رسائل اصولیة
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«رسائل اصولیة» تالیف آیة الله شیخ
جعفر سبحانی ، به
زبان عربی ، مجموعه مقالاتی است که به هدف تحقیق پارهای از مسائل اصولی که نقش مهمی در
استنباط احکام دارند، تدوین شده است.
این مجموعه، مشتمل بر هشت رساله است.
شیعه امامیه ،
عقل را در دایره کشف
حکم داخل کرده است، اما نه بدین معنی که عقل در همه زمینهها آزاد است و موجب بی نیازی از شرع میشود. منظور از
حجیت عقل ،
کاشفیت آن است نه مشرعیت آن. عقل، بر حسب معیارهای خاص خویش، یقین پیدا میکند که آنچه درک نموده،
حکم الهی است نه اینکه خود به تشریع
حکمی اقدام کند.
عقل، در عرصههایی همچون
تحسین و
تقبیح ،
ملازمات عقلی ،
تنقیح مناط و
تخریج مناط کاربرد دارد. در عرصه تحسین و تقبیح، در مواردی که جزو
احکام بدیهی عقل عملی است،
حکم عقل به نیکویی یا ناپسندی یک عمل،
کاشف از
حکم شرعی است.
احکامی مانند
برائت عقلی ، اشتغال به تکلیف در ظرف
علم اجمالی، مرجحات باب
تزاحم و... بر این اساس به دست میآیند. تنقیح مناط؛ یعنی عدم توجه به خصوصیات و اوصافی که
عرف ، آنها را در موضوع، دخیل نمیبیند که گاهی از آن، تعبیر به الغاء خصوصیت یا مناسبت
حکم و موضوع میشود.
حکم عقل ، در باب ملازمات، در جایی است که عقل،
ملازمه بین دو وجوب یا دو حرمت را که یکی در شرع وارد نشده، مییابد که ملازمه بین نهی از
عبادت و
فساد آن، از این جمله است. در این میان، تخریج مناط، در نظام
اصول فقه شیعه ممنوع است، اما در
فقه اهل سنت جایز است.
این رساله، در نقد نظریه حق الطاعة، به نگارش درآمده است. این نظریه، از طرف
شهید ، آیة الله، سید
محمد باقر صدر ابراز شده و در نقطه مقابل نظریه مشهور اصولی
قبح عقاب بلا بیان قرار دارد. بر اساس نظریه مشهور، عقاب از طرف مولی تا زمانی که بیان و تکلیفی از سوی وی قطعی نشده قبیح است. در مقابل،
شهید صدر قرار دارد که دایره مولویت ذاتی خداوند متعال را گسترده دانسته و آن را شامل
تکالیف ظنی و محتمل نیز میداند.
آیة الله سبحانی، در این رساله، با طرح دلایل ایشان به ارزیابی و نقد آن میپردازد و از نظریه مشهور دفاع میکند.
عرف ، دارای نقش آشکاری در عرصههای مختلف فهم
حکم شرعی است که فقها آن را به شکل مستقل مورد بررسی قرار ندادهاند. یکی از جنبههای اهمیت این موضوع آن است که بخشی از اختلافات فقها به اختلاف نظر در مفهوم
عرفی الفاظ
کتاب و
سنت باز میگردد.
عرف، در مسائلی چون تبیین مفاهیم شرعی، تشخیص مصادیق، کشف منظور شارع در ملازمه عادی، کشف جواز تکلیفی یا وضعی و... کاربرد دارد.
عرف، در نزد
اهل سنت از مصادر
تشریع است، نه اینکه
کاشف از
حکم باشد و فقهای اهل سنت مثالهایی را ذکر نموده و از آنها نتیجه گرفتهاند که خود
عرف در استنباط و تحقق
حکم شرعی نقش دارد.
عنوان اصلی این مسئله در کتب قدما، جواز عقلی
تعبد به
خبر واحد بود، اما از زمان مرحوم
وحید بهبهانی به جمع بین
حکم واقعی و ظاهری تغییر عنوان داد. اعتقاد به
حجیت خبر واحد و دیگر
احکام ظاهری با سه مشکل روبه رو است: ۱. محذور ملاکی که عبارت است از
تزاحم بین ملاکات حکم (
مصلحت و
مفسده )، چرا که اگر
حکم واقعی،
حرمت باشد و
حکم ظاهری وجوب ، لازم میآید که مصلحت و مفسده با یک دیگر جمع شوند. ۲. محذور خطابی که منظور از آن،
اجتماع مثلین یا
ضدین است، چون در فرض موافقت
حکم ظاهری و واقعی، دو
حکم متماثل بر یک موضوع وارد شده و در صورت عدم توافق، دو
حکم متضاد در یک موضوع جمع میشوند.
محذور مبدئی که به اشکال در مبادی
احکام؛ یعنی
حب و
بغض مولی، باز میگردد که
امر و
نهی بر اساس آن به وجود میآید. در صورت توافق
حکم ظاهری و واقعی، مشکل جمع شدن دو اراده بر یک چیز و در صورت عدم توافق، مشکل جمع بین حب و بغض به وجود میآید.
نویسنده، بعد از طرح مسئله، به شکلی که گذشت، پاسخهای محققین
علم اصول را به حل این مشکل با توضیح و تحلیل عرضه میکند.
مشهور اصولیان معتقدند که دلالت ظواهر الفاظ بر معانی خود، ظنی است. نویسنده، بر خلاف مشهور معتقد به قطعی بودن این دلالت است و این نظریه را با دلایلی به اثبات میرساند. یکی از این دلایل این است که تفاهم در میان همه افراد بر اساس ظواهر انجام میگیرد، حال آنکه هیچ یک احتمال خلاف واقع را در الفاظ نمیدهند. دیگر اینکه هدایت
انبیاء بر اساس قطع صورت میپذیرد و اگر دلالت ظواهر قرآنی و کلمات پیامبران ظنی بود، سلسله هدایت منقطع میگشت.
نویسنده، در راستای اثبات این نظریه به اشکالات مخالفین و از جمله
فخر الدین رازی توجه کرده و به آنها پاسخ داده است.
در
احکام شرعی، آنچه که مهم است عمل به
حکم است، اگر چه در صحت واقعی
حکم تردید وجود داشته باشد و
حکم به وسیله دلایل ظنی معتبر به اثبات برسد، اما در حوزه عقاید، این گونه نیست. عقیده، به معنای گره خوردن دل به چیزی به عنوان واقعیت است و منوط به حصول مقدماتی میباشد که
انسان را به باور قلبی رهنمون شود. بر این اساس، محققین، معتقد به
حجیت خبر واحد عادل در
احکام عملی و نه در
اصول و
عقاید ، میباشند، چرا که این گونه اخبار نمیتواند موجب
علم و
یقین که زیربنای عقیده است، باشد.
این رساله، به مطالعه تاریخی ادوار
اصول فقه و بررسی تطورات آن اختصاص دارد.
آیة الله سبحانی، در این رساله، هفت مورد از ادله مورد استناد
فقه اهل سنت را در مواردی که
نص قرآنی یا
سنت موجود نیست، کاوش نموده و مبانی هر یک را تحلیل و نقد مینماید. این ادله، عبارتند از:
قیاس ،
استحسان ،
مصالح مرسله ،
سد ذرایع ،
فتح ذرایع ،
قول صحابی و
اجماع اهل مدینه .
نرم افزار جامع اصول الفقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.