• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حَوایا (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَوایا (به فتح حاء)، از واژگان قرآن کریم به معنای روده‌ها و جمع حَوِیَّه است. ریشه این واژه از حَوَی (به فتح حاء و واو) به معنای جمع کردن است و چون روده در شکم جمع شده و مستدیر است لذا به آن حویّه و حوایا گفته‌اند.



حَوایا به معنای روده‌ها است و آن جمع حَوِیَّه است. ناگفته نماند: حوی به معنی جمع کردن است. در اقرب گوید: «حَوَاهُ‌ یعنی جَمَعَهُ و مَلَکَهُ و اَحْرَزَهُ». و چون روده در شکم جمع شده و مستدیر است لذا به آن حویّه و حوایا گفته‌اند.
(وَعَلَی الَّذِینَ‌هادُوا حَرَّمْنا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُما اِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما اَوِ الْحَوایا اَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَ اِنَّا لَصادِقُونَ‌) یعنی: «بر یهود هر ناخن‌داری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند نیز پیه را بر ایشان حرام کردیم جز آنچه بر پشت آن دو و یا بر روده‌ها باشد یا به استخوان پیوسته باشد. این تحریم به جرم سرکشی آنها بود و ما راستگو هستیم.»
آیه شریفه روشن می‌کند که اشیاء فوق در نتیجه تجاوز کاری بر یهود حرام شده است چنانکه آیه‌: (فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِینَ‌ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ اُحِلَّتْ لَهُمْ..) (به خاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و نيز به خاطر بازداشتن فراوان آنها از راه خدا، بخشى از چيزها و خوراكى‌هاى پاكيزه را كه براى آنها حلال شده بود، بر آنان حرام كرديم.) در این مضمون صریح است.
در سفر لاویان از تورات فعلی باب ۱۱ گوشت‌های حلال و حرام یهود نقل شده و شاید بتوان از آن در تفسیر آیه شریفه استفاده کرد.
[۱۸] سفر لاویان، باب۱۱.

مقداری از آنها از محرّمات اسلامی و بعضی از محلّلات آن، از جمله گوشت شتر را حرام و نجس دانسته است و ظاهرا چون یهود انکار می‌کردند که این تحریم در شریعت موسی برای مجازات بوده باشد و این محرّمات از اوّل حرام بوده‌اند قرآن در ردّ آن فرمود: (کُلُّ الطَّعامِ کانَ حِلًّا لِبَنِی اِسْرائِیلَ اِلَّا ما حَرَّمَ اِسْرائِیلُ عَلی‌ نَفْسِهِ‌ فَاْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها اِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ‌) (همه خوردنى‌ها بر بنی‌اسرائیل حلال بود، جز آنچه اسرائيل (یعقوب‌)، پيش از نزول تورات، بر خود تحريم كرده بود؛ بگو: «اگر راست مى‌گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد.»)


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۰۴.    
۲. ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، ج۲، ص۱۱۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۱۱۲.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۷۱.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۷۵۵.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۱۸۴.    
۷. انعام/سوره۶، آیه۱۴۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۷، ص۳۶۵.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۵۰۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۱۸۴-۱۸۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۳۱۱-۳۱۲.    
۱۲. نساء/سوره۴، آیه۱۶۰.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۳.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۵، ص۱۲۹.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۱۱.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۲۳۷-۲۳۸.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۴۲.    
۱۸. سفر لاویان، باب۱۱.
۱۹. آل عمران/سوره۳، آیه۹۳.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۳، ص۳۴۵.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۳۴.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۳۴۴.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۶۴.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حوایا»، ج۲، ص۲۰۴-۲۰۵.    






جعبه ابزار