• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَیْد (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَیْد (به فتح زاء) از واژگان قرآن کریم به معنای نمو، افزایش و افزودن است.



زَیْد زيد و زيادت به معنى نموّ و افزايش و نيز به معنى افزودن است لازم و متعدی هر دو آمده است «زَادَ الشي‌ءُ زَيْداً ... و زِيَادَةً: نَمَا- زَادَ اللّهُ خيراً»
[۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
راغب آن را افزودن چيزى بر چيز تمام گفته است‌.


(وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ‌ زادَتْهُمْ‌ إِيماناً وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ) (و هنگامى كه آيات او بر آن‌ها خوانده مى‌شود، ايمان‌شان فزونتر مى‌گردد؛ و تنها بر پروردگارشان توکّل دارند.)
(فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ‌ فَزادَهُمُ‌ اللَّهُ مَرَضاً ...) (در دل‌هاى آنان يک نوع بيمارى است؛ خداوند بر بيمارى آنان افزوده....)
فعل زاد و امر و مضارع آن همه در قرآن متعدّى آمده مگر آيه‌ (وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‌ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ‌) (و او را به سوى جمعيّت يكصد هزار نفرى - يا بيشتر- فرستاديم.) كه لازم است.


ازدياد مثل زاد لازم و متعدى آمده است.
[۱۳] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
ولى در قرآن مجيد تمام موارد آن متعدى بكار رفته است مثل‌
(وَ ازْدَادُوا تِسْعاً) (و نُه سال نيز بر آن افزودند.)
(ثُمَ‌ ازْدادُوا كُفْراً) (سپس بر کفر خود افزودند.)
(نَزْدادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ...) (و يك بار شتر زيادتر دريافت خواهيم داشت. ...)


مزيد هم اسم مفعول آمده و هم مصدر میمی
[۲۰] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.

(يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ‌ مَزِيدٍ) (به خاطر بياوريد روزى را كه به جهنم مى‌گوييم: آيا پر شده‌اى؟! و او مى‌گويد: آيا افزون بر اين هم هست؟!) ظاهرا مراد از مزيد اسم مفعول باشد يعنى: «می‌گويد آيا بيشتر هست؟»
(لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ) (هرچه بخواهند در آن جا براى آن‌ها هست، و نزد ما افزون بر آن است (نعمت‌هايى كه به فكر هيچ كس نمى‌رسد)!) اين آيه نظير سابق است.


(وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‌ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ‌) (و او را به سوى جمعيّت يكصد هزار نفرى - يا بيشتر- فرستاديم.)
حضرت صادق (علیه‌السّلام) آن‌را «وَ يَزِيدُونَ‌» خوانده اين شايد از آن جهت است كه پيوسته جمعيّت بيشتر می‌شدند زيرا جمعيّت يک جامعه در يک حال نيست و اغلب رو به افزايش است. و شايد اگر «او» باشد باز مبيّن اين نكته باشد. به عقيده المیزان «او» در مقام ترقّى است و معنى بل می‌دهد.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۹۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۵.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۶۹.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۵۹.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۵.    
۷. انفال/سوره۸، آیه۲.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۷.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۰.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳.    
۱۱. صافات/سوره۳۷، آیه۱۴۷.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۱.    
۱۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۱۴. کهف/سوره۱۸، آیه۲۵.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۶.    
۱۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۹۰.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۱.    
۱۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۵.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۳.    
۲۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۲۱. ق/سوره۵۰، آیه۳۰.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۹.    
۲۳. ق/سوره۵۰، آیه۳۵.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۹.    
۲۵. صافات/سوره۳۷، آیه۱۴۷.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۷۱۴.    
۲۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۱۶۴.    
۲۹. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۵۰.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زید»، ج۳، ص۱۹۰.    






جعبه ابزار