جعفر بن ابیطالب (علیهالسلام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جعفر بن ابیطالب مشهور به جعفر طیار پسر عموی
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، برادر
امام علی (علیهالسلام) جزء اولین مسلمانان بود. ایشان سرپرست مسلمانان مهاجر به
حبشه بود که طبق نظر مفسیرین آیه ۱۰ سوره زمر در شان ایشان نازل شده است. وی در
جنگ موته در حالی که فرمانده جنگ بود و دو دستش قطع شده بود،
شهید شد. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در عزاداری ایشان گریه کردند. ایشان دارای سه فرزند بودند؛
عبدالله که همسر
حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) و
عون و
محمد از یاران
امام حسین (علیهالسلام) که در
کربلا شهید شدند.
ابوعبدالله
جعفر بن ابیطالب بن عبدالمطلب بنهاشم، و مادرش
فاطمه بنت اسد بن هاشم، از دو طرف هاشمیتبار است.
وی در
مکه متولد شد.
با توجه به این که قول مشهور سن جعفر را ده سال بزرگتر از امام علی (علیهالسلام) دانستهاند،
زمان تولد وی بیست سال پس از
عام الفیل (حدود سال ۵۹۰م.) بوده است.
جعفر به دلیل شرایط سخت اقتصادی و عیالواری پدرش،
ابوطالب، بخشی از نوجوانی خویش را تا زمان اسلام آوردن، به پیشنهاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، تحت
کفالت عمویش
عباس و به نقلی
حمزه به سر برد.
جعفر هنگام
بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حدود بیست سال داشت و از نخستین گروندگان به اسلام بود. برخی وی را سومین مرد مسلمان دانستهاند
که پس از برادرش علی (علیهالسلام) و
زید ابن حارثه (فرزندخوانده پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ) در همان سال نخست بعثت به پیامبر ایمان آورد.
به نقل
ابوالفرج، اسلام آوردن جعفر در سال نخست بعثت، مورد اتفاق بوده،
و بر اساس خبری، او اندکی پس از برادرش علی (علیهالسلام) مسلمان شد.
مطابق گزارشی، جعفر به همراه علی (علیهالسلام) و با اقتدای به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، نخستین
نماز جماعت را در
اسلام اقامه کرده و در این اقدام، پدرش ابوطالب مشوق وی بود.
به موجب اخباری دیگر، جعفر در آغاز دعوت علنی و در
یوم الانذار مسلمان شد و بیست و ششمین
یا سیامین
یا سی و دومین
مسلمان بود.
جعفر در هجرت دوم
مسلمانان به حبشه (سال چهارم یا پنجم بعثت) سرپرستی مسلمانان مهاجر را، که تعدادشان از ۷۰ تا ۱۰۰ نفر دانسته شده، بر عهده داشت.
بعدها پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، طی نامهای که با
عمرو بن امیه ضَمری برای
نجاشی فرستاد، از وی خواسته بود تا به اوضاع جعفر و دیگر مسلمانان مهاجر رسیدگی کند.
جعفر را میتوان نخستین مدافع و مبلغ اسلام، در خارج از
جزیرة العرب، دانست. در این هجرت، همسر او،
اسماء بنت عمیس خثعمی نیز حضور داشت.
برخی مفسران نزول آیه ۱۰ سوره زمر
را در شان جعفر و مهاجران حبشه دانستهاند. مطابق این آیه آنان که در راه خدا خانه و دیار خود را ترک کرده و در زمان سختی صبر پیشه کردند، از پاداش الهی بهرهمند میشوند.
زمانی که نمایندگان قریش خواستند با دادن هدایایی به پادشاه حبشه (نجاشی) نظر وی را برای بازگرداندن مسلمانان به مکه جلب کنند، جعفر با تبیین منطقی
عقاید اسلام و مسلمانان و بیان دیدگاه اسلام درباره
حضرت مسیح، موجب متقاعد شدن نجاشی و اطرافیانش شد؛ بدین ترتیب، نمایندگان
قریش در اقدام خود ناکام ماندند.
به نقل
ابنعباس، نجاشی از مهاجران مسلمان خواست که آیاتی از
قرآن را برای او تلاوت کنند. جعفر
آیاتی از سوره مریم را، درباره عیسی (علیهالسلام) و مادرش، تلاوت کرد که اشک از چشمان نجاشی، کشیشان و راهبانی که در آنجا جمع بودند، سرازیر شد. آیات ۸۲-۸۶
سوره مائده این جریان را چنین به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خبر میدهد که مسیحیان، تحت تاثیر عالمان فروتن و خداترسشان در مقایسه با
یهود و
مشرکان، نزدیکترین
کیش به مسلمانانند.
طبق نقلی، نجاشی مسلمانان را حزب
ابراهیم خطاب کرد و با بیاعتنایی به اعتراض فرستادگان قریش که خود را حزب ابراهیم دانستند، آنان را با هدایایشان بازگرداند. قرآن کریم در آیه ۶۸
سوره آل عمران این جریان را برای رسول خدا حکایت کرد و بر ایمان و درستی عقیده جعفر و دیگر مهاجران گواهی داد.
از اقدامات دیگر جعفر در حبشه اطلاع چندانی در دست نیست. مطابق اخباری، با فعالیت او، تعدادی از حبشیان به اسلام گرویده و بعدها، به همراه او، به
مدینه آمدند.
برخی مفسران، آیه ۸۲
سوره مائده: «لَتَجِدَنَّ اَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً...
» را درباره مؤمنانی دانستهاند که با جعفر مسلمان شدند و همراه او به
مدینه هجرت کردند.
به نقل برخی مفسران، آیه ۱۲۱
سوره بقرهدرباره چهل نفر از اهل کتاب است که در حبشه به جعفر پیوستند و همراه وی، در سال هفتم هجری، به
مدینه آمدند.
برخی مفسران آیات ۵۲-۵۵
سوره قصص را در شرح حال اینان دانستهاند که به دست جعفر بن ابیطالب ایمان آورده بودند.
آیه ۴۱
سوره نحل نیز درباره جعفر، امام علی (علیهالسلام) و برخی دیگر نازل شده که به خاطر ستمدیدگی در راه
خدا و هجرت در
دنیا و
آخرت، دارای پاداشند.
جعفر در سال هفتم هجرت، از حبشه به
مدینه بازگشت.
منابع به دلیل تاخیر در بازگشت جعفر و همراهان وی، به رغم نیاز به آنان در سالهای اولیه هجرت، اشارهای نکردهاند. با رسیدن جعفر، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
پیشانی او را بوسید و چون آمدن جعفر با
فتح خیبر همزمان شده بود، فرمود: «نمیدانم به کدام یک از این دو: آمدن جعفر یا پیروزی در
خیبر مسرور شوم».
نیز آن حضرت
نماز جعفر طیار را به وی تعلیم داد.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ضمن اختصاص بخشی از غنایم خیبر به جعفر،
خانهای نزدیک
مسجد نبوی در اختیارش قرار داد و او را همانند دیگر مهاجران به حبشه «صاحب الهجرتین» نامید.
وی در همین سال، در
عمرة القضا، از سوی پیامبر ماموریت یافت تا
میمونه، دختر حارث بن حزن را برای آن حضرت
خواستگاری کند.
جعفر در سال هشتم هجرت، از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، به عنوان یکی از فرماندهان لشکر سه هزار نفری مسلمانان (یا نخستین فرمانده
در سریهای که به
مؤته و بعدها به سپاه امرا شهرت یافت، انتخاب شد تا به انتقام خون
حارث بن عمیر ازدی، سفیر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، با سپاه
روم بجنگد. وی پس از
شهادت زید بن حارثه،
پرچم را به دست گرفت و پس از رشادتهایی، در حالی که دو دستش قطع شده و زخمهای بسیاری برداشته بود، به شهادت رسید.
به فرموده پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، خداوند به جای دو
دست جعفر که در این نبرد قطع شد، به وی دو بال عطا کرد که با آنها در
بهشت، هرجا که خواهد، پرواز کند.
لقب طیار و ذوالجناحین برای جعفر، برگرفته از این سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.
درباره این لقب، وجه تسمیه دیگری هم ذکر شده است.
وی را نخستین کسی دانستهاند که پس از اسلام، مرکب خویش را پی کرد و سپس به نبرد با دشمن پرداخت.
جعفر را نخستین شهید از خاندان ابوطالب و سن او را هنگام شهادت حدود ۴۱ سال دانستهاند
که با زمان تولد وی، در بیست عام الفیل، همخوانی دارد. البته در برخی منابع، سن وی را ۳۳، ۳۴
و ۳۹
سال نیز ثبت کرده و برخی مورد اخیر را تقویت کردهاند.
با اطلاع رسول خد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از شهادت جعفر، آن حضرت گریست و ضمن اعلام خبر شهادت وی و دیگر شهدا، به دلجویی از همسر و فرزندان جعفر پرداخت و برای آنان دعا کرد.
همچنین رسول خدا مسلمانان را به گریه بر جعفر سفارش کرد
و از اطرافیان خود خواست تا غذای خانواده داغدیده جعفر را تهیه کنند، که به مدت سه روز تهیه شد، و این اقدام، میان
بنیهاشم، مرسوم گردید.
مطابق نقلی، پیامبر سر فرزندان جعفر را تراشید.
فاطمه (علیهاالسّلام) بر شهادت جعفر شیون و زاری کرد.
حسان بن ثابت و دیگران نیز در رثای جعفر اشعاری سرودند.
بنا به روایتی، منظور از شهدا در آیه ۶۹ سوره نساء
جعفر و حمزهاند که در کنار پیامبران، صدیقان و صالحان، از نعمت الهی برخوردارند.
او پس از مسلمان شدن، به دلیل گشادهدستی و دستگیری از مستمندان، لقب ابوالمساکین (پدر بینوایان) یافت.
برخی لقب یاد شده را از سوی پیامبر دانستهاند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را از لحاظ جسمی و اخلاقی شبیه خود میدانست
و کنار حمزه و علی (علیهالسّلام)، او را بهترین مردم معرفی میکرد.
آن حضرت همچنین آفرینش مردمان را از درختان مختلف، ولی
طینت خود و جعفر را یکی دانست.
به موجب نقلی، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غیاب جعفر، بین او و
معاذ بن جبل عقد اخوت بست،
و سهمی از غنایم
جنگ بدر را برای جعفر، که در آن زمان در حبشه بود، کنار گذاشت.
نیز به رغم عدم حضور جعفر و دیگر مهاجران به حبشه، در غزوه خیبر، سهمی از غنایم آن را بدانان اختصاص داد.
در منابع
اهل سنت، صفات و ویژگیهای دیگری چون خطیب توانا، سرداری برجسته و شجاع، با سخاوت و آگاه به مسائل
دینی، از جعفر یاد شده است.
اهل بیت و
صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز جعفر و خانواده وی را بسیار احترام میکردند. برخی اهل سنت، دایره شمول اهل بیت را، که از نظر
شیعه بر معصومان (علیهمالسّلام) اختصاص دارد، وسعت داده و
آل جعفر را نیز داخل در آن دانستهاند که
صدقه بر آنان
حرام است.
در سخن برخی اهل بیت به جعفر افتخار شده، چنانکه
امام حسین (علیهالسلام) در
عاشورا به وی افتخار کرد.
امام علی (علیهالسلام) فرزندان جعفر را اکرام میکرد؛ چنانکه به نقل
عبدالله بن جعفر، هر گاه وی از عمویش علی (علیهالسلام) چیزی طلب میکرد، آن حضرت را به حق جعفر قسم میداد و با درخواستش موافقت میشد.
امیر مؤمنان دختر خود،
زینب را به ازدواج
عبدالله بن جعفر درآورد.
برخی صحابه همانند
عمر و فرزندش
عبدالله، عبدالله بن جعفر را «ابن ذی الجناحین» خطاب میکردند.
ابوهریره نیز روایاتی از بخشندگیهای جعفر و فضل و شرافت او نقل کرده است.
برخی مفسران، ذیل بعضی
آیات قرآن کریم، جعفر بن ابیطالب را مشمول و مصداق بارز آنها دانستهاند. برخی از این آیات، بر اساس
روایات ذیل آن، بیانگر مقام بالای جعفر بین
مؤمنان است. در بیشتر این موارد نام جعفر همردیف مؤمنانی چون حمزه و امام علی (علیهالسّلام)، و به عنوان الگویی برای اهل ایمان، ذکر شده است. آیه ۱۳
سوره بقره،
۵۴
سوره انعام،
۱۹
سوره توبه و آیه ۴۷
سوره حجر از آن جمله است.
جعفر همچنین از مصادیق مؤمنان راستین درآیه ۱۵
سوره حجرات،
از یاوران
[۱۴۵] خدا در آیه ۱۴
سوره صف و از مصادیق «متقون» در آیه ۳۴
سوره انفال دانسته شده که همچون امام علی (علیهالسلام) و حمزه،
برخلاف مشرکان، شایستگی سرپرستی و اداره
مسجدالحرام و
کعبه را دارند.
نیز بر اساس روایتی از
امام باقر (علیهالسّلام)، ذیل آیه ۳۳
سوره احزاب،
جعفر، علی (علیهالسّلام)، حمزه و
عبیدة بن حارث همپیمان شده بودند که در راه خدا و رسولش وفادار بمانند و آنان به
عهد خود وفا کردند.
منظور از اهل ایمان و عمل نیک در آیه ۲۱
سوره جاثیه،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهل بیتش (علیهمالسّلام) و جعفر دانسته شده و در مقابل،
بنیامیه، اهل ارتکاب بدیها شمرده شدهاند.
طبق روایتی از
ابن عباس، جعفر از مصادیق «رجال» در آیه ۴۶
سوره اعراف است که در روز جزا بر جایگاههای اهل بهشت اشراف دارند و این نشان از بلندی مرتبه آنان دارد.
در روایتی از
ابوهریره، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
امام علی (علیهالسّلام)، حمزه، جعفر و
عقیل را از مصادیق
اولیاء الله در آیه ۶۲
سوره یونس معرفی کرد.
ذیل آیات دیگری نیز از جعفر یاد شده است.
به نقل از امام باقر (علیهالسّلام)، آیه ۴۰
سوره حج درباره جعفر، علی و حمزه نازل شده
که تنها به جرم استواری در ایمانِ به پروردگار، از
خانه و کاشانه خویش، رانده شدهاند. او راوی حدیث نبوی بود و از وی، فرزندش عبدالله،
ابوموسی اشعری و
عمرو عاص روایت نقل کردهاند.
جعفر در حبشه، از
اسماء بنت عمیس، صاحب سه پسر به نامهای عبدالله،
محمد و
عون شد.
به موجب گزارشی، محمد و عون در
واقعه کربلا یا در
صفین به شهادت رسیدند.
اما مطابق سخن برخی محققان، محمد با امیر مؤمنان به
کوفه رفت و در نبرد صفین شهید شد و آن که در کربلا حضور داشته، محمد بن عبدالله بن جعفر است.
گفته شده
قاسم بن محمد بن جعفر نیز در کربلا شهید شده است.
نسل جعفر، از عبدالله تداوم یافت. وی نخستین فرزند مسلمانان در حبشه، و میان مسلمانان، از جایگاه ویژهای برخوردار بود. به نقلی عون و محمد، در جریان فتوحات در
ایران، در
شوشتر به
شهادت رسیدند.
از نسل جعفر، کسانی از اصحاب و راویان
ائمه (علیهمالسّلام) بودند.
داوود بن قاسم بن اسحاق،
اسماعیل بن عبدالله بن جعفر از تابعین و اصحاب
امام سجاد (علیهالسّلام)،
جعفر بن ابراهیم بن محمد،
صالح بن منصور بن عبدالله و
ابراهیم بن علی بن عبدالله از آن جملهاند.
برخی از نسل جعفر به امارت
حرمین رسیدند؛ از آن جمله است:
اسحاق بن محمد ابن یوسف جعفری در سال
۲۷۱ق،
موسی بن محمد بن یوسف پس از درگذشت اسحاق و
سلیمان بن محمد بن یوسف که همگی در
مدینه امارت داشتند.
محمد بن حسن بن معاویة بن عبدالله نیز، از سوی
نفس زکیه، در سال
۱۴۵ق والی
مکه شد.
نسل جعفر به آل جعفر شهرت دارند. آنان موقوفاتی در حرمین داشته و در برخی سالها، بر سر اداره آنها، منازعه داشتند.
برخی از آنان در
حضرموت ساکن شدند و با تیرههایی چون آل کده نزاعهایی داشتند.
فرزندان جعفر در اُثیل، میان بدر و صفراء، چشمهای داشتند.
جعفر طیار در مکه خانهای داشت که
ابن جبیر، در سده ششم، به وجود آن که در نزدیکی اقامتگاهش بوده، اشاره کرده، اما مکان دقیق آن را مشخص نکرده است.
همچنین فاسی، با اشاره به مکانی در مکه که به محل تولد امام جعفر صادق (علیهالسلام) شناخته میشده، گفته است که این مکان به محل تولد جعفر طیار نیز شناخته میشود.
جعفر در
مدینه نیز خانهای داشت که رسول خد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) طرح آن را ریخته بود.
گویا این خانه در شرق خانه عباس بن عبدالمطلب و مشرف به ضلع جنوبی مسجدالنبی قرار داشت.
عمر بن خطّاب برای توسعه مسجد نبوی، نیمی از مساحت آن را به صد هزار
درهم خریداری کرد و به
مسجد افزود.
این اقدام به
عثمان بن عفّان نیز نسبت داده شده است. لذا
سمهودی احتمال داده است که هر یک از این دو خلیفه، نیمی از آن خانه را خریداری کرده و در توسعه خود به مسجد افزودهاند.
در برخی منابع شیعه، خطبهای از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نقل شده است که در آن، امام (علیهالسلام) الحاق خانه جعفر طیار در
مدینه را به مسجد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از موارد مخالفت خلفای پیش از خود با سنّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دانسته، و بیرون آوردن خانه از فضای مسجد، و باز گرداندن آن به دست وارثانش را آرزو کرده است.
بر اساس روایت دیگری از آن امام، تخریب خانه جعفر و افزودن آن به مسجد، به دست عمر بن خطاب و بدون پرداخت هیچ مبلغی به فرزندان جعفر صورت گرفته است.
امروزه مزار جعفر طیار، همچون سایر شهدای مؤته، در شهرستانی به همین نام (مزار) در استان کَرک
اردن قرار دارد و از مهمترین زیارتگاههای اردن به شمار میآید. نزدیک این زیارتگاه، مزار زید بن حارثه و
عبدالله بن رواحه، از دیگر شهدای
جنگ موته، واقع شده است.
مورخان و جهانگردان مسلمان، از دیرباز، به قبر جعفر طیار اشاره کردهاند.
درباره تاریخ ساخت بنای اولیة زیارتگاه، اطلاع دقیقی وجود ندارد. اما کتیبهای به
خط کوفی، از دوره فاطمی (حک:
۳۵۸-
۵۶۷ق)، روی
قبر باقی مانده که بیانگر اهتمام فاطمیان به این زیارتگاه است
که در نیمة دوم سدة هفتم نیز به دست ملک
ظاهر بیبرس مملوکی، توسعه یافته و اوقاف جدیدی به اوقاف آن افزوده شده است.
بر اساس کتیبههای دیگری نیز از دورة مملوکی و عثمانی، بنای زیارتگاه در
۷۲۷ق به دست
بهادر بدری، نائب السلطنه (والی) مملوکی در شوبک و کرک، و در
۷۵۲ق به دست
شمسالدینهارونی، در دورة پادشاه مملوکی
الناصر محمد، و در
۱۳۳۱ق به دست
قهرمان سیفی افندی، بازسازی و توسعه یافته است.
در فاصله ۱۹۳۰-۱۹۳۴م. به دستور
ملک عبدالله اول، پادشاه اردن، ساختمان وسیعتری با سه
گنبد و دو
مناره در محل زیارتگاه جعفر طیار احداث گردید و دو گنبد کوچک نیز روی قبر زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه ساخته شد.
در دهههای اخیر، دولت اردن، طرح توسعة جدیدی برای زیارتگاه جعفر طیار تصویب کرده و بر اساس این طرح، ساختمان جدید و وسیعتری کنار ساختمان قبلی احداث شده است.
همچنین در سال
۱۴۲۰ق روی قبر جعفر طیار، ضریح نقرهای مشبّک مربّعی از سوی محمد برهان
الدین، داعی مطلق فرقة اسماعیلیان بُهره
هند، نصب شده که بدنه آن با نقوش و تزئینات و کتیبههایی به خط کوفی -که یادآور معماری دوره فاطمی مصر میباشد- آراسته شده است.
علاوه بر قبر جعفر طیار در «مزار»، ویرانههای زیارتگاهی در روستای مؤته، محل وقوع غزوه مؤته، در ۱۲ کیلومتری شهر کرک وجود دارد که نزد اهالی به «مشهد» شناخته میشود و در واقع محل شهادت جعفر طیار دانسته شده است. قدمت بنا از دوره ایوبی (حک:
۵۶۷-
۶۴۷ق) یا مملوکی (حک:
۶۴۷-
۹۲۳ق) است؛ اما در گذر زمان، ویران و به تلّی از
سنگ و
خاک تبدیل شده بود و تنها یک طاق سنگی از میان آن سر برآورده بود. در جریان کاوشهای باستانشناسی، واحد آثار اسلامی وزارت اوقاف اردن در این محل، بقایای بنا به طور کامل از زیر خاک بیرون آورده و مشخص شد که طاق باقیمانده، یکی از چهارطاق اصلی بناست که بر فراز آن گنبدی برپا بوده است. همچنین این کاوشها نشان داد که بنای مشهد، دارای محرابی در ضلع جنوبی و یک ورودی و اتاقهایی در ضلع شمالی بوده است. میان اتاق یک قبر سنگی نمادین به نشانه محل شهادت جعفر طیار به چشم میخورد.
همچنین برای جعفر طیار مزارات متعدّدی نیز در کوهستانهای
لاذقیه، در مناطق ساحلی
سوریه، از جمله در شهر صافیتا، در منطقه «خربة المعزه» (در جاده صافیتا ـ طرطوس)، در قله کوه جعفر طیار، در منطقه «قسطل معاف» (در شمال لاذقیه) وجود دارد. بنای بیشتر این مزارات جدید است و قدمت آن از یک یا دو قرن فراتر نمیرود. ساختمان آنها عمدتاً از اتاقی ساده و گنبددار تشکیل شده است و قبور موجود در آنها معمولاً به ارتفاع یک متر یا بیشتر از کف مزار بالا آمده و با پارچههایی به رنگ سبز یا دیگر رنگها پوشیده شده است. از مشهورترینِ این مزارات، زیارتگاه معروف به «مقامات بنیهاشم»، واقع در قله یکی از بلندترین کوههای استان لاذقیه، به نام کوه جعفر طیار (در ۲۰ کیلومتری شرق قَرداحه) است. بنای آن شامل چندین اتاق و گنبد در امتداد یکدیگر است که در داخل آن، علاوه بر جعفر طیار، قبور نمادین چند تن از
بنیهاشم، از جمله
حمزه سیدالشهداء،
طالب و
عقیل - فرزندان ابوطالب- وجود دارد.
این زیارتگاه به دست شیخ خلیل بن معروف نُمَیله (م۱۲۳۱ق)، از مشایخ فرقه علویان، به اعتبار خوابی که دیده بود، ایجاد شده است. او در خواب، جعفر طیار را دیده بود که به وی دستور ساخت این مزار را داده بود.
اهالی مناطق ساحلی سوریه، که غالباً از پیروان فرقه علویان هستند، برای جعفر طیار تعبیر «المَلَک» (
فرشته) را بهکار برده و از وی با نام «الملک جعفر الطیار» یاد میکنند. وجود مزارات نمادین متعدّد برای وی در این مناطق، نشاندهنده تقدس و محبوبیت بالای جعفر طیار نزد علویان و جایگاه ویژه وی در باورها و اعتقادات پیروان این فرقه است.
شیخ سلیمان الاحمد (
۱۲۸۸-
۱۳۶۳ق)، عالم علوی، در شرح بیتی از مکزون سنجاری (
۵۸۳-
۶۳۸ق)، که در آن به طالب، عقیل و جعفر، فرزندان ابوطالب اشاره شده است، نوشته است: «به عقیل در خشکی، و به جعفر در دریا، استغاثه میشود».
۱. اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م۸۸۵ق)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، ۱۴۰۸ق.
۲. الاحتجاج علی اهل اللجاج: احمد بن علی طبرسی (م۵۲۰ق)، به کوشش سید محمد باقر موسوی خرسان، نجف، دار النعمان، ۱۳۸۶ق.
۳. ادام القوت فی ذکر بلدان حضر موت: عبدالرحمن بن عبیدالله سقاف، به کوشش محمد مصطفی باذیب و محمد ابوبکر خطیب، بیروت، دار المنهاج، ۱۴۲۵ق.
۴. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد: محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید) (۳۳۶-۴۱۳ق)، تحقیق مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
۵. اسباب النزول: علی بن احمد واحدی (م۴۶۸ق)، به کوشش کمال بسیونی زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
۶ الاستغاثه فی بدع الثلاثه: ابوالقاسم علی بن احمد کوفی (م۳۵۲ق) بیجا، بینا، بیتا.
۷. الاستیعاب فی معرفة الاصحاب: یوسف بن عبدالله بن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق)، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
۸. اسد الغابه فی معرفة الصحابه: علی بن محمد بن اثیر (۵۵۵-۶۳۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
۹. الاشارات الی معرفة الزیارات: علی بن ابیبکر هروی (م۶۱۱ق)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۳ق.
۱۰. الاصابة فی تمییز الصحابه: ابن حجر عسقلانی (۷۷۳-۸۵۲ق)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
۱۱. الاماکن او ما اتفق لفظه و افترق مسماه من الامکنه: محمد بن موسی حازمی (م۵۸۴ق)، به کوشش حمد الجاسر، بینا، بیتا.
۱۲. امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع: احمد بن علی مقریزی (م۸۴۵ق) به کوشش محمد عبدالحمید نمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
۱۳. انساب الاشراف: احمد بن یحیی بلاذری (م۲۷۹ق)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
۱۴. اوضح المسالک الی معرفه البلدان و الممالک: محمد بن علی بروسوی (م۹۹۷ق)، به کوشش الرواضیه، بیروت، دار الغرب، ۱۴۲۷ق.
۱۵. بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار: محمد باقر مجلسی (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق)، تصحیح محمدباقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمدمهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
۱۶. البدایة و النهایة فی التاریخ: اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰-۷۷۴ق)، بیروت، مکتبة المعارف، ۱۴۱۱ق.
۱۷. البرهان فی تفسیر القرآن:هاشم بن سلیمان بحرانی (م۱۱۰۷ق)، تهران، البعثه، ۱۴۱۵ق.
۱۸. بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله مرجانی (م۶۹۹ق)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۲۰۰۲م.
۱۹. بیوت الصحابه حول المسجد النبوی الشریف: محمد الیاس عبدالغنی،
مدینه، مرکز طیبه، ۱۴۱۷ق.
۲۰. تاریخ ابن خلدون (العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر): عبدالرحمن بن محمد عبدالرحمن بن محمد بن خلدون (م۸۰۸ق)، به کوشش خلیل شحاده و سهیل صادق زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق.
۲۱. تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام:
شمس
الدین محمد بن احمد ذهبی (م۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
۲۲. تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک): محمد بن جریر طبری (۲۲۴-۳۱۰ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۲۳. تاریخ الیعقوبی: احمد بن ابییعقوب یعقوبی (م۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
۲۴. تاریخ امراء المدینة المنوره ۱-۱۴۱۷ه: عارف احمد عبدالغنی، تهران، اقلیم، ۱۴۱۸ق.
۲۵. تاریخ
مدینة دمشق: علی بن الحسن بن عساکر (م۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۲۶. التبیان فی تفسیر القرآن: محمد بن حسن طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۶۳م.
۲۷. التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفه:
شمس
الدین محمد بن عبدالرحمن سخاوی (م۹۰۲ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
۲۸. تفسیر العیاشی: محمد بن مسعود عیاشی (م۳۲۰ق)، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیه، ۱۳۸۰ق.
۲۹. تفسیر القمی: علی بن ابراهیم قمی (م۳۰۷ق)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
۳۰. تفسیر فرات الکوفی: فرات بن ابراهیم کوفی (م۳۰۷ق)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش.
۳۱. تفسیر القرطبی (الجامع لاحکام القرآن): محمد بن احمد قرطبی (م۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
۳۲. تفسیر مبهمات القرآن الموسوم بصله الجمع وعائد التذییل لموصول کتابی الاعلام و التکمیل: محمد بن علی بلنسی (م۷۸۲ق)، به کوشش حنیف بن حسن قاسمی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
۳۳. تهذیب الکمال فی اسماء الرجال: یوسف بن عبدالرحمن مزی (م۷۴۲ق)، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۹۸۵م.
۳۴. الخصال المحموده و المذمومه: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق)، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
۳۵. دانشنامه جهان اسلام: زیر نظر غلام علی حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش.
۳۶. الدرة الثمینة فی اخبار المدینه: محمد بن محمود بن نجار (م۶۴۳ق)، به کوشش صلاح
الدین، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۷ق.
۳۷. رجال النجاشی (فهرس اسماء مصنفی الشیعه): احمد بن علی نجاشی (م۴۵۰ق)، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق.
۳۸. رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد بن جبیر (م۶۱۴ق)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م.
۳۹. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی: محمود بن عبدالله آلوسی (م۱۲۷۰ق)، به کوشش علی عبدالباری عطیه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
۴۰. سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد: محمد بن یوسف
شمس شامی (م۹۴۲ق)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
۴۱. سیر اعلام النبلاء:
شمس
الدین محمد بن احمد ذهبی (م۷۴۸ق)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
۴۲. السیرة النبویه: عبدالملک بن هشام (م۲۱۸ق)، تحقیق مصطفی سقاء و ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دار المعرفه.
۴۳. شفاء الغرام باخبار البلد الحرام: محمد بن احمد تقی فاسی (م۸۳۲ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
۴۴. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الایات النازله فی اهل البیت: حاکم حسکانی (م۵۰۶ق)، به کوشش محمد باقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق.
۴۵. الطبقات الکبری: محمد بن سعد (م۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
۴۶. فتوح البلدان: احمد بن یحیی بلاذری (م۲۷۹ق)، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
۴۷. الکافی: محمد بن یعقوب کلینی (م۳۲۹ق)، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
۴۸. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: به کوشش محمد باقر انصاری، قم، الهادی، ۱۴۲۰ق.
۴۹. مجمع البیان فی تفسیر القرآن: فضل ابن حسن طبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق)، مقدمه محمد جواد بلاغی (۱۸۶۴-۱۹۳۳م.) ، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۵۰. المحبر: محمد بن حبیب (م۲۴۵ق)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده، بیتا.
۵۱. المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق.
۵۲. معالم التنزیل فی التفسیر و التاویل (تفسیر البغوی): حسین بن مسعود بغوی (۵۱۶-۴۳۲ق)، به کوشش خالد عبدالرحمن العک و مروان سوار، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۷ق.
۵۳. معجم البلدان: یاقوت بن عبدالله حموی (م۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
۵۴. معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه: سید ابوالقاسم موسوی خویی (۱۳۱۷-۱۴۱۳ق)، بیروت، دار الزهراء، ۱۴۰۳ق.
۵۵. مقاتل الطالبیین: ابوالفرج اصفهانی (م۳۵۶ق)، به کوشش سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفه.
۵۶. من لایحضره الفقیه: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق)، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۵۷. مناقب آل ابیطالب: ابن شهر آشوب (م۵۸۸ق)، به کوشش گروهی از اساتید نجف، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
۵۸. المنهاج (فصلنامه): مرکز غدیر للدراسات الاسلامیه.
۵۹. الموسم (فصلنامه): محمد سعید طریحی، بیروت.
۶۰. الوافی بالوفیات: خلیل بن ابیک صفدی (م۷۶۴ق)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
۶۱. وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی: علی بن عبدالله سمهودی (م۹۱۱ق)، به کوشش محمد محیی
الدین عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
۶۲. وقف میراث جاوید: (فصلنامه) تهران، سازمان اوقاف و امور خیریه.
۶۳. هفت آسمان (فصلنامه): قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
سیدمحمود سامانی و احمد خامهیار، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «جعفر بن ابیطالب»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۵/۳۱.