ذَرْع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ذَرْع (به فتح ذال و سکون راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای اندازهگیری است. از مشتقات ذرع که
نهج البلاغه آمده عبارتند از:
ذِارع (به کسر ذال) به معنای از مرفق تا سر انگشت وسط و
ذريعه (به فتح ذال) به معنای وسيله است.
ذَرْع به معنای اندازهگيرى است. «ذَرَعَ الثوبَ ذَرْعاً: قاسَهُ بالذِراع»
ذِارع از مرفق است تا سر انگشت وسط است.
ذريعه به معنای وسيله است.
امام (صلواتاللهعلیه) در جواب
معاویه كه خود را از
مهاجران و صاحب فضيلت خوانده بود مىنويسد:
«لَقَدْ حَنَّ قِدْحٌ لَيْسَ مِنْهَا، وَ طَفِقَ يَحْكُمُ فِيهَا مَنْ عَلَيْهِ الْحُكْمُ لَهَا! أَلاَ تَرْبَعُ أَيُّهَا الاِْنْسَانُ عَلَى ظَلْعِكَ، وَ تَعْرِفُ قُصُورَ ذَرْعِكَ.» «حنّ» به معنای صدا كرد. قدح- به كسر اول- به معنای تير است. اگر تيرى غير از تيرها باشد صداى آن به وقت تيراندازى مخالف تيرهاى ديگرى مىشود، اين مثل است به كسيكه به قومى افتخار مىكند كه از آنها نيست. «ظلع» به معنى حدّ و قدر انسان است. يعنى: «تيرى صدا كرد كه از آن تيرها نيست و شروع به حكم كرده درباره مهاجرين آنكه حكم بر عليه او و بر له آنهاست عجبا اى انسان آيا در حدّ خود نمىايستى و قصور قدر خويش را نمىشناسى؟!!»
(شرحهای نامه:
)
امام (صلواتاللهعلیه) در وصف بدكاران فرموده:
«وَ اتَّخَذَ سِتْرَ اللهِ ذَرِيعَةً إِلَى المَعْصِيَةِ.» «پرده پوشى خدا را وسيله گناه قرار داده است.»
(شرحهای خطبه:
)
امام (صلواتاللهعلیه) درباره تقربّش به
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرموده:
«وَ أَنَا مِنْ رَسُولِ اللهِ (صلىاللهعليهوآله)كَالصِّنْوِ مِنَ الصِّنْوِ، وَ الذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ.» عضد از شانه است تا مرفق، يعنى «من از رسول خدا مانند
نور هستم از نور و ذراع هستم از عضد.»
(شرحهای نامه:
) گوئى خدا را تشبيه به آفتاب كرده و رسول خدا را به نور اوّل كه از آفتاب كسب نور مىكند. و در تشبيه دوم باز تقرب خويش را ترسيم فرموده است.
از اين ماده چهار مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ذرع»، ج۱، ص۴۱۴.