حکم شورا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بر اساس
آیات قرآن کریم پیامبر وظيفه داشت با
مردم حتى آنان كه در گذشته
لغزش داشتهاند،
مشورت كند.
لزوم
مشورت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با مسلمانان، درباره امور اجتماعی:
• «... وشاورهم فی الامر...
پس به
برکت رحمتى از جانب خداوند با آنها (
امت خود) نرمخو شدى، و اگر بد
خلق و سختدل بودى حتما از دورت پراكنده مىشدند. پس، از آنها درگذر و برايشان
آمرزش طلب و در كارها با آنان مشورت نما، و چون تصميم گرفتى بر خدا
توکل كن، كه بىترديد خداوند توكل كنندگان را دوست دارد.»
استحباب شورا در مورد امور، از سوی مؤمنان:
• «والذین استجابوا لربهم واقاموا الصلوة وامرهم شوری بینهم..
و كسانى كه پروردگارشان را (در دعوت به
ایمان و عمل) اجابت كردهاند، و
نماز را برپا داشتهاند و كارشان در ميان خودشان به مشاوره برگزار مىگردد، و از آنچه به آنها
روزی كردهايم
انفاق مىكنند.»
مطلوبیت شور و مشورت والدین، درباره
تغذیه و
شیردهی کودک:
• «والولدت یرضعن اولـدهن حولین کاملین... فان ارادا فصالا عن تراض منهما وتشاور فلا جناح علیهما..
و مادران بايد فرزندان خود را دو
سال كامل شير دهند؛ اين (دستور) براى كسى است كه مىخواهد دوران شيرخوارگى (طفل) را تكميل كند، و روزى و لباس آنها به نحو متعارف بر عهده كسى است كه طفل از آن اوست (
پدر)؛ هيچ كس جز به مقدار توانش
مکلّف نمىشود، نبايد مادرى به خاطر فرزندش به زيان افتد و نه صاحب فرزندى براى فرزندش (نه به مادر تحميل شود كه
مجّانا شير دهد و نه به پدر كه هزينه بيشتر بپردازد) و نبايد
مادر و پدر (به خاطر اختلافات خود) به فرزند خود ضرر و آسيب برسانند. و مانند اين
تکلیف بر عهده
وارث (پدر) نيز مىباشد (كه اگر پدر بميرد و تركه به همان طفل رسد،
نفقه مادر با شرايط فوق از آن مال ادا مىشود)، حال اگر پدر و مادر بخواهند روى توافق و مشورتشان (فرزند را قبل از موعد مقرر) از شير بگيرند بر آنها گناهى نيست. و اگر بخواهيد براى شير دادن اولادتان
دایه طلبيد بر شما گناهى نيست در صورتى كه آنچه را كه بايد بدهيد به نيكى و
معروف بپردازيد. و از خدا پروا كنيد و بدانيد خدا به آنچه مىكنيد بيناست.»
• «... فان ارضعن لکم فـاتوهن اجورهن واتمروا بینکم بمعروف وان تعاسرتم فسترضع له اخری
آنها را (
زنان مطلّقه را) در آنجا كه ساكن هستيد از مقدار توانتان سكونت دهيد، و به آنها (از ناحيه
مسکن و انفاق و غيره) آسيب نرسانيد تا (زندگى را) بر آنها تنگ نماييد (و مجبور به رفتن شوند). و اگر باردار باشند هزينه آنها را تا آن گاه كه وضع حمل كنند بدهيد، و اگر براى شما بچه را شير دادند
اجرت آنها را بپردازيد، و در ميان خود (راجع به حال طفل) به نيكى به مشورت و قبول گفتار يكديگر بپردازيد، و اگر با يكديگر سختگيرى كرديد،
زن ديگرى آن بچه را شير دهد (مرد بايد براى طفل دايه بگيرد).»
تعبیر (وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ) براى زنده كردن شخصيت مسلمانان و تجديد حيات فكرى و روحى آنان است. اين دستور بخاطر آن است كه پيامبر ص قبل از آغاز
جنگ احد در چگونگى مواجهه با
دشمن با ياران خود مشورت كرد و نظر اكثريت بر اين شد كه اردوگاه، دامنه احد باشد و ديديم كه اين نظر، محصول رضايت بخشى نداشت. در اينجا اين فكر به نظر بسيارى مىرسيد كه در
آینده پیامبر نبايد با كسى مشورت كند. قرآن به اين طرز تفكر پاسخ مىگويد و دستور مىدهد كه باز هم با آنها مشورت كن هر چند نتيجه مشورت در پارهاى از موارد، سودمند نباشد زيرا از نظر كلى كه بررسى كنيم منافع آن روي هم رفته بمراتب بيش از زيانهاى آن است و اثرى كه در آن براى پرورش فرد و اجتماع و بالا بردن شخصيت آنها وجود دارد از همه اينها بالاتر است.
پيامبر در چه موضوعاتى با مردم مشورت مىكرد؟ گرچه كلمه الامر در شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ
مفهوم وسيعى دارد و همه كارها را شامل مىشود ولى مسلم است كه پيامبر هرگز در
احکام الهى با مردم مشورت نمىكرد بلكه در آنها صرفا تابع
وحی بود. بنا بر اين مورد مشورت، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و به عبارت ديگر پيامبر در
قانونگذاری، هيچوقت مشورت نمىكرد و تنها در طرز اجراى
قانون نظر مسلمانان را مىخواست و لذا گاهى كه پيامبر پيشنهادى را طرح مىكرد مسلمانان نخست سؤال مىكردند كه آيا اين يك حكم الهى است؟ و يك قانون است كه قابل اظهار نظر نباشد و يا مربوط به چگونگى تطبيق قوانين مىباشد اگر از قبيل دوم بود اظهار نظر مىكردند و اگر از قبيل اول بود
تسلیم مىشدند.
موضوع
مشاوره در
اسلام با اهميت خاصى تلقى شده، پيغمبر اكرم با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به مشاوره نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامههاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مىداد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ احد مشاهده كرديم و مىتوان گفت: يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود. اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاحانديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مىنشينند، كمتر گرفتار
لغزش مىشوند، به
عکس افرادى كه: گرفتار
استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار ديگران مىدانند- هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند- غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مىشوند.
با چه اشخاصى مشورت كنيم؟مسلم است كه هر كس نمىتواند طرف مشورت قرار گيرد، زيرا گاه آنها نقاط ضعفى دارند كه مشورت با آنها مايه بدبختى و عقب افتادگى است چنان كه
امام علی (علیهالسّلام) مىفرمايد: با سه طايفه مشورت نكن:
۱- لا تدخلن فى مشورتك بخيلا يعدل بك عن الفضل و يعدك الفقر: با افراد
بخیل مشورت نكن زيرا ترا از بخشش و كمك به ديگران بازمىدارند و از
فقر مىترسانند.
۲- و لا جبانا يضعفك عن الامور: همچنين با افراد
ترسو مشورت نكن زيرا آنها ترا از انجام كارهاى مهم بازمىدارند.
۳- و لا حريصا يزين لك الشره بالجور: و نيز با افراد
حریص مشورت نكن كه آنها براى جمع آورى ثروت و يا كسب و مقام، ستمگرى را در نظر تو جلوه مىدهند.
همانطور كه در
اسلام دستور مؤكد در باره مشورت كردن داده شده به افرادى كه مورد مشورت قرار مىگيرند نيز تاكيد شده كه از: هيچگونه خيرخواهى فرو- گذار نكنند و
خیانت در مشورت، يكى از گناهان بزرگ محسوب مىشود، حتى اين حكم در باره غير مسلمانان نيز ثابت است، يعنى اگر
انسان، پيشنهاد مشورت را از غير مسلمانى بپذيرد، حق ندارد در مشورت، نسبت به او خيانت كند و غير از آنچه تشخيص مىدهد به او اظهار نمايد. در رساله
حقوق كه از
امام سجاد علی بن الحسین (علیهالسّلام) نقل شده مىفرمايد: و حق المستشير إن علمت له رأيا اشرت عليه و ان لم تعلم ارشدته الى من يعلم و حق المشير عليك ان لا تتهمه فيما لا يوافقك من رأيه: حق كسى كه از تو مشورت مىخواهد اين است كه اگر
عقیده و نظرى دارى در
اختیار او بگذارى و اگر در باره آن كار، چيزى نمىدانى، او را به كسى راهنمايى كنى كه ميداند و اما حق كسى كه مشاور تو است اين است كه در آنچه با تو موافق نيست او را
متهم نسازى.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم شورا».