خزیمة بن خازم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خُزَیمةبن خازم، خُزَیمةبن خازم، کنیهاش ابوالعباس،
والی و
سردار در دوره چهار تن از
خلفای عباسی است.
خاندان وی اصالتآ از عرب
بنیتمیم بودند که در اواخر دوره
امویان در شهر مرورود
خراسان سکنا داشتند.
از وی با نسبتهایی چون تمیمی، نَهْشَلی، و خراسانی یاد شده است.
با این حال
خطیب بغدادی بر اصالت خراسانی او تأکید کرده است. از سال تولد و
دوران کودکی تا
جوانی وی اطلاعی ذکری نشده، اما با استناد به گفته
طبری در حوادث سال ۱۲۹ که
خزیمه را مبشر پیروزی پدرش، خازمبن خزیمه، از سرداران
ابومسلم خراسانی ، بر حاکم امویِ مرورود ذکر کرده آشکار است که سال تولد خزیمه پیش از ۱۲۰ بوده است.
موقعیت مستحکم و سوابق درخشان خازم در دستگاه
خلافت عباسی راه ورود به ساختار قدرت را برای فرزندان وی، از جمله خزیمه که ظاهرآ مهتر فرزندان او بود،
فراهم ساخت و خزیمه یکی از سرداران بلندپایه عباسی شد.
اخبار تاریخی درباره خزیمه و پدرش گهگاه در هم آمیخته است.
با اینحال با توجه به اینکه زمان درگذشت پدرش روزگار منصور (حک: ۱۳۶ـ۱۵۸) ذکر شده
و نیز برخی قرائن تاریخی، تردیدی نیست که آغاز فعالیتهای جدّی سیاسی نظامی وی به دوران منصور بازمیگردد.
مسکویه ، ضمن وقایع سال ۱۴۱، از اعزام خزیمه به مرورود در معیت پدرش و مهدی ولیعهد عباسی، برای سرکوب عبدالجباربن عبدالرحمان اَزْدی و نیز از اعزام وی به
طبرستان برای
جنگ با اسپهبد
طبرستان یاد کرده است.
درباره فعالیتهای خزیمه در دوران مهدی عباسی،
احمدبن محمد
خوافی از اعزام او به
هرات در ۱۵۹ و اقامت دو سال و هفت ماهه وی در این
شهر خبر داده است. به دنبال درگذشت هادی (حک: ۱۶۹ـ۱۷۰) و جانشینی جبریِ جعفربن هادی به جای
هارون ، خزیمه به اتکای نیروی نظامی و با تهدید کردن جعفر موفق شد سرنوشت خلافت را به نفع هارون (حک: ۱۷۰ـ۱۹۳) تغییر دهد.
این واقعه مقام خزیمه را در دستگاه خلافت عباسی برتری بخشید و وی در زمره بزرگان و معتمدان کشوری و لشکری قرار گرفت.
در منابع تاریخی، از امارت خزیمه بر شهرها و ایالات تحت تسلط عباسیان، نحوه
حکومت و برخی اقدامات او در دوره خلافت ۲۳ ساله هارونالرشید، سخن گفته شده است. وی در مأموریتی از طرف هارون، شورش
ارمنستان را که پس از مرگ مهدی آغاز شده بود، فرو نشاند و به مدت یک سال و دو ماه، به عنوان حاکم این ایالت مهم و مرزی ایفای وظیفه نمود.
دیگر اقدامات و سمتهای نظامی و حکومتی خزیمه در این دوره بدین شرح است: امارت
بصره ، احتمالا بین ۱۷۵ تا ۱۷۶
امارت
ارمینیه و
آذربایجان بهطور همزمان و اقداماتی چون بنای بارویی مستحکم و اسکان لشکریان بسیار در این ولایت
دوبار حکومت بر جزیره که مرتبه دوم آن تا درگذشت هارون ادامه داشت
حکومت بر شهر
نصیبین در ۱۸۳، برای پشتیبانی از یزیدبن مَزْیَد که در این زمان علاوه بر حکومت آذربایجان، به امارت ارمینیه نیز مأموریت یافته بود
و اعزام به منطقه
جبل در ۱۹۲ برای سرکوب خرّمیان شورشی.
برخی از اقدامات مثبت خزیمه و یزید در ارمینیه، آذربایجان و نصیبین عبارت بودند از جبران تباهیهای حاکم پیشین ارمینیه (سعیدبن سلم)، سامان بخشیدن به امور، بیرون راندن اقوام مهاجم خزر، مسدود ساختن محل رخنه مهاجمان و امنیت بخشیدن به این مناطق.
با اینحال، خزیمه در دومین مأموریت حکومتی بر ارمینیه (احتمالا ۱۸۹) که یکسال به طول انجامید، اقدامات خشن و ناخوشایندی ذکر کرد، که دستگیری و
قتل بطریقها و شاهزادگان ارمنی از آن جمله است. همچنین خزیمه شورشیان منطقه
گرگان و قوم صِناریّه ارمینیه را با فرستادن سپاهی سرکوب کرد.
خلیفة بن خیاط از انتصاب وی به سمت صاحب شرطگی
بغداد نیز سخن گفته است. در عین حال، وظیفه پیشکاری قاسم، پسر هارون و سومین ولیعهد وی، نیز در سال ۱۹۲ به خزیمه سپرده شد.
آنچه موقعیت مستحکم خزیمه را در دربار هارون بیش از پیش مینمایاند، حضور وی در زمره تأییدکنندگان عهد
ولایتعهدی جانشینان هارون است که پیشتر در ۱۸۶ تنظیم گردیده و به دیوار
کعبه آویخته شده بود.
در سال ۱۹۴ و در پی اقدام امین (حک: ۱۹۳ـ۱۹۸) به عزل برادرش، قاسم مؤتمن، از حکومت جزیره،
شام ، قِنَّسْرین، عَواصم و ثُغور، حکومت این نواحی به خزیمةبن خازم سپرده شد.
در این دوره، سیاستهای ستیزهجویانه و پیمانشکنانه امین، منجر به فاصله گرفتن خزیمه از خلیفه گردید و او با تصمیم امین مبنی بر
عزل مأمون از ولایتعهدی مخالفت کرد.
با اینهمه، خزیمه تا وقتی که سپاه مأمون بغداد را محاصره کرد (۱۹۸)، به امین وفادار ماند و حتی با شروع جنگ، فرماندهی بخشی از سپاهیان وی را برعهده داشت.
گفته شده است که خزیمه بر دروازه منتهی به پل
بغداد (بابالجسر) نظارت داشت و قصرش هم همانجا بود
گسترش دامنه نبرد، آشفتگی اوضاع بغداد و بالاخره درخواست
طاهر بن حسین (فرمانده سپاه مأمون) از خزیمه برای پیوستن به سپاهیان مأمون، خزیمه را به تردید افکند و سرانجام به خلع امین از خلافت و اعلان
بیعت با
مأمون رضایت داد. وی با قطع کردن پل بغداد، عملا رو در روی امین قرار گرفت.
این اقدام که در پیروزی سپاه مأمون تأثیر فراوانی داشت، بعدها در اشعاری مورد تمجید واقع شد.
پس از شکست امین، کاخ خزیمه به منزله محل اجتماع هَرْثَمه، از سرداران مأمون، و برخی از نیروهایش مورد استفاده قرار گرفت. حتی امین نیز درصدد برآمد در همان مکان به
هرثمه پناهنده شود.
از این کاخ تا سالهای دراز پس از خزیمه نیز استفاده میشد، چنانکه در ۲۳۵،
متوکل عباسی برای تصفیه حساب با
ایتاخ ، از سرداران مشهور دوره
معتصم تا متوکل، از این مکان استفاده کرد.
در ۲۰۱، اندک زمانی پس از استقرار خلافت مأمون، میان اهالی بغداد به زعامت منصوربن مهدی عباسی و
حسن بن سهل ، نماینده مأمون در بغداد، درگیری آغاز شد. خزیمه به عنوان سپهسالار سپاه بغداد، مأمور جنگ با لشکر حسنبن سهل به سرداری حُمَیْد طوسی شد. وی سپس اداره امور شهر را در دست گرفت و با حمایت مردم و همراهی کسانی چون
محمدبن ابیخالد و پسرش برضد حسنبن سهل جنگید.
این تحرکات، چندی بعد، به شرکت خزیمه در اتحاد سه گانه خزیمةبن خازم،
منصور بن مهدی و
فضل بن ربیع و
بیعت آنان با
سهل بن سلامه ، از مدعیان خلافت، انجامید.
این اتحاد به زودی و در ۲۰۲ با تسلیم شدن خزیمه و دو تن دیگر از موافقان جانشینی منصور پس از مأمون، در مقابل طرفداران جانشینی
ابراهیم بن مهدی ، از خاندان عباسی، از هم گسست.
تاریخ وفات خزیمه را ۱۲
شعبان ۲۰۳ دانستهاند.
از اعقاب و فرزندان وی اطلاعی در دست نیست، جز آنکه در یک مورد از تمیمبن خزیمةبن خازم، از شعرای عصر مأمون،
در موردی دیگر از جریربن خزیمةبن خازم که به سال ۲۰۶ درگذشت،
یاد شده است.
خطیب بغدادی حدیث مُسنَدی از خزیمةبن خازم نقل کرده است.
(۱) ابنابیطاهر، کتاب بغداد، چاپ محمدزاهد کوثری، (قاهره) ۱۳۶۸/۱۹۴۹.
(۲) ابنعماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
(۳) ابنکلبی، جمهرةالنسب لابنالکلبی، ج۱، چاپ محمود فردوس عظم، قاهره (۱۹۸۲).
(۴)
احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
(۵)
احمدبن یحیی بلاذری، کتاب فتوحالبلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۶) خطیب بغدادی.
(۷) خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، روایة بقیبن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۸)
احمدبن محمد خوافی، مجمل فصیحی، چاپ محمود فرخ، مشهد ۱۳۳۹ـ۱۳۴۱ش.
(۹)
احمدبن داود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
(۱۰) طبری، تاریخ (لیدن).
(۱۱) مسعودی، مروج (بیروت).
(۱۲) مسکویه.
(۱۳) یعقوبی، تاریخ؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خزیمة بن خازم»، شماره۷۰۴۵.