• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ربوبیت در حشر (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امروزه انسان‌ها همه با هم آمیخته‌اند و هر کس ادعا می‌کند بر حق و اهل نجات است؛ اما این وضع برای همیشه ادامه پیدا نخواهد کرد، و روز جدایی صفوف سرانجام فرا خواهد رسید؛ چراکه ربوبیت پروردگار چنین اقتضا می‌کند که (سره) از (ناسره)، (خالص) از (ناخالص) و (حق) از (باطل) سرانجام جدا شوند و هر کدام در بستر خویش قرار گیرند.



گرد آمدن انسان‌ها در قیامت، مقتضای ربوبیت خداوند متعال است:

«ربنا انک جامع الناس لیوم لا ریب فیه.... »؛ «پروردگارا! تو مردم را براى روزى که ترديدى در آن نيست، جمع خواهى کرد؛ زيرا خداوند، از وعده خود، تخلف نمى‌کند. (ما به تو و رحمت بى‌پايانت، و به وعده رستاخیز و قیامت ایمان داريم)».

۱.۱ - تفسیر آیه



۱.۱.۱ - اهمیت اعتقاد به معاد

بسیارند دانشمندانی که غرور علمی، آنان را از پای درمی‌آورد یا وسوسه‌های شیاطین و هوای نفس آنها را به بی‌راهه‌ها می‌کشاند، این‌جاست که باید خود را به خدا سپرد و از او هدایت خواست.
حتی در بعضی روایات آمده است که شخص پیامبر اسلام (صلي‌الله‌عليه‌وآله) نیز خود را به خدا می‌سپرد، و بسیار این دعا را تکرار می‌کرد: یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک؛ ای کسی که دل‌ها را می‌گردانی، قلب من را بر دین خودت ثابت بدار.
و از آنجا که عقیده به معاد و توجه به روز رستاخیز از هر چیز برای کنترل امیال و هوس‌ها مؤثرتر است، راسخون در علم به یاد آن روز می‌افتند، و می‌گویند: پروردگارا! تو مردم را در آن روزی که تردیدی در آن نیست، جمع خواهی کرد؛ زیرا خداوند از وعده خود تخلف نمی‌کند (ربنا انک جامع الناس لیوم لا ریب فیه ان الله لا یخلف المیعاد).
و به این ترتیب از هوا و هوس‌ها و احساسات افراطی که موجب لغزش می‌گردد، خود را برکنار می‌دارند.
آری این‌گونه افراد هستند که می‌توانند آیات خدا را آن‌چنان که هست بفهمند و از انحراف در امان بمانند (در حقیقت آیه اول اشاره به ایمان کامل آنها به مبدأ است، و آیه دوم اشاره به ایمان راسخ آنها به معاد).

«.. الا امم امثالکم ما فرطنا فی الکتـب من شیء ثم الی ربهم یحشرون»؛ «هيچ جنبنده‌اى در زمین، و هيچ پرنده‌اى که با دو بال خود پرواز مى‌کند، نيست مگر اين‌که امت‌هايى همانند شما هستند. ما هيچ چيز را در اين کتاب، فرو گذار نکرديم؛ سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى‌گردند».

«وانذر به الذین یخافون ان یحشروا الی ربهم لیس لهم من دونه ولی ولا شفیع...»؛ «و به وسيله آن (قرآن)، کسانى را که از روز حشر و رستاخيز مى‌ترسند، بيم ده! (روزى که در آن،) ياور و سرپرست و شفاعت‌کننده‌اى جز او (=خدا) ندارند؛ شايد پرهيزکارى پيشه کنند!».

«وان ربک هو یحشرهم انه حکیم علیم»؛ «پروردگار تو، قطعاً آن‌ها را (در قيامت) جمع و محشور مى‌کند؛ چراکه او حکیم و داناست!».

۱.۲ - بیان آیه



۱.۲.۱ - حکیم بودن خداوند

(حکمت) خداوند ایجاب می‌کند که مرگ پایان همه چیز نباشد؛ زیرا اگر زندگی منحصر به همین چند روز حیات این جهان بود، آفرینش جهان بیهوده و بی‌محتوا می‌شد، و از خداوند حکیم دور است که یک چنین آفرینش بی‌نتیجه‌ای داشته باشد.
ولی هنگامی که این آفرینش مقدمه‌ای برای آمادگی جهت یک سیر دائمی به سوی بی‌نهایت، و یا به تعبیر دیگر مقدمه‌ای برای زندگانی ابدی و جاویدان باشد کاملا مفهوم و معنی پیدا می‌کند، و هماهنگ با حکمت او است. زیرا حکیم بی‌حساب کاری نمی‌کند.

۱.۲.۲ - علیم بودن خداوند

و علیم بودنش سبب می‌شود که در امر معاد و حشر، مشکلی ایجاد نشود، هر ذره خاکی که از انسانی به گوشه‌ای پرتاب شده جمع‌آوری می‌کند و حیات جدید به آن می‌بخشد، و از سوی دیگر پرونده اعمال همگی هم در دل این جهان طبیعت و هم در درون جان انسان‌ها ثبت است. و او از همه این‌ها آگاه است.
بنابراین حکیم و علیم بودن خدا دلیل فشرده و پر مغزی بر مسئله حشر و معاد محسوب می‌شود.

«فوربک لنحشرنهم والشیـطین...»؛ «سوگند به پروردگارت که همه آنها را همراه با شياطين در قیامت جمع مى‌کنيم؛ سپس همه را - در حالى که به زانو درآمده‌اند - گرداگرد جهنم حاضر مى‌سازيم».

«قل یجمع بیننا ربنا ثم یفتح بیننا بالحق...»؛ «بگو: پروردگار ما همه ما را جمع مى‌کند، سپس در ميان ما به‌ حق داورى مى‌نمايد (و صفوف مجرمان را از نيکوکاران جدا مى‌سازد)، و اوست داور (و جداکننده) آگاه!».

۱.۱ - تفسیر آیه



۱.۳.۱ - بعث و انحصار ربوبیت برای خدا

از آنجایی که واجب است جزای عمل هر کسی از نیکوکاران و بدکاران به خود او برگردد، و لازمه این قاعده آن است که نخست هر دو طایفه یک جا جمع شده، و سپس بین آنان جدایی بیفتد، و هر یک در یک‌سو قرار گیرند، ناگزیر این کار جز از کسی که مدبر امور انسان‌هاست، بر‌نمی‌آید، و او پروردگار متعال است؛ لذا در این آیه به رسول خود دستور می‌دهد به ایشان تذکر دهد که آن کسی که بین ما و شما جمع نموده، سپس محق را در یک‌سو، و مبطل را در سویی دیگر قرار می‌دهد، خداست، پس همو رب هر دو طایفه است، و هر یک ربی جداگانه ندارند، و اوست که فتاح علیم است. فتاح است؛ چون با خلقت و تدبیر، هر چیزی را از ماسوای آن جدا می‌کند؛ هم‌چنان که فرموده: (ان السموات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما) و هم علیم است، چون دانای به هر چیز است؛ پس آیه مورد بحث دو چیز را اثبات می‌کند، یکی بعث و قیامت را، تا همه یک جا جمع شده، سپس هر طایفه‌ای در صفی جداگانه قرار گیرند، نیکوکاران در صفی و بدکاران در صفی دیگر، و دوم انحصار این جداسازی برای خدای تعالی، و این را از راه انحصار ربوبیت برای او اثبات می‌کند و از این طریق ربوبیت ارباب مشرکین را ابطال می‌ماید

۱.۳.۲ - مراد از فتاح

کلمه (فتاح) یکی از اسماء حسنای خداست، و (فتح) به معنای فاصله و جدایی انداختن بین دو چیز است، به منظور اثری که بر این جدایی مترتب می‌شود؛ مثلا فتح باب، برای داخل شدن به این است که بین دو لنگه در جدایی بیندازیم، تا هر یک از دیگری جدا شده، و ما داخل خانه بشویم، و هم‌چنین فتح بین دو چیز، جدایی انداختن بین آن دو است، تا از هم متمایز شوند، هم به ذات، و هم به صفات و هم به افعال.


۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۹.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۴۵، ذیل آیه.    
۳. انعام/سوره۶، آیه۳۸.    
۴. انعام/سوره۶، آیه۵۱.    
۵. حجر/سوره۱۵، آیه۲۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۶۳، ذیل آیه.    
۷. مریم/سوره۱۹، آیه۶۸.    
۸. سبا/سوره۳۴، آیه۲۶.    
۹. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۶۶، ذیل آیه.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ربوبیت در حشر».    




جعبه ابزار