جَوْب (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَوْب (به فتح جیم و سکون واو) از
واژگان قرآن کریم به معنای بریدن است.
مشتقات
جَوْب که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
اَجِیبُوا (به فتح الف و کسر جیم) به معنای اجابت كنيد؛
نُجِبْ (به ضم نون و کسر جیم) به معنای بپذيريم؛
اُجِیبُ (به ضم الف و کسر جیم) به معنای پاسخ مىگويم؛
اسْتَجابُوا (به کسر الف، سکون سین و فتح تاء) به معنای اجابت کردهاند؛
جَواب (به فتح جیم) به معنای جواب است.
جَوْب به معنای بریدن است.
اقرب الموارد گوید:
«جَابَ الثَّوْبَ جَوْباً: قَطَعَهُ» (وَ ثَمُودَ الَّذِینَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ) «و قوم ثمود که سنگها را در درّه بریدند و خانهها ساختند.»
جواب را از آن جهت
جواب گویند که سخن گوینده با آن قطع و تمام میشود.
به عقیده
راغب علّت این تسمیه آن است که
جواب، فضا و فاصله را بریده از دهان گوینده به سمع شنونده میرسد.
و چون این سخن شامل سوال و
جواب هر دو است لذا در ذیل آن گفته: لکن مختص بردّ کلام است نه کلام اوّلی. ولی قول اقرب الموارد مقرون به صحّت است.
استجابت راغب گفته: گویند استجابت به معنی اجابت است و حقیقت آن مهیّا شدن برای
جواب است ولی چون مهیّا شدن در اغلب از اجابت منفکّ نیست، اجابت را استجابت گفتهاند.
طبرسی ذیل آیه ۱۸۶
بقره فرموده: اجابت و استجابت به یک معنی است و از مبرّد نقل میکند که در استجابت معنی اذعان هست و در اجابت نیست.
صحاح و اقرب الموارد نیز مثل طبرسی گفتهاند.
به مواردی از
جَوْب که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ ثَمُودَ الَّذِینَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ) «و
قوم ثمود که سنگها را در درّه بریدند و خانهها ساختند.»
(وَ ما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ اِلَّا اَنْ قالُوا اَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْیَتِکُمْ) یعنی: «
جواب قوم و سخنی که با آن کلام
لوط را قطع کرده و پایان دادند آن بود که گفتند: آنها را از شهر خود بیرون کنید.»
سؤال اگر طلب کلام باشد
جواب آن کلام است. مثل:
(یا قَوْمَنا اَجِیبُوا داعِیَ اللَّهِ) (اى قوم ما! دعوتكننده الهى را اجابت كنيد.)
بنابر آن که مراد از «اَجِیبُوا»
جواب قولی است و اگر طلب فعل باشد،
جواب فعلی است، مثل:
(رَبَّنا اَخِّرْنا اِلی اَجَلٍ قَرِیبٍ نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ) (
پروردگارا! مدّت كوتاهى ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذيريم و از
پیامبران پيروى كنيم!)
مراد آن نیست که
لبّیک گوییم بلکه مراد آن است که به فرموده تو عمل کنیم. تمام موارد استعمال
قرآن جز کلمه «
جواب» که چهار بار آمده همه در
جواب عملی به کار رفته است.
اجابت را که قبول کردن معنی میکنند در واقع، قطع و پایان دادن به سخن و خواست گوینده است خواه به فعل باشد یا به قول مثل:
(اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذا دَعانِ) (دعاى دعاكننده را، به هنگامى كه مرا مىخواند، پاسخ مىگويم.)
خداوند با اعطاء مطلوب، سخن سائل را قطع میکند.
(لِلَّذِینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنی) «بر کسانی که خدای خود را اجابت کردهاند پاداش نیکی است.»
(وَ اِذا سَاَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ) معنی آیه: «چون بندگان من مرا از تو سئوال کنند بگو: من نزدیکم دعوت داعی را
جواب میدهم آن گاه که مرا بخواند پس از من این مطلب را قبول کنند و به من در این باره ایمان آورند شاید کمال یابند.»
(فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی) یعنی مرا اجابت کنند در این سخن که من نزدیکم و به داعی جواب میدهم.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جوب»، ج۲، ص۸۶-۸۷.