• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَقّوم (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: زقّوم (لغات‌قرآن)، زقوم.


زَقّوم (به فتح زاء و تشدید قاف) از واژگان قرآن کریم به معنای نام درختی در قعر جهنم است.
اين كلمه فقط سه مورد در قرآن کریم آمده است.



زَقّوم به معنای درختى است كه در قعر جهنم می‌رويد.
میوه آن مانند رؤس شیاطین است و مجرمين از آن می‌خورند و شكم‌شان را پر می‌كنند در حالی که آن مانند آب جوشان در شكم‌ها می‌جوشد.


به مواردی از زَقّوم که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الزَّقُّومِ‌ (آیه ۶۲ سوره صافات)

(أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌ • إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ • إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ • طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ • فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ)
(آيا اين نعمت‌هاى جاويدان بهشتى بهتر است يا درخت نفرت‌انگيز زقّوم؟! ما آن را مايه درد و رنج ستمکاران قرار داديم. آن درختى است كه از قعر جهنم مى‌رويد. شكوفه آن مانند سرهاى شياطين است. آن‌ها (مجرمان‌) از آن مى‌خورند و شكم‌ها را از آن پر مى‌كنند.)


۲.۲ - الزَّقُّومِ‌ (آیه ۴۳ سوره دخان)

(إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ‌ • طَعامُ الْأَثِيمِ • كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ • كَغَلْيِ الْحَمِيمِ)
(به يقين درخت زقّوم، غذاى گنهكاران است، همانند فلز گداخته در شكم‌ها مى‌جوشد؛ همچون جوشش آب سوزان!)


۲.۳ - زَقُّومٍ‌ (آیه ۵۲ سوره واقعه)

(لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ‌ زَقُّومٍ‌ • فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ)
(به يقين از درخت نفرت‌انگيز زقّوم مى‌خوريد، و شكم‌ها را از آن پر مى‌كنيد.)
اين كلمه فقط در اين سه مورد آمده است و از اين آيات روشن‌ می‌شود:
اوّلا: زقّوم درختى است كه در قعر جهنم می‌رويد.
ثانيا: ميوه آن مانند رؤس شياطين است كه در «رأس» گذشت. و اين‌كه گفته درخت زقّوم طعام گناهكار است ظاهرا منظور ميوه آن است.
ثالثا: مجرمين از آن می‌خورند و شكم‌شان را پر می‌كنند.
رابعا: آن مانند آب جوشان در شكم‌ها می‌جوشد. بقيه اين سخن در «ضريع» است. راجع به معنى زقم بايد دانست كه آن فرو بردن لقمه است با كراهت و مشقّت شديد.
در قاموس معناى اوّلى آن را کره با خرما گفته است.
در اقرب گويد: آن كره است با خرما در لغت آفریقا و گفته‌اند پليدترين درخت تلخ است در تهامه. در مجمع گفته: گويند آن درخت معروفى است كه عرب می‌شناسد. گفته‌اند كه نمی‌شناسد. روايت است: قریش چون آيه اول را شنيد. ابن زبعری گفت: زقوم در كلام بربر خرما و كره است و در نقلى به لغت یمن، ابوجهل به كنيزش گفت: ما را زقّوم بياور. او كره و خرما آورد. به ياران گفت: زقّوم بخوريد محمد شما را با اين می‌ترساند و می‌گويد كه آتش آن را می‌روياند حال آن‌كه آتش می‌سوزاند خداوند نازل كرد: (إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ‌)
(ما آن را مايه درد و رنج ستمكاران قرار داديم.)
اين سخن در نهایه نيز ذيل زقم نقل شده است.


اين كلمه فقط سه مورد در قرآن کریم آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۶۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت - الحسینی، ج۶، ص۷۹.    
۴. صافات/سوره۳۷، آیات۶۶-۶۲.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۸.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۱۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۴۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۹۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۰۹.    
۱۰. دخان/سوره۴۴، آیات۴۶-۴۳.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۸.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۲۵.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۴۸.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۹۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۰۹.    
۱۶. واقعه/سوره۵۶، آیات۵۲-۵۳.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۶.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۱۶.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان،، ج۱۹، ص۱۲۶.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۹۰.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۰۹.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۶.    
۲۳. فیروزآبادی، مجدالدین، القاوس المحیط، ص۱۱۱۸.    
۲۴. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۲، ص۵۹۱.    
۲۵. صافات/سوره۳۷، آیه۶۳.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۸.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۶.    
۲۸. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه، ج۲، ص۳۰۷.    
۲۹. صافات/سوره۳۷، آیات۶۶-۶۲.    
۳۰. واقعه/سوره۵۶، آیات۵۲-۵۳.    
۳۱. دخان/سوره۴۴، آیات۴۶-۴۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زقوم»، ج۳، ص۱۶۳.    






جعبه ابزار