‌ ویژه اقشار مذهبی را برانگیخت به طوری که حتی برخی از زنان نیز به مخالفت با او پرداختند. ‌به تدریج خانم ‌دولت‌آبادی با مشکل بزرگی روبرو شد به گونه‌ای که او را مورد لعن و نفرین قرار می‌دادند و روزنامه‌اش را در خیابان‌ها می‌سوزاندند. ‌
[۲۲] شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۹۷.‌

‌دولت‌آبادی، نقش موثری در جریان کشف حجاب در ایران ایفا کرد و در این راه تدابیر مختلفی را، هم‌چون مجالس سریّ مختلط، روزنامه و تاسیس مدرسه دخترانه، به کار بست. ‌او اولین زن ایرانی است که بعد از مشروطه بدون چادر از منزل خارج شد. ‌
[۲۳] شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۹۳.‌
و با لباس و کلاه اروپایی (بدون روسری و حجاب اسلامی) در کوچه و خیابان ظاهر شد. ‌
[۲۴] شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۹۸.‌
در همان زمان شغل بازرس مدارس دخترانه به او محول شد. ‌
[۲۵] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۵۱-۵۲.‌



در سال ۱۳۱۴ش، رضا شاه به وزیر معارف، علی اصغر حکمت، دستور بر پایی جمعیتی از زنان آزادی خواه تهرانی را صادر کرد. ‌بعدها این جمعیت به نام «کانون بانوان» نامیده شد. ‌این کانون به ریاست شمس پهلوی و تحت نظارت وزارت معارف در تاریخ ۳۲ اردیبهشت ۱۳۱۴ برای تحقق کشف حجاب تاسیس گردید. ‌ریاست بعدی آن را بر عهده خانم «هاجر تربیت» و سپس «صدیقه ‌دولت‌آبادی» گذاشتند. ‌
[۲۶] تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، مرکز بررسب اسناد تاریخی و وزارت اطلاعات، تهران، ۱۳۷۶، ص۳۸۲-۳۸۳.‌

خانم ‌دولت‌آبادی از آن زمان تا سال ۱۳۴۰ش در کانون بانوان فعالیت داشت. ‌وی تمام عمر خود را در راه کشف حجاب از زنان ایرانی سپری کرد و گام‌های زیادی را در این راه برداشت و توسط قلم و رفتار با تکیه بر ثروت خود و هم‌چنین برنامه‌های رضا شاه در این راه کوشش فراوانی به خرج داد و حتی در لحظات آخر زندگی نیز دست از این تلاش بر نداشت و این چند سطر را در وصیت‌نامه خود جا داد: «مرا از محل «کانون بانوان» به آرامگاه ابدیم ببرید و در مراسم تشییع جنازه‌ام حتی یک زن با حجاب شرکت نکند». ‌
[۲۷] شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۹۸-۹۹.‌

صدیقه ‌دولت‌آبادی، در وصف آزادی و تجدد بسیار سخن گفت، مقاله نوشت و حتّی در انجمن‌های سری مشروطه خواهان شرکت کرد، به گونه‌ای که گروهی از نویسندگان او را زنی تجدد طلب و پیشرو در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی معرفی کردند. ‌
[۲۸] خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۱۳۲.‌
اما در واقع وی به مهره‌ای برای پیش‌برد سیاست‌های اجتماعی و فرهنگی که رضاشاه بدون فهم و درک مسائل فرهنگی، ‌دینی و اجتماعی ایران از جامعه غربی الگو گرفته بود، تبدیل می‌شود. ‌
سرانجام صدیقه دوات آبادی که وصیت کرده بود، در مرگش سوگواری نکنند و سیاه نپوشند، پس از مدتی بیماری در سن هشتاد و دو سالگی درگذشت. ‌
[۲۹] رجبی، ‌محمدحسن، مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی، انتشارات سروش، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۴، ص۱۴۳.



۱. ‌دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوسی، چاپ اول، ۱۳۶۱، ج۴، ص۴۰۱.‌
۲. ‌دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوسی، چاپ اول، ۱۳۶۱، ج۱، ص۱۲-۱۳.‌
۳. رجبی، محمدحسن، مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی از آغاز تا مشروطه، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۴، ص۱۴۲.‌
۴. خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۲۴۱.‌
۵. خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۱۳۳.‌
۶. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۵۱.‌
۷. رجبی، محمدحسن، مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی از آغاز تا مشروطه، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۴، ص۱۴۲.‌
۸. خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۸۱.‌
۹. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۱۵.‌
۱۰. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۱۵.‌
۱۱. روزنامه شرق، شماره ۷۹، دوشنبه ۲۱ ربیع الثانی ۱۳۲۸، ص۳.‌
۱۲. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۱۵.‌
۱۳. خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۱۵۱-۱۵۲.‌
۱۴. خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۲۲۱.‌
۱۵. خاطرات قهر تاج ‌دولت‌آبادی، نامه، نوشته‌ها و یادها، ج۳، ص۵۳.‌
۱۶. فرخ زاد، پوران، دانشنامه زنان فرهنگ ساز ایران و جهان، تهران، انتشارات زریاب، تهران ۱۳۷۸، ج۱، ص۸۷۵.‌
۱۷. خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۲۲۲.‌
۱۸. شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۸۹.‌
۱۹. روزنامه زبان زنان، سال ۱، شماره ۱۱، شنبه ۱۹ ربیع الاول، ۱۳۳۸.‌
۲۰. خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۲۳۶.‌
۲۱. روزنامه زبان زنان، شماره ۳۴، ۳۰ شواال، ۱۳۳۸.‌
۲۲. شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۹۷.‌
۲۳. شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۹۳.‌
۲۴. شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۹۸.‌
۲۵. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۷، ص۵۱-۵۲.‌
۲۶. تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، مرکز بررسب اسناد تاریخی و وزارت اطلاعات، تهران، ۱۳۷۶، ص۳۸۲-۳۸۳.‌
۲۷. شیخ الاسلامی، پری، زن در ایران و جهان، تهران، ۱۳۵۱، ص۹۸-۹۹.‌
۲۸. خسرو پناه، محمد، هدف‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران، نشر پیام امروز، ۱۳۸۱، ص۱۳۲.‌
۲۹. رجبی، ‌محمدحسن، مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی، انتشارات سروش، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۴، ص۱۴۳.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «صدیقه دولت‌آبادی»، تاریخ بازیابی۹۵/۵/۱۳.    






جعبه ابزار