حکم عده (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عِدِّه مدت زمانی است که
زن پس از جدایی یا
مرگ شوهرش باید از
ازدواج خودداری کند؛ منشأ جدایی میتواند یکی از این امور باشد:
طلاق،
فسخ ازدواج،
فوت شوهر، اتمام مدت
عقد و یا بذل آن در
ازدواج موقت و زوال اشتباه در
آمیزش به شبهه.
عِدَّة (بكسر اول) به معنای شىء معدود است: «الْعِدَّةُ هى الشىءُ الْمَعْدُودُ».
«فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیامٍ أُخَرَ؛
هر كه از شما
مریض باشد براى اوست معدودى از روزهاى دیگر».
گاهى بمعنى
عدد است مثل «إِنَ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً؛
در حقیقت شمار
ماههای قمری در نزد خداوند (در
علم ازلی و
لوح محفوظ او) دوازده ماه است كه در كتاب خدا (
جهان هستى كه كتاب تكوینى است) از روزى كه آسمانها و این
زمین را آفریده ثابت و محقق است (و از كیفیت تنظیم كره زمین و ماه در منظومه شمسى نشأت یافته)، چهار ماه از آنها (
رجب،
ذی قعده،
ذی حجّه و
محرّم )
حرام است (محترم است و
جنگ در آنها حرام است) این دستور آیینى است استوار و پایدار، پس در این ماهها (با شكستن حرمت آنها و
جنگ با یكدیگر)
بر خود
ستم مكنید. و (هنگام نبرد) با همه مشركان بجنگید همانگونه كه آنها با همه شما مىجنگند، و بدانید كه خدا با پرهیزگاران است.»
وجوب عده نگه داشتن
زن مطلقه، در صورت
آمیزش با
شوهر:
• «... اذا نکحتم المؤمنـت ثم طـلقتموهن من قبل ان تمسوهن فما لکم علیهن من عدة تعتدونها...؛
اى كسانى كه
ایمان آوردهاید، هر گاه زنهاى
مؤمن را به همسرى خود درآوردید سپس آنها را پیش از آنكه با آنان آمیزش كنید
طلاق دادید، پس شما را
بر عهده آنها عدّهاى نیست كه شمار (روزهاى) آن را نگاه دارید پس آنها را (به دادن نصف مهر در صورت تعیین
مهریه و به دادن مبلغى درخور شأن آنها در صورت عدم تعیین مهریه) برخوردار نمایید، و آنها را به بهترین شیوه رها سازید.»
وجوب نگهداری
عده طلاق و شمارش دقیق آن:
• «... فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة...؛
اى
پیامبر، هنگامى كه خواستید زنها را طلاق دهید آنها را به وقت عده طلاق دهید، (در زمانى كه شروع به عدّه ممكن باشد یعنى از
حیض پاك شده و با
شوهر همبستر نشدهاند)، و
حساب عدّه را نگه دارید، و از خداى- پروردگارتان- پروا كنید؛ آنها را (در دوران عدّه) از خانههایشان بیرون نكنید- و آنها نیز بیرون نروند- مگر آنكه عمل زشت آشكارى مرتكب شوند. و اینها حدّ و مرزهاى خدا است و هر كس از حدّ و مرزهاى خدا تجاوز كند حقّا كه
بر خویشتن
ستم كرده؛ تو (اى مرد) نمىدانى (و آن زن نمىداند) شاید خدا پس از آن (طلاق) كارى (از نظر صلح طرفین) پدید آورد.»
حرمت ازدواج زنان
شوهر مرده، در
عده وفات:
• «والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا فاذا بلغن اجلهن فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف...؛
و كسانى از شما كه
قبض روح مىشوند و همسرانى باقى مىگذارند، آنها خودشان را چهار ماه و ده روز (به عنوان عدّه وفات) در انتظار نگه مىدارند و چون به پایان مدت خود رسیدند پس در آنچه درباره خودشان به نیكى و
معروف انجام دهند (انتخاب همسر یا ترك آن)
بر شما (حكّام جامعه یا مسلمین) گناهى نیست، و خدا از آنچه مىكنید آگاه است.»
• «ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا ولا تعزموا عقدة النکاح حتی یبلغ الکتـب اجله واعلموا ان الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه...؛
و در آنچه از خواستگارى زنهایى كه در عدّه وفاتاند) به
کنایه گویید یا در دلهاى خود پنهان دارید
بر شما گناهى نیست، خداوند مىداند كه شما به زودى آنها را (طبق غرایز فطرى) یاد خواهید كرد، و لكن با آنها در خلوت قرارداد
زناشویی نگذارید جز آنكه گفتارى پسندیده (و اشاره و كنایهدار) بگویید، و هرگز تصمیم بستن عقد
زوجیت نگیرید تا عدّه مقرر به پایان رسد، و بدانید كه خداوند آنچه در دل دارید مىداند پس، از (
خشم) او
بر حذر باشید و بدانید كه
خداوند بسیار آمرزنده و بردبار است.»
عدم جواز اخراج زنان عفیفه مطلقه، در ایام عده، از خانههایشان:
• «یـایها النبی اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة واتقوا الله ربکم لا تخرجوهن من بیوتهن ولا یخرجن الا ان یاتین بفـحشة مبینة وتلک حدود الله ومن یتعد حدود الله فقد ظـلم نفسه...؛
اى پیامبر، هنگامى كه خواستید زنها را طلاق دهید آنها را به وقت عده طلاق دهید، (در زمانى كه شروع به عدّه ممكن باشد یعنى از حیض پاك شده و با
شوهر همبستر نشدهاند)، و حساب عدّه را نگه دارید، و از خداى- پروردگارتان- پروا كنید؛ آنها را (در دوران عدّه) از خانههایشان بیرون نكنید- و آنها نیز بیرون نروند- مگر آنكه عمل زشت آشكارى مرتكب شوند. و اینها حدّ و مرزهاى خدا است و هر كس از حدّ و مرزهاى خدا تجاوز كند حقّا كه
بر خویشتن ستم كرده؛ تو (اى مرد) نمىدانى (و آن زن نمىداند) شاید خدا پس از آن (طلاق) كارى (از نظر صلح طرفین) پدید آورد.»
حرمت
وعده و قرار پنهانی با زنان در حال عده، برای ازدواج:
• «والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا...؛
و كسانى از شما كه قبض
روح مىشوند و همسرانى باقى مىگذارند، آنها خودشان را چهار ماه و ده روز (به عنوان عدّه وفات) در انتظار نگه مىدارند و چون به پایان مدت خود رسیدند پس در آنچه درباره خودشان به نیكى و معروف انجام دهند (انتخاب
همسر یا ترك آن)
بر شما (حكّام
جامعه یا مسلمین) گناهى نیست، و خدا از آنچه مىكنید آگاه است.»
• «ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا...؛
و در آنچه از خواستگارى زنهایى كه در عدّه وفاتاند) به كنایه گویید یا در دلهاى خود پنهان دارید
بر شما گناهى نیست، خداوند مىداند كه شما به زودى آنها را (طبق غرایز فطرى) یاد خواهید كرد، و لكن با آنها در خلوت قرارداد زناشویى نگذارید جز آنكه گفتارى پسندیده (و اشاره و كنایهدار) بگویید، و هرگز تصمیم بستن
عقد زوجیت نگیرید تا عدّه مقرر به پایان رسد، و بدانید كه خداوند آنچه در دل دارید مىداند پس، از (خشم) او
بر حذر باشید و بدانید كه خداوند بسیار
آمرزنده و بردبار است.»
عدم جواز خواستگاری صریح از زنان
شوهر مرده، در عده وفات:
• «والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا...؛
و كسانى از شما كه قبض روح مىشوند و همسرانى باقى مىگذارند، آنها خودشان را چهار ماه و ده روز (به عنوان عدّه وفات) در انتظار نگه مىدارند و چون به پایان مدت خود رسیدند پس در آنچه درباره خودشان به نیكى و معروف انجام دهند (انتخاب همسر یا ترك آن)
بر شما (حكّام جامعه یا مسلمین) گناهى نیست، و خدا از آنچه مىكنید آگاه است.»
• «ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا ولا تعزموا عقدة النکاح حتی یبلغ الکتـب اجله واعلموا ان الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه...؛
و در آنچه از خواستگارى زنهایى كه در عدّه وفاتاند) به كنایه گویید یا در دلهاى خود پنهان دارید
بر شما گناهى نیست، خداوند مىداند كه شما به زودى آنها را (طبق غرایز فطرى) یاد خواهید كرد، و لكن با آنها در خلوت قرارداد زناشویى نگذارید جز آنكه گفتارى پسندیده (و اشاره و كنایهدار) بگویید، و هرگز تصمیم بستن عقد زوجیت نگیرید تا عدّه مقرر به پایان رسد، و بدانید كه خداوند آنچه در
دل دارید مىداند پس، از (خشم) او
بر حذر باشید و بدانید كه خداوند بسیار آمرزنده و
بردبار است.»
جواز
خواستگاری تلویحی از زنان
شوهر مرده، در عده وفات:
• «والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا...؛
و كسانى از شما كه قبض روح مىشوند و همسرانى باقى مىگذارند، آنها خودشان را چهار ماه و ده روز (به عنوان عدّه وفات) در انتظار نگه مىدارند و چون به پایان مدت خود رسیدند پس در آنچه درباره خودشان به نیكى و معروف انجام دهند (انتخاب همسر یا ترك آن)
بر شما (حكّام جامعه یا مسلمین) گناهى نیست، و خدا از آنچه مىكنید آگاه است.»
• «ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا ولا تعزموا عقدة النکاح حتی یبلغ الکتـب اجله...؛
و در آنچه از خواستگارى زنهایى كه در عدّه وفاتاند) به كنایه گویید یا در دلهاى خود پنهان دارید
بر شما گناهى نیست، خداوند مىداند كه شما به زودى آنها را (طبق غرایز فطرى) یاد خواهید كرد، و لكن با آنها در خلوت قرارداد زناشویى نگذارید جز آنكه گفتارى پسندیده (و اشاره و كنایهدار) بگویید، و هرگز تصمیم بستن عقد زوجیت نگیرید تا عدّه مقرر به پایان رسد، و بدانید كه خداوند آنچه در دل دارید مىداند پس، از (خشم) او
بر حذر باشید و بدانید كه خداوند بسیار آمرزنده و بردبار است.»
جواز
ازدواج مناسب پس از پایان
سال و خروج از خانه
شوهر، قبل از
تشریع عده وفات:
• «والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا وصیة لازوجهم متـعـا الی الحول غیر اخراج فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهن من معروف...؛
و كسانى از شما كه مرگشان نزدیك مىشود و همسرانى باقى مىگذارند
بر آنهاست كه براى همسرانشان و هزینه زندگى تا یك سال را بدون بیرون كردن (آنها از خانه)
وصیت نمایند. و اگر خود آنها بیرون رفتند، پس
راجع به آنچه درباره خودشان به طور شایسته انجام دهند (ازدواج یا اشتغالى انتخاب نمایند،)
بر شما (وارثان
میت) گناهى نیست (و هزینه ساقط مىشود) و خداوند توانا و
حکیم است (این حكم در صدر
اسلام بود بعدا نسخ و تبدیل به
ارث و عدّه شد).»(مقصود از «لا جناح علیکم...؛» جواز ازدواج زنان
شوهر مرده پس از خروج از خانه
شوهر قبلی است. قابل ذکر است که آیه یاد شده به واسطه آیه عده
نسخ شده.
جواز گفتگوی مردان با زنان در عده به گونهای متعارف و شایسته و دور از گستاخی و
فریب:
• «والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا...؛
و كسانى از شما كه قبض روح مىشوند و همسرانى باقى مىگذارند، آنها خودشان را چهار ماه و ده روز (به عنوان عدّه وفات) در انتظار نگه مىدارند و چون به پایان مدت خود رسیدند پس در آنچه درباره خودشان به نیكى و معروف انجام دهند (انتخاب همسر یا ترك آن)
بر شما (حكّام جامعه یا مسلمین) گناهى نیست، و خدا از آنچه مىكنید آگاه است.»
• «ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا...؛
و در آنچه از خواستگارى زنهایى كه در عدّه وفاتاند) به كنایه گویید یا در دلهاى خود پنهان دارید
بر شما گناهى نیست، خداوند مىداند كه شما به زودى آنها را (طبق غرایز فطرى) یاد خواهید كرد، و لكن با آنها در خلوت قرارداد زناشویى نگذارید جز آنكه گفتارى پسندیده (و اشاره و كنایهدار) بگویید، و هرگز تصمیم بستن عقد زوجیت نگیرید تا عدّه مقرر به پایان رسد، و بدانید كه خداوند آنچه در دل دارید مىداند پس، از (خشم) او
بر حذر باشید و بدانید كه خداوند بسیار آمرزنده و بردبار است.»
جواز ازدواج زنان
شوهر مرده، پس از انقضای عده وفات:
• «والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا فاذا بلغن اجلهن فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف...؛
و كسانى از شما كه قبض روح مىشوند و همسرانى باقى مىگذارند، آنها خودشان را چهار ماه و ده روز (به عنوان عدّه وفات) در انتظار نگه مىدارند و چون به پایان مدت خود رسیدند پس در آنچه درباره خودشان به نیكى و معروف انجام دهند (انتخاب همسر یا ترك آن)
بر شما (حكّام جامعه یا مسلمین) گناهى نیست، و خدا از آنچه مىكنید آگاه است.»
جواز ازدواج مجدد
بیوه مطلقه، با
شوهر سابق خود، پس از پایان
عده:
• «واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف...؛
و چون زنان را طلاق دادید و به پایان عدّه خود رسیدند آنها را از ازدواج با
شوهران خود (
شوهران سابق یا آنان كه انتخاب خواهند كرد) اگر در میان خودشان به نیكى توافق كنند باز مدارید. با این (دستور) كسانى از شما كه به خدا و
روز آخرت ایمان مىآورند پند داده مىشوند. این براى شما رشد دهندهتر و پاكیزهتر است، و خدا مىداند و شما نمىدانید.»
مسکن زنان مطلقه، در ایام عده،
بر عهده
شوهران:
• «یـایها النبی اذا طـلقتم النساء...؛
اى پیامبر، هنگامى كه خواستید زنها را طلاق دهید آنها را به وقت عده طلاق دهید، (در زمانى كه شروع به عدّه ممكن باشد یعنى از حیض پاك شده و با
شوهر همبستر نشدهاند)، و حساب عدّه را نگه دارید، و از خداى- پروردگارتان- پروا كنید؛ آنها را (در دوران عدّه) از خانههایشان بیرون نكنید- و آنها نیز بیرون نروند- مگر آنكه عمل زشت آشكارى مرتكب شوند. و اینها حدّ و مرزهاى خدا است و هر كس از حدّ و مرزهاى خدا تجاوز كند حقّا كه
بر خویشتن ستم كرده؛ تو (اى مرد) نمىدانى (و آن زن نمىداند) شاید خدا پس از آن (طلاق) كارى (از نظر صلح طرفین) پدید آورد.»
• «اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم ولا تضاروهن لتضیقوا علیهن وان کن اولـت حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن...؛
آنها را (زنان مطلّقه را) در آنجا كه ساكن هستید از مقدار توانتان سكونت دهید، و به آنها (از ناحیه مسكن و
انفاق و غیره) آسیب نرسانید تا (زندگى را)
بر آنها تنگ نمایید (و مجبور به رفتن شوند). و اگر باردار باشند هزینه آنها را تا آن گاه كه وضع حمل كنند بدهید، و اگر براى شما بچه را
شیر دادند
اجرت آنها را بپردازید، و در میان خود (
راجع به حال
طفل) به نیكى به
مشورت و قبول گفتار یكدیگر بپردازید، و اگر با یكدیگر سختگیرى كردید، زن دیگرى آن بچه را شیر دهد (مرد باید براى طفل
دایه بگیرد).»
پایان بارداری، انتهای زمان
عده زنان باردار:
•«والــی یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلـثة اشهر والــی لم یحضن واولـت الاحمال اجلهن ان یضعن حملهن...؛
و از زنان شما آنهایى كه از دیدن
خون حیض مأیوسند، اگر
شک كردید، (كه براى سن یأس است یا عوارض دیگر) عدّه آنها سه ماه است و هم چنین زنانى كه (با وجود اقتضاى سن) حیض ندیدهاند. و زنهاى باردار مدت عده آنها وضع حمل آنهاست. و هر كه از خدا پروا كند خدا براى او در كارهایش آسانى قرار مىدهد.»
سه ماه، عده زنان مردد در
یائسه بودن:
• «والــی یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلـثة اشهر...؛
و از زنان شما آنهایى كه از دیدن خون حیض مأیوسند، اگر شك كردید، (كه براى سن یأس است یا عوارض دیگر) عدّه آنها سه ماه است و هم چنین زنانى كه (با وجود اقتضاى سن) حیض ندیدهاند. و زنهاى باردار مدت عده آنها وضع حمل آنهاست. و هر كه از خدا پروا كند خدا براى او در كارهایش آسانى قرار مىدهد.»
سه ماه، عده زنان غیر حایض در سن حیض:
• «والــی یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلـثة اشهر والــی لم یحضن واولـت الاحمال اجلهن ان یضعن حملهن ومن یتق الله یجعل له من امره یسرا؛
و از زنان شما آنهایى كه از دیدن
خون حیض مأیوسند، اگر شك كردید، (كه براى سن یأس است یا عوارض دیگر) عدّه آنها سه ماه است و هم چنین زنانى كه (با وجود اقتضاى سن) حیض ندیدهاند. و زنهاى باردار مدت عده آنها وضع حمل آنهاست. و هر كه از خدا پروا كند خدا براى او در كارهایش آسانى قرار مىدهد.»
چهار ماه و ده روز، عده زنان
شوهر مرده:
• «والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا...؛
و كسانى از شما كه
قبض روح مىشوند و همسرانى باقى مىگذارند، آنها خودشان را چهار ماه و ده روز (به عنوان عدّه وفات) در انتظار نگه مىدارند و چون به پایان مدت خود رسیدند پس در آنچه درباره خودشان به نیكى و
معروف انجام دهند (انتخاب همسر یا ترك آن)
بر شما (حكّام
جامعه یا مسلمین) گناهى نیست، و خدا از آنچه مىكنید آگاه است.»
سه طهر، عده طلاق:
• «والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء...؛
و زنان طلاق داده شده باید مدت سه پاكى (از عادت زنانه) خود را در انتظار دارند (عدّه نگه دارند) و اگر به خدا و روز واپسین
ایمان دارند
بر آنها جایز نیست كه آنچه را
خداوند در رحمهایشان آفریده (از خون حیض یا
فرزند) پنهان دارند (مثلا حیض سوم را دیده ولى انكار كنند تا به وسیله
رجوع به
شوهر اول بازگردند یا ندیده ادعاى دیدن كنند تا مانع از
رجوع شوهر شوند یا وجود اولاد را
انکار نمایند تا
شوهر دیگر كنند)، و شوهرانشان (در
طلاق رجعی) سزاوارترند آنها را در زمان عده (به همسرى) بازگردانند اگر قصد آشتى و سازش دارند، و براى آنها
بر عهده مردان (در
سنت فطرت و
حکم شریعت) حقوقى شایسته است (چون حق
استمتاع و
نفقه و حسن معاشرت و
ارث) مانند حقوقى كه (براى مردان)
بر عهده آنهاست (مثل حق طلاق، استمتاع، حسن معاشرت، و انتخاب همسر دیگر، منع از
سفر،
ولایت بر اولاد، ارث و غیره) و مردان را (به
شهادت اختلاف كمّ و كیف
حقوق)
بر آنها برترى است. و خداوند مقتدر و حكیم مصلحتدان (در
تکوین و
تشریع) است.»
عدم وجوب عده
بر زن طلاق داده شده، قبل از
آمیزش:
• «یـایها الذین ءامنوا اذا نکحتم المؤمنـت ثم طـلقتموهن من قبل ان تمسوهن فما لکم علیهن من عدة تعتدونها...؛
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، هر گاه زنهاى
مؤمن را به همسرى خود درآوردید سپس آنها را پیش از آنكه با آنان آمیزش كنید طلاق دادید، پس شما را
بر عهده آنها عدّهاى نیست كه شمار (روزهاى) آن را نگاه دارید پس آنها را (به دادن نصف مهر در صورت تعیین مهریه و به دادن مبلغى درخور شأن آنها در صورت عدم تعیین
مهریه ) برخوردار نمایید، و آنها را به بهترین شیوه رها سازید.»
عده نگه داشتن زن طلاق داده شده، حقی برای
شوهر برعهده زن:
• «یـایها الذین ءامنوا اذا نکحتم المؤمنـت ثم طـلقتموهن من قبل ان تمسوهن فما لکم علیهن من عدة تعتدونها فمتعوهن وسرحوهن سراحـا جمیلا؛
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، هر گاه زنهاى مؤمن را به همسرى خود درآوردید سپس آنها را پیش از آنكه با آنان آمیزش كنید طلاق دادید، پس شما را
بر عهده آنها عدّهاى نیست كه شمار (روزهاى) آن را نگاه دارید پس آنها را (به دادن نصف مهر در صورت تعیین مهریه و به دادن مبلغى درخور شأن آنها در صورت عدم تعیین مهریه) برخوردار نمایید، و آنها را به بهترین شیوه رها سازید.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم عده».