حج (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلمه
حج در لغت بمعنای قصد بعد از قصد است، یعنی
قصد مکرر و در
اصطلاح شرع به معنای عملی است که معهود در بین مسلمانان است.
حج در لغت به معنای قصد است، سپس به قصد دیدار خانه خدا برای اجرای مناسک،
اختصاص یافته است.
در این مدخل از کلمه «
حج» و سیاق آیاتی چون «و من یعظم شعائر الله...» ( (اینگونه است
مناسک حج ) و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد این کار نشانه تقوای دلهاست)
و «لاتقتلوا الصید و انتم حرم...» (ای کسانی که ایمان آوردهاید شکار را در حال احرام به قتل نرسانید...)
استفاده شده است.
پس از اتمام اعمال
حج، تمامی گناهان
حج گزار، آمرزیده می شود: «واذکروا الله فی ایام معدودت فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه ومن تاخر فلا اثم علیه لمن اتقی...» و
خدا را در روزهای معینی یاد کنید! (روزهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ ماه ذی الحجه). و هر کس شتاب کند، و (ذکر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهی بر او نیست، و هر که تأخیر کند، (و سه روز انجام دهد نیز) گناهی بر او نیست، برای کسی که تقوا پیشه کند... .(«لا» در «لا اثم علیه» در هر دو مورد، برای نفی جنس است و به هیچ چیزی مقید نشده و مقصود این است که هر کس اعمال
حج را کامل بجا آورد آمرزیده است، خواه دو روز در
منی بماند، خواه سه روز، بنابراین آیه درصدد بیان تخییر بین تاخیر و تعجیل نیست.
روایتی از امام صادق علیهالسّلام نیز مؤید همین برداشت است.)
: «واذکروا الله فی ایام معدودت فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه ومن تاخر فلا اثم علیه لمن اتقی...» (
امام صادق علیهالسلام درباره «لمن اتقی...» فرمودند: مقصود از آن، پرهیز از
گناهان کبیره است.
و نیز از آن حضرت روایت شده که راجع به «فمن تعجل فی...» فرمود: «یرجع لا ذنب له، برمی گردد و گناهی برای او نیست».
)
: «واذکروا الله فی ایام معدودت فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه ومن تاخر فلا اثم علیه لمن اتقی واتقوا الله...» و خدا را در روزهای معینی یاد کنید! (روزهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ ماه ذی الحجه). و هر کس شتاب کند، و (
ذکر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهی بر او نیست، و هر که تأخیر کند، (و سه روز انجام دهد نیز) گناهی بر او نیست، برای کسی که
تقوا پیشه کند، و از خدا بپرهیزید ... .
آمرزش
حج گزار، در صورت درگذشت وی در ایام تشریق می باشد: «واذکروا الله فی ایام معدودت فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه...» و خدا را در روزهای معینی یاد کنید! (روزهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ ماه ذی الحجه). و هر کس شتاب کند، و (ذکر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهی بر او نیست... . (در روایتی که از امام صادق علیهالسّلام نقل شده آن حضرت راجع به «فمن تعجل فی یومین...» فرموده: یعنی کسی که در این دو روز (از
ایام تشریق ) از دنیا برود، گناهان او بخشیده میشود و «من تاخر...» یعنی کسی که مرگ او به تأخیر افتد، در صورتی که از کبایر
اجتناب کند، گناهی بر او نیست.
)
بهره مندی حاجیان از آمرزش خدا، در صورت به جای آوردن
حج با ویژگیهای آن محقق میگردد: «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیـمـا للناس والشهر الحرام والهدی والقلـئد... • اعلموا ان الله شدید العقاب وان الله غفور رحیم»خداوند، کعبه، بیت الحرام، را وسیلهای برای سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده و همچنین ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای نشاندار...•بدانید خدا دارای
مجازات شدید و (در عین حال) آمرزنده و مهربان است.
بجا آوردن
حج، سبب تقویت دیانت مردم است: «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیـمـا للناس...» خداوند، کعبه، بیت الحرام، را وسیلهای برای سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده ... . (در روایت امام صادق علیهالسّلام در
تفسیر آیه نقل شده است که خداوند،
حج را موجب تقویت
دین مردم قرار داده است.
)
اعمال
حج،
توشه خیری برای آخرت
حج گزار است: «الحج اشهر معلومـت... وما تفعلوا من خیر یعلمه الله وتزودوا فان خیر الزاد التقوی...»
حج، در ماههای معینی است!...و آنچه از کارهای نیک انجام دهید، خدا آن را میداند. و
زاد و
توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و
توشه، پرهیزکاری است!... .
«واذن فی الناس بالحج... • لیشهدوا منـفع لهم ویذکروا اسم الله فی ایام معلومـت... • ... لیقضوا تفثهم ولیوفوا نذورهم ولیطوفوا بالبیت العتیق• ذلک ومن یعظم حرمـت الله فهو خیر له عند ربه...» و مردم را دعوت عمومی به
حج کن...•تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند، و نام خدا را در ایام معینی...ببرند...•...باید آلودگیها را از خود بر طرف سازند و به نذرهای خود وفا کنند، و بر گرد خانه گرامی
کعبه طواف نمایند•مناسک
حج چنین است، و هر کس برنامههای الهی را بزرگ دارد نزد پروردگارش برای او بهتر است... .
تهیه
توشه آخرتی؛ تقوا در سفر
حج، مهم تر از تهیه
توشه مادی برای مسافرت است: «الحج اشهر معلومـت فمن فرض فیهن الحج فلا رفث ولا فسوق ولا جدال فی الحج وما تفعلوا من خیر یعلمه الله وتزودوا فان خیر الزاد التقوی واتقون یـاولی الالبـب»
حج، در ماههای معینی است! و کسانی که (با بستن
احرام ، و شروع به مناسک
حج،)
حج را بر خود فرض کردهاند، (باید بدانند که) در
حج، آمیزش جنسی با زنان، و گناه و جدال نیست! و آنچه از کارهای نیک انجام دهید، خدا آن را میداند. و زاد و
توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و
توشه، پرهیزکاری است! و از من به پرهیزیدای خردمندان! («فان خیر الزاد» به منزله تعلیل است، یعنی تقوا برتر از تهیه
توشه برای سفر است، بنابراین برای کسب
تقوا حریص تر باید باشید.
)
اجرای مناسک
حج، عامل جلب رضایت الهی برای
حج گزار است: «یـایها الذین ءامنوا لاتحلوا شعـئر الله ولاالشهر الحرام ولا الهدی ولا القلـئد ولا ءامین البیت الحرام یبتغون فضلا من ربهم ورضونـا...» ای کسانی که ایمان آوردهاید شعایر الهی (و مراسم
حج را محترم بشمرید و مخالفت با آنها) را حلال ندانید و نه
ماه حرام را، و نه قربانیهای بینشان، و نشاندار، و نه آنها که به قصد خانه خدا برای بدست آوردن فضل پروردگار و خشنودی او میآیند... .
لغو هرگونه امتیاز گروهی و طایفهای، در
حج: «واذ جعلنا البیت مثابة للناس وامنـا واتخذوا من مقام ابرهیم مصلی وعهدنا الی ابرهیم واسمـعیل ان طهرا بیتی للطائفین والعـکفین والرکع السجود» (و بخاطر بیاورید) هنگامی را که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم (و برای تجدید همین خاطره) از مقام ابراهیم نماز گاهی برای خود انتخاب کنید، و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید.
«ثم افیضوا من حیث افاض الناس...» سپس از همان جا که مردم کوچ میکنند، (به سوی سرزمین منی) کوچ کنید!... .
«ان الذین کفروا ویصدون عن سبیل الله والمسجد الحرام الذی جعلنـه للناس سواء العـکف فیه والباد ومن یرد فیه بالحاد بظـلم نذقه من عذاب الیم• واذن فی الناس بالحج یاتوک رجالا وعلی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق• لیشهدوا منـفع لهم ویذکروا اسم الله فی ایام معلومـت علی ما رزقهم من بهیمة الانعـم فکلوا منها واطعموا البائس الفقیر»کسانی که کافر شدند و مؤمنان را از راه خدا و از
مسجدالحرام ، که آن را برای همه مردم مساوی قرار دادیم اعم از کسانی که در آنجا زندگی میکنند و یا از نقاط دور وارد میشوند، باز میدارند (مستحق عذابی درد ناکند) و هر کس بخواهد در این سرزمین از طریق
حق منحرف گردد و دست به ستم زند ما از عذاب دردناک به او میچشانیم.•و مردم را دعوت عمومی به
حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دور (به سوی خانه خدا) بیایند•تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند، و نام خدا را در ایام معینی بر چهار پایانی که به آنها
روزی داده است (هنگام قربانی کردن) ببرند (و هنگامی که قربانی کردید) از گوشت آنها بخورید، و بینوای فقیر را نیز
اطعام نمائید.
دستگیری از تنگدستان، از حکمتهای تشریع
حج و آموزههای آن به شمار می رود: «لیشهدوا منـفع لهم ویذکروا اسم الله فی ایام معلومـت علی ما رزقهم من بهیمة الانعـم فکلوا منها واطعموا البائس الفقیر» تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند، و نام خدا را در ایام معینی بر چهار پایانی که به آنها روزی داده است (هنگام
قربانی کردن) ببرند (و هنگامی که قربانی کردید) از گوشت آنها بخورید، و بینوای
فقیر را نیز اطعام نمائید.
«والبدن جعلنـها لکم من شعـئر الله لکم فیها خیر فاذکروا اسم الله علیها صواف فاذا وجبت جنوبها فکلوا منها واطعموا القانع والمعتر کذلک سخرنـها لکم لعلکم تشکرون» و شترهای چاق و فربه را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم در آنها برای شما خیر و برکت است، نام خدا را (هنگام قربانی کردن آنها) در حالی که به صف ایستادهاند ببرید، هنگامی که پهلویشان آرام گرفت (و جان دادند) از گوشت آنها بخورید و مستمندان قانع و فقیران معترض را نیز از آن اطعام کنید، اینگونه ما آنها را مسخرتان ساختیم تا
شکر خدا را بجا آورید.
موسم
حج، درپی دارنده منافع دنیایی و آخرتی برا همگان است: «واذن فی الناس بالحج... • لیشهدوا منـفع لهم...» و مردم را
دعوت عمومی به
حج کن ...•...تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند... .
: «الحج اشهر معلومـت... وتزودوا... • لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم...»
حج، در ماههای معینی است! ... و زاد و
توشه تهیه کنید، ...•گناهی بر شما نیست که از فضل پروردگارتان (و از منافع اقتصادی در
ایام حج ) طلب کنید (که یکی از منافع
حج، پیریزی یک
اقتصاد صحیح است)... . (در روایتی از امام صادق علیهالسّلام «فضلا من ربکم» به
رزق به دست آمده از راه خرید و فروش در موسم
حج تفسیر شده است.
)
کسب مال و تجارت در سفر
حج، امری مشروع و مجاز برای حاجیان است: «الحج اشهر معلومـت... • لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم...»
حج، در ماههای معینی است!...• گناهی بر شما نیست که از فضل پروردگارتان (و از منافع اقتصادی در ایام
حج) طلب کنید (که یکی از منافع
حج، پیریزی یک اقتصاد صحیح است)... .
«... ءامین البیت الحرام یبتغون فضلا من ربهم...» ... آنها که به قصد خانه خدا برای بدست آوردن فضل پروردگار ... میآیند ... . (برداشت بنا بر این است که مقصود از «یبتغون فضلا من ربهم» رزق و روزی و کسب درآمدهای مادی به وسیله
تجارت و مانند آن باشد، چنانکه برخی از مفسران فضل در آیه را به همین معنا گرفتهاند.
)
حج، دارای نقش اساسی، در قوام و برپایی جوامع است: «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیـمـا للناس...» خداوند،
کعبه ، بیت الحرام، را وسیلهای برای سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده ... .
دستیابی به منافع و برکات
حج، در گرو حضور در مراسم و اجرای مناسک آن است: «واذن فی الناس بالحج یاتوک رجالا وعلی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق• لیشهدوا منـفع لهم ویذکروا اسم الله فی ایام معلومـت علی ما رزقهم من بهیمة الانعـم فکلوا منها واطعموا البائس الفقیر» و مردم را دعوت عمومی به
حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دور (به سوی
خانه خدا ) بیایند•تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند، و نام خدا را در ایام معینی بر چهار پایانی که به آنها روزی داده است (هنگام قربانی کردن) ببرند (و هنگامی که قربانی کردید) از گوشت آنها بخورید، و بینوای فقیر را نیز اطعام نمائید.
در پی تحریم ورود مشرکان به مکه، خداوند به مسلمانان وعده بی نیازی در
حج میدهد: «یـایها الذین ءامنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هـذا وان خفتم عیلة فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء...» ای کسانی که
ایمان آوردهاید مشرکان ناپاکند لذا نباید پس از امسال نزدیک مسجد الحرام شوند و اگر از
فقر میترسید خداوند شما را از فضلش، هر گاه بخواهد، بی نیاز میسازد ... .
حج نقش مهمی در تقویم کاری و تعیین تاریخ، برای اجرای امور مهم و معاملات ایفا میکند: «قال انی ارید ان انکحک احدی ابنتی هـتین علی ان تاجرنی ثمـنی حجج فان اتممت عشرا فمن عندک...» (
شعیب ) گفت: من میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو در آورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی، و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی محبتی از ناحیه تو است... .
کلمه «حجج» جمع حجة است، که مراد از آن یک سال است، و اینکه سال را
حجه خواند به این عنایت است که در هر سال یک بار
حج بیت الحرام انجام میشود، و از همین جا روشن میگردد که مسأله
حج خانه خدا جزو شریعت
ابراهیم علیهالسلام بوده، و در نزد مردم آن دوره نیز معمول بوده است.
حضور مشرکان، در مراسم سالانه
حج، دارای منافع اقتصادی، برای مکیان : از جمله مسلمانان است: «یـایها الذین ءامنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هـذا وان خفتم عیلة فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء...» ای کسانی که ایمان آوردهاید مشرکان ناپاکند لذا نباید پس از امسال نزدیک مسجد الحرام شوند و اگر از فقر میترسید خداوند شما را از فضلش، هر گاه بخواهد، بینیاز میسازد ... .
آمیزش در حج،
ابراهیم و حج،
احکام حج،
اخلاص در حج،
اسماعیل و حج،
حج افراد،
حج تمتع،
حج قران،
امنیت در حج،
اهمیت حج،
برائت در حج،
پاداش حج،
تجارت در حج،
ترک حج،
تعاون در حج،
تقوا در حج،
تکبیر در حج،
توشه حج،
حجةالوداع.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حج».