سُرور (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سُرور (به ضم سین) از
واژگان قرآن کریم به معنای شادی مکتوم در قلب است.
سُرور به معنای شادى است.
راغب آن را شادى مكتوم در قلب گفته است.
در اين صورت معناى سرّ در آن ملحوظ است.
طبرسی ذيل
آیه ۱۱ سوره انسان و
۹ انشقاق گويد: سرور اعتقاد به وصول منافع است در آينده و قومى گفتهاند كه آن فقط لذت قلب است.
شرتونى در
اقرب الموارد گفته: سرور و
فرح و
حبور در معنى نزديک بهماند ليكن سرور عبارت است از شادى خالص پوشيده در دل. و حبور آن است كه اثر آن در بشره صورت ظاهر شود و اين هر دو در شادى پسنديده بكار میروند. اما
فرح آنست كه تكبّر و خود بينى آورد و لذا
مذموم است. سرور و حبور ناشى از قوّه تفكر و
فرح ناشى از قوّه شهوت است. اقرب اين سخن را از كليّات
ابو البقاء نقل كرده.
ولى آنچه درباره
فرح گفته مورد تصديق قرآن نيست كه قرآن آن را در شادى
مذموم و غيره هر دو به كار برده است مثل
(فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ ...) (تخلفكنندگان از
جنگ تبوک، از مخالفت با
پیامبر خدا و كنارهگيرى از
جهاد، خوشحال شدند....)
(وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ • بِنَصْرِ اللَّهِ) (و در آن روز، مؤمنان به خاطر پيروزى ديگرى خوشحال خواهند شد ... به سبب يارى خداوند.)
(بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِينَ) «گاوی است
زرد پررنگ بينندگان را شادمان كند.»
(وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً) نضرة طراوت ظاهر و سرور شادى قلب است. يعنى «در آنها طراوت ظاهر و شادى دل قرار داد.»
(وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً) «و به سوى كسانش شادمان برگردد.»
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سرور»، ج۳، ص۲۵۴.