• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سُقِطَ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سُقِطَ:(وَ لَمّا سُقِطَ في أَيْديهِمْ)
«سُقِطَ» به معنای افتادن است.
آيه مورد بحث درباره بنی اسرائیل و گوساله‌پرستی آن‌هاست، مى‌گويد: و هنگامى كه حقیقت به دستشان افتاد (وَ لَمّٰا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ) و ديدند گمراه شده‌اند گفتند اگر پروردگار ما، به ما رحم نكند و ما را نيامرزد به‌ طور قطع از زيان كاران خواهيم بود.
جمله (وَ لَمّٰا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ) (به معنى هنگامى كه حقيقت به دستشان افتاد، يا هنگامى كه نتيجۀ شوم اعمالشان به دستشان افتاد و يا هنگامى كه چاره از دست آن‌ها ساقط شد) در ادبيات عرب کنایه از ندامت و پشيمانى است، زيرا هنگامى كه واقعيات به دست انسان بيفتد و از حقيقت امر آگاه شود و يا به نتايج نامطلوب برسد و يا راه چاره بر او بسته شود، طبعا پشيمان خواهد شد؛ بنابر اين پشيمانى از لوازم مفهوم اين جمله است.



به موردی از کاربرد «سُقِطَ» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - سُقِطَ (آیه ۱۴۹ سوره اعراف)

(وَ لَمّا سُقِطَ في أَيْديهِمْ وَ رَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلّواْ قالواْ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكونَنَّ مِنَ الْخاسِرينَ) «و هنگامى كه حقيقت در دسترسشان قرار گرفت، و ديدند گمراه شده‌اند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نكند، و ما را نيامرزد، بطور قطع از زيان‌كاران خواهيم بود.»

۱.۲ - سُقِطَ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند: (وَ لَمّا سُقِطَ في أَيْديهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلّوا قالوا ...) در مجمع البیان فرموده: معناى جمله‌ (سُقِطَ في أَيْديهِمْ) اين است كه بلا در دست‌هايشان قرار گرفت، يعنى طورى بلا بر ايشان مسلط شد كه گويى دست‌هايشان در آن بود، و اين تعبير را غالبا درباره نادمينى كه به آثار سوء عمل گذشته‌شان مبتلا شده‌اند و اين ابتلاء را پيش‌بينى نمى‌كردند بكار برده و گفته مى‌شود سقط فى يده، البته اسقط فى يده هم گفته مى‌شود، و ليكن اولى فصيح‌تر است.
بعضى هم گفته‌اند معناى جمله مزبور اين است كه اثر سويى كه او را زيان مى‌رساند در دستش افتاد. البته در تفسيرهاى‌ مطول وجوه بسيارى در توجيه اين جمله ذکر شده و ليكن بيشتر آن وجوه -اگر نگوييم همه آن‌ها- خالى از تكلف نيست، و از همه آن‌ها نزديک‌تر به ذهن همان وجهى است كه ما از کتاب مجمع البيان نقل نموديم، چون از ظاهر سياق آيه بر مى‌آيد كه مراد از جمله مورد بحث اين است كه بنی اسرائیل وقتى بخود آمدند و فهميدند كه چه عملى كرده‌اند، و بدست آوردند كه در اين عمل گمراه بوده‌اند گفتند: چه و چه. پس ظاهر سياق، معناى تنبه و توجه به غفلت گذشته را افاده مى‌كند، گويا عملى را كه كرده‌اند به حضور آن كسى كه براى او كرده‌اند تقديم نموده‌اند و او عملشان را زشت و نكوهيده يافته و آن را جلو صاحبانشان پرت كرده، و صاحبان عمل آن را برداشته و از نزديک در آن نظر انداخته و ديده‌اند كه سخت گمراه بوده‌اند و در انجام اين عمل آن امرى را كه نمى‌بايست در آن اهمال كنند رعايت ننموده و در نتيجه عملشان فاسد شده است، و بهر حال جمله مورد بحث به منزله يك مثل معروف است.

۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۱۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۲۵۳.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۳۷۴.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۸.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۲۰.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۴۹.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۶۰.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۷۳۹.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «سقط»، ج۲، ص ۳۷۲.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره اعراف | لغات قرآن




جعبه ابزار