خلف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَلْف (به فتح خاء و سکون لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای عقب و مقابل جلو است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
خَلَف (به فتح خاء و لام) به معنای جانشین خوب و نتیجه خوب و
خُلْف (به ضم خاء و سکون لام) به معنای مخالفت در وعده و وفا نکردن به آن و
مُخالفت (به ضم میم) ضدّ موافقت و
اِختلاف (به کسر الف) ضدّ اتفاق و
خِلاف (به کسر خاء) مصدر مفاعله به معنای ناسازگاری و عدم موافقت است.
خَلْف به معنای عقب و مقابل جلو آمده است. «الخلف ضدّ القدام» و نیز به معنی جانشین بد و آخر مانده بد را گویند. چنانکه
خَلَف (بر وزن شرف) به معنی جانشین خوب و نتیجه خوب است.
خُلْف (بر وزن قفل) به معنای مخالفت در وعده و وفا نکردن به آن است، فعل آن همه از باب افعال آمده است.
مُخالفت ضدّ موافقت است.
اِختلاف ضدّ اتفاق و
خِلاف مصدر مفاعله به معنای ناسازگاری و عدم موافقت است.
امام علی (علیهالسلام) چنانکه با
شعث ابن قیس در
مرگ فرزندش فرمود:
«وَإِنْ تَصْبِرْ فَفِي اللهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَة خَلَفٌ.» حکمت ۲۹۱ (اگر
صبر كنى مقدّرات بر تو جارى مىشود)
(شرحهای حکمت:
) و نیز فرموده:
«ومَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ» (كسى كه يقين به
پاداش داشته باشد در بخشش،
سخاوت به خرج مىدهد.)
(شرحهای حکمت:
) که منظور از هر دو
ثواب و نتیجه خوب است.
خُلْف (بر وزن قفل) به معنای مخالفت در وعده و وفا نکردن به آن است فعل آن همه از باب افعال آمده است. در رابطه با
عمرو بن عاص فرموده،
«إِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَكْذِبُ، وَيَعِدُ فَيُخْلِفُ، وَيُسْأَلُ فَيَبْخَلُ» «او سخن میگوید
دروغ میگوید. وعده میدهد خلف میکند، سئوال میشود
بخل میورزد.»
(شرحهای خطبه:
)
مخالفت ضدّ موافقت است. در رابطه با صدیق خود فرموده:
«وَكَان إذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ نَظَرَ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَخَالَفَهُ.» (هرگاه دو كار برايش پيش مىآمد، مىانديشيد كه كدام به
هوا و هوس نزديكتر است، با آن مخالفت مىورزيد.)
(شرحهای حکمت:
)
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خلف»، ج۱، ص۳۵۹.