حج مبتول
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حج مَبتول همان
حج افراد است؛ از این عنوان در روایات و به تبع آن در كلمات فقها در باب حج به كار رفته است.
حج مَبتول همان حج
افراد است. علّت ناميدن حج
افراد به مبتول (به معناى مقطوع) جدا بودن
عمرۀ آن از حج است؛ بر خلاف
حج تمتع كه چنين نيست. عنوان ياد شده در روايات
و به تبع آن در كلمات فقها در باب حج به كار رفته است.
امام خمینی درباره اینکه حج
اِفراد وظیفه چه کسی است میفرمایند: «حج سه قسم است: «تمتع» و «
قران» و «
افراد». و اوّلی بر کسیکه از
مکه دور است
واجب میباشد و دوتای دیگر بر کسیکه حاضر است یعنی دور نیست واجب میباشد. و حد دوری از هر طرف مکه بنابر اقوی چهل و هشت میل میباشد، و کسیکه در سر این حد است ظاهر این است که وظیفهاش تمتع است، و اگر در اینکه منزلش داخل حد یا خارج از آن است
شک نماید، واجب است فحص نماید. و اگر متمکن از فحص نباشد باید مراعات احتیاط نماید. آنچهکه گذشت نسبت به
حجة الاسلام است و اما
حج نذری و مانند آن، پس شخص حق دارد هر نوع حجّی را که میخواهد
نذر نماید، و همچنین است حال هردو عِدل آن (یعنی
قسم و
عهد) و اما حج افسادی تابع حجّی است که آن را
فاسد کرده است.»
و «کسیکه دو
وطن دارد که یکی از آنها در کمتر از حد و دیگری در خارج از حد یا در سرحدّ میباشد لازم است که در هر کدام که بیشتر سکونت دارد واجب آن را انجام دهد، به شرطی که دو سال در مکه اقامت نکرده باشد، پس اگر هر دو وطن مساوی باشند چنانچه از هر دو وطن
مستطیع باشد بین دو وظیفه مخیّر میباشد، اگر چه
افضل آن است که تمتع را اختیار نماید و اگر از یکی از آنها مستطیع باشد نه از دیگری لازم است که وظیفه وطن
استطاعت را انجام دهد.»
و «كسى كه اهل مكه باشد و به بعضى از شهرها برود (از حد خارج شود) سپس به مكه برگردد
احتیاط (واجب) آن است كه واجب شخص
مکّی را بهجا آورد بلكه خالى از قوت نيست.»
كسىكه وظيفهاش حج تمتع است جايز نيست كه اختياراً به دو قسم ديگر حج (قران و
افراد)
عدول نمايد.
مگر در مواردی که میآید.
کسیکه «وقتش براى تمام كردن
عمره و رسيدن به حج تنگ شود جايز است كه نيّت را به حج
افراد برگرداند و
عمره را بعد از حج به جا آورد.» امام خمینی در
تحریرالوسیلة درباره حد ضیق وقت میفرمایند: «و حدّ ضیق الوقت خوف فوات الاختیاری من وقوف عرفة علی الاصحّ.»
پس کسیکه خوف نرسیدن به
وقوف اختیاری عرفه دارد یعنی میترسد اگر بخواهد
عمره تمتع را تمام کند به وقوف اختیاری
عرفه نرسد جایز است که
نیّت را به حج
افراد برگرداند و
عمره را بعد از حج بهجا آورد. و این حکم نسبت به
حج مستحبی عمومیت دارد و آن را هم شامل میشود همانگونه که در تحریرالوسیله بیان فرمودهاند: «و الظاهر عموم الحکم بالنسبة الی الحجّ المندوب، فلو نوی التمتّع ندباً، و ضاق وقته عن اتمام
العمرة و ادراک الحجّ، جاز له العدول الی
الافراد، و الاقوی عدم وجوب
العمرة علیه.»
بنابراین اگر کسی حج تمتع مستحبی را قصد نماید و وقت برای تکمیل
عمره و رسیدن به حج تنگ شود برای او
جایز است که به حج
افراد عدول نماید، و اقوی این است که
عمره بر او واجب نیست.
اگر كسى كه وظيفهاش حج تمتع است قبل از اينكه داخل
عمره شود بداند كه وقت براى تكميل
عمره و رسيدن به حج تنگ است بعيد نيست كه از اول، عدول به حج
افراد جايز باشد، بلكه اگر در حال
احرام علم پيدا كند كه وقت تنگ است برايش جايز است كه براى حج
افراد محرم شود و آن را بهجا آورد سپس بعد از آن
عمره مفرده بهجا آورد و حجش تمام است و كفايت از حجة الإسلام مىكند.
هرگاه برای زن
حائض يا
نفساء وقت براى پاك شدن و اتمام
عمره تنگ شود. بر او واجب است كه به حج
افراد عدول نمايد و آن را تمام كند سپس بعد از حج،
عمره به جا آورد. و اگر به خاطر عذرى بدون احرام داخل مكه شده و وقت ضيق شود براى حج
افراد احرام مىبندد و بعد از حج،
عمره مفرده بهجا مىآورد و صحيح است و كفايت از حَجة الإسلام مىكند.
اگر به نيّت تمتع در وسعت وقت، داخل
عمره شود و عمداً
طواف و
سعی را تأخير اندازد تا وقت تنگ شود، در جواز عدول و كافى بودن آن اشكال است و احتياط (واجب) آن است كه عدول كند و اگر حج بر او واجب باشد اكتفا به آن ننمايد.
حاجىاى كه به قصد انجام دادن حج تمتع براى
عمرۀ تمتّع احرام بسته و داخل مكّه شده، چنانچه عمداً قبل از
تقصیر براى حج احرام ببندد، بنابر قول منسوب به مشهور،
عمرۀ او باطل و حج وى بدل به حج مبتول مىگردد.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام جلد۳ صفحه۲۳۴ • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.