دُهْن (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دُهْن (به ضم دال و سکون هاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای روغن است.
دُهْن به معنای روغن است.
(وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ) «
شَجَرَةً» معطوف است به «
جَنَّاتٍ» در آيه سابق و مراد از آن
درخت زیتون است. «
تَنْبُتُ» به ضمّ اوّل و فتح آن از
باب افعال و نصر ينصر هر دو خوانده شده است، «صِبْغٍ» به معنى خورش است. يعنى «به وسيله آب
باران درختى به وجود آورديم كه در
طور سینا میرويد و روغن و براى خورندگان خورش میروياند.» و آن اشاره باستفاده گوناگون از روغن زيتون است.
(فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ • وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ) ادهان در اصل مثل تدهين به معنى روغن مالى كردن است ولى از آن مدارا و نرمى اراده میشود.
يعنى «تكذيب كنندگان را اطاعت مكن كه آرزو دارند نرمى كنى و نرمى كنند و آنها در تكذيبشان و در دشمنى خدا و رسول باشند ولى با تو خوش باشند و تو هم با آنها خوش باشى تو روغن مالى كنى و آنها روغن مالى كنند و حق نا ديده گرفته شود.»
(فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَكانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهانِ) وردة واحد ورد و آن به معنى مطلق گل است.
طبرسی فرموده: اسب ورد آن است كه رنگش سفيد مايل به سرخى يا زردى باشد و گفته شده گل و آن هر چند مختلف است ولى اغلب سرخ رنگ میباشد.
دهان بر وزن كتاب معناى اوّلى آن بنا بر آنچه
صحاح و
قاموس و
اقرب گفته، چرم سرخ است
در
مجمع و
مصباح آن را جمع دهن به معنى روغن دانسته است
و نيز به معنى ته مانده روغن جوشان آمده است. ناگفته نماند به نظر میآيد كه مراد از ورده گل سرخ و از دهان ته مانده روغن جوشان باشد. «و
آسمان در اثر شكافته شدن و تخليه نيروها سرخ و مانند ته مانده روغن،
داغ باشد.» در آيات ديگر آمده
(يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ) «
مُهْل» به معنى مس يا
آهن گداخته و مذاب و ته مانده روغن جوشان و غيره آمده است.
(أَ فَبِهذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ) «
مُدْهِنُونَ» به نظر میآيد به معنى بىاعتنايان است كه بىاعتنائى نوعى از نرمى و روغن مالى و جدّى نگرفتن است. يعنى «آيا به اين قرآن بىاعتنائيد و آنرا جدّى تلقى نمیكنيد؟» چنانكه
تفسیر جلالین آن را «متهاونون» گفته است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «دهن»، ج۲، ص۳۶۵.