حجاب در جاهلیت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
دوره جاهلیت زنان سر و
سینه خود را
با مقنعه و
روسری، و بدنشان را
با روپوش میپوشاندند.
مقنعه و
روسری از پوششهای
زنان، در
دوره جاهلیت بود.
وقل للمؤمنـت یغضضن من ابصـرهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ءابائهن او ءاباء بعولتهن... «و به آنان
با ایمان بگو چشمهای خود را (از
نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و
زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا
گردن و
سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان)، یا افراد
سفیه که تمایلی به
زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهای خود را به
زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای
خلخال که برپا دارند به
گوش رسد). و همگی بسوی
خدا بازگردیدای
مؤمنان، تا رستگار شوید.»
در کتاب کافی در
شان نزول نخستین
آیه از
آیات فوق از
امام باقر ع چنین نقل شده است که جوانی از
انصار در مسیر خود
با زنی روبرو شد- و در آن
روز زنان
مقنعه خود را در پشت گوشها قرار می دادند- (و طبعا گردن و مقداری از سینه آنها نمایان می شد) چهره آن زن نظر آن
جوان را به خود جلب کرد و
چشم خود را به او دوخت هنگامی که زن گذشت جوان هم چنان
با چشمان خود او را بدرقه می کرد در حالی که راه خود را ادامه می داد تا اینکه وارد کوچه تنگی شد و باز هم چنان به پشت سر خود نگاه می کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی
استخوان یا قطعه شیشه ای که در دیوار بود صورتش را شکافت! هنگامی که زن گذشت جوان به خود آمد و دید
خون از صورتش جاری است و به
لباس و سینه اش ریخته! (سخت ناراحت شد)
با خود گفت به خدا
سوگند من خدمت پیامبر می روم و این ماجرا را بازگو می کنم، هنگامی که چشم
رسول خدا ص به او افتاد فرمود چه شده است؟
و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام
جبرئیل، پیک
وحی خدا نازل شد و آیه فوق را آورد (قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم...)
کلمه "خمر" به دو ضمه- جمع خمار است، و "خمار" آن جامه ای است که زن سر خود را
با آن می پیچد، و زاید آن را به سینه اش آویزان می کند. و کلمه "جیوب" جمع جیب- به فتح جیم و سکون یاء است که معنایش معروف است، و مراد از جیوب، سینه ها است، و معنایش این است که به زنان دستور بده تا اطراف
مقنعه ها را به سینه های خود انداخته، آن را بپوشانند.
"خمر" جمع "خمار" (بر وزن حجاب) در اصل به معنی پوشش است، ولی معمولا به چیزی گفته می شود که زنان
با آن سر خود را می پوشانند (روسری).
"جیوب" جمع "جیب" (بر وزن غیب) به معنی یقه
پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان می شود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت
با آن نیز اطلاق می گردد.
از این جمله استفاده می شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسری خود را به شانه ها یا پشت سر می افکندند، به طوری که گردن و کمی از سینه آنها نمایان می شد،
قرآن دستور می دهد روسری خود را بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد. (از شان نزول آیه که قبلا آوردیم نیز این معنی به خوبی استفاده می شود).
مقنعه و روسری، از پوششهای زنان، در دوره جاهلیت و پیش از تشریع حجاب بوده است.
وقل للمؤمنـت... ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن...
و به زنان
با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و
زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه
با آن پوشانده شود)
از اینکه زنان
مؤمن به قرار دادن روسریهای خود بر گریبانها امر شدهاند، معلوم میشود این نحوه
پوشش متعارف بوده است.
شهید مطهری به نقل از کشاف و دیگران می گوید: آنچه را که از
تاریخ استفاده میشود این است که زنان در زمان
پیامبر دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل، زنان
عرب معمولا پیراهنهایی میپوشیدند که گریبان هایشان باز بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود. روسریهایی که به سر میانداختند، قسمتهای پایین آن را به پشت سر میانداختند به طور طبیعی گوشها و گوش وارهها و جلوی سینه و گردن نمایان بود
نتیجه این که حجاب زنان در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم این گونه بوده است که تمام
بدن آنان در پوشش بوده، همچنین
روسری به سر میانداختند، منتها مقداری از سینه و گردن آنان و جاهایی که محل
زینت و موجب تحریک
شهوت مردان است، باز بود.
از
امام باقر علیهالسّلام روایت شده: "روزی در هوای گرم
مدینه زن جوان زیبایی در حالی که طبق معمول
روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور میکرد، مردی از
اصحاب رسول خدا از طرف مقابل میآمد، آن منظره ی زیبا، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمیکرد، آن زن وارد کوچهای شد و جوان
با چشم خود او را دنبال میکرد، همان طور که میرفت ناگهان
استخوان یا شیشهای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که
خون از سر و صورتش جاری شده بود.
با همین حال به حضور
پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند
زنان، در دوران جاهلیت از
روپوش برای پوشاندن
بدن، استفاده میکردند.
یـایها النبی قل لازوجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلـبیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین وکان الله غفورا رحیمـا. «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها (روسریهای بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد
آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده
توبه کنند)
خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»
در اینکه منظور از "جلباب" چیست
مفسران و ارباب
لغت چند معنی برای آن ذکر کرده اند:
۱- ملحفه (
چادر) و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را می پوشاند.
۲-
مقنعه و خمار (روسری).
۳- پیراهن گشاد.
طبرسی گفته :«جلابیب» جمع «
جلباب » و آن روسری و
مقنعهای بوده که سر و صورت خود را
با آن میپوشاندند.
برخی گفتهاند: لباسی بوده که روی
پیراهن میپوشیدند و مقصود از «ادناء جلباب» انداختن بخشی از آن روی
صورت است.
گرچه این معانی
با هم متفاوتند ولی قدر مشترک همه آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشاند (ضمنا باید توجه داشت "جلباب" به کسر و فتح جیم هر دو قرائت می شود).
اما بیشتر به نظر می رسد که منظور پوششی است که از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است چنان که
نویسنده "
لسان العرب" روی آن تکیه کرده است.
و منظور از "یدنین" (نزدیک کنند) این است که زنان "جلباب" را به بدن خویش نزدیک سازند تا درست آنها را محفوظ دارد، نه اینکه آن را آزاد بگذارند به طوری که گاه و بیگاه کنار رود و بدن آشکار گردد، و به تعبیر ساده خودمان لباس خود را جمع و جور کنند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۴۵۱، برگرفته از مقاله «حجاب در جاهلیت».