• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ثقةالاسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌ثقةالاسلام، عنوانی عام برای احترام و تعظیم عالمان امامیه است.



ثِقَةُالاسلام، عنوانی عام برای احترام و تعظیم عالمان امامیه؛ لقب خاص محمدبن یعقوب کلینی؛ و در دهه‌های اخیر، نشان دهنده سطح معیّنی از دانشهای حوزوی.


«ثقة» در لغت به معنای فرد معتمد و امین است
[۱] کتاب جمهرة اللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ ۱۹۸۸.
و در اصطلاح علم رجال، از الفاظی است که صراحتاً بر توثیق و تعدیل راوی دلالت دارد
[۴] زین الدین بن علی شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص ۲۰۳ـ۲۰۴، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
[۵] کاظم مدیر شانه چی، درایة الحدیث، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۳، مشهد ۱۳۵۶ ش.
به نظر می‌رسد که در ترکیب «ثقة الاسلام»، معنای لغوی آن موردنظر است و ثقة الاسلام در این معنا، مفهوم اصطلاحی «ثقة» را نیز افاده می‌کند.

۲.۱ - استفاده واژه ثقه الاسلام برای محمدبن یعقوب کلینی

ثقة الاسلام نخستین بار برای محمدبن یعقوب کلینی (متوفی ۳۲۹) صاحب کتاب کافی به کار رفته است
[۶] محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۵، ص۷۹، تهران ۱۳۶۹ ش.
و حتی آن را لقب خاص وی دانسته‌اند
[۷] ثامر هاشم حبیب عمیدی، الشیخ الکلینی البغدادی و کتابه الکافی: الفروع، ج۱، ص۷۳، قم ۱۳۷۲ ش.
به طوری که منظور از ثقة الاسلام، اگر به صورت مطلق و بدون قرینه به کار رود، کلینی است
به نظر مدیرشانه چی، کلینی در عصر خود، به ثقة الاسلام معروف بوده،
[۱۳] کاظم مدیر شانه چی، علم الحدیث، ج۱، ص۷۵، قم ۱۳۶۲ ش.
اما وی دلیلی برای این ادعا ذکر نکرده است. ظاهراً نخستین کسی که این عنوان را در تألیفاتش برای کلینی به کار برده، شیخ بهائی است.
[۱۴] محمدبن حسین شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، ج۱، ص۹۸، مع تعلیقات محمداسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ ش.
[۱۵] محمدبن حسین شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، ج۱، ص۱۰۲، مع تعلیقات محمداسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ ش.
[۱۶] محمدبن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، ج۱، ص۴۳۶، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳ و ۴ (رجب ـ ذیحجة ۱۴۱۳).

پس از وی، بسیاری از عالمان امامیه، کلینی را با این عنوان یاد کرده‌اند
[۱۷] حرعاملی، ج۳۰، ص۱۵۳.
[۲۱] محمدبن حسن فاضل هندی، کشف اللثام، ج۱، ص۱۹۵، چاپ سنگی تهران ۱۲۷۱ـ۱۲۷۴، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
[۲۳] عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، ج۳، ص۹۸، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم .
قمی
[۲۴] عباس قمی، فوائدالرضویة: زندگی علمای مذهب شیعه،ج ۲، ص ۶۵۸، تهران (۱۳۲۷ش).
ملقب شدن کلینی را به این عنوان، بدان سبب می‌داند که جلالت شأن وی در نظر هر دو فرقه شیعه و اهل سنّت مسلّم است و عامه و خاصه در فتواها به او رجوع می‌کرده‌اند. ظاهراً این وجه کمابیش در مورد غالب متقدمان و متأخرانی که لقب «ثقة الاسلام»، چه به صورت عنوانی عام و چه به گونه لقبی خاص، برایشان به کار رفته نیز صحیح است. مثلاً، مازندرانی در شرح اصول الکافی
[۲۵] شرح اصول الکافی،ج ۹، ص ۳۵۹.
و مجلسی در بحارالانوار که از شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰) و طَبرِسی (متوفی ۵۴۸) با این لقب یاد کرده اند، احتمالاً با توجه به همین ویژگی آن دو بوده است.


عنوان ثقة الاسلام در یکی دو سدة اخیر، برای محصلان سطوح مقدماتی علوم دینی و نیز روحانیانی که در همان سطوح علمی قرار دارند، به کار می‌رود و برای صاحبان مقامات بالای علمی و دینی، عنوان «آیة اهلّ» یا «آیة اهلا العُظمی '» رایج شده است.
[۲۷] مهدی ضوابطی، پژوهشی در نظام طلبگی، ج۱، ص۲۰۲، تهران ۱۳۵۹ ش.
[۲۸] جلال متینی، «بحثی درباره سابقة تاریخی القاب و عناوین علما در مذهب شیعه»، ج۱، ص۵۸۰ ـ۶۰۱، ایران نامه، سال ۱، ش ۴ (تابستان ۱۳۶۲).
در عین حال، عنوان ثقة الاسلام برای برخی بزرگان، برای احترام و با نظر به معنای لغوی آن به کار رفته است.
[۲۹] عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، ج۲، ص۴۰۴، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم.
[۳۰] عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، ج۳، ص۱۹۸و برخی علما نیز به این لقب شهرت پیدا کرده‌اند، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم (بی تا).
[۳۱] محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۲۳۸، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۳۲] محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۳۳۶، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۳۳] محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۵۳۷، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۳۴] محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۵۵۰، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۳۵] محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۴، ص۱۳، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۳۶] محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۴، ص۱۱۶، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۳۷] محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۵، ص۳۸۶، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
[۳۸] محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۵، ص۴۶۵، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
از مشهورترینِ ایشان حاج آقا نوراللّه اصفهانی (الاسلام، ص ۴) و ثقة الاسلامِ تبریزی درخور ذکرند.


(۱) ابن درید، کتاب جمهرة اللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ ۱۹۸۸.
(۲) ابن منظور، لسان العرب.
(۳) الاسلام (گفتگوی صفاخانه اصفهان)، سال ۱ (رمضان ۱۳۲۰).
(۴) یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
(۵) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
(۶) حرّعاملی.
(۷) زین الدین بن علی شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
(۸) محمدبن حسین شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، مع تعلیقات محمداسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ ش.
(۹) محمدبن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳ و ۴ (رجب ـ ذیحجة ۱۴۱۳).
(۱۰) مهدی ضوابطی، پژوهشی در نظام طلبگی، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۱۱) ثامر هاشم حبیب عمیدی، الشیخ الکلینی البغدادی و کتابه الکافی: الفروع، قم ۱۳۷۲ ش.
(۱۲) محمدبن حسن فاضل هندی، کشف اللثام، چاپ سنگی تهران ۱۲۷۱ـ۱۲۷۴، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
(۱۳) عباس قمی، فوائدالرضویة: زندگی علمای مذهب شیعه، تهران (۱۳۲۷ش).
(۱۴) عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم (بی تا).
(۱۵) محمدصالح بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۱۶) جلال متینی، «بحثی درباره سابقة تاریخی القاب و عناوین علما در مذهب شیعه»، ایران نامه، سال ۱، ش ۴ (تابستان ۱۳۶۲).
(۱۷) مجلسی، بحار الانوار.
(۱۸) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۱۹) کاظم مدیر شانه چی، درایة الحدیث، مشهد ۱۳۵۶ ش.
(۲۰) کاظم مدیر شانه چی، علم الحدیث، قم ۱۳۶۲ ش.
(۲۱) محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
(۲۲) احمدبن محمدمهدی نراقی، عوائد الایام، قم ۱۴۰۸.
(۲۳) حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰.


۱. کتاب جمهرة اللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ ۱۹۸۸.
۲. الصحاح:تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.    
۳. لسان العرب، ابن منظور، ذیل «وثق».    
۴. زین الدین بن علی شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص ۲۰۳ـ۲۰۴، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
۵. کاظم مدیر شانه چی، درایة الحدیث، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۳، مشهد ۱۳۵۶ ش.
۶. محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۵، ص۷۹، تهران ۱۳۶۹ ش.
۷. ثامر هاشم حبیب عمیدی، الشیخ الکلینی البغدادی و کتابه الکافی: الفروع، ج۱، ص۷۳، قم ۱۳۷۲ ش.
۸. یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، ج۲۱، ص ۱۳۴، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ ش.    
۹. یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة،ج۲۱، ص۲۰۵، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ ش.    
۱۰. یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، ج۲۲، ص۶۳۹، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ ش.    
۱۱. حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۷۹، قم ۱۴۱۵۱۴۲۰.    
۱۲. حسین بن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج ۳، ص، ۴۸۳، قم، ۱۴۱۵۱۴۲۰.    
۱۳. کاظم مدیر شانه چی، علم الحدیث، ج۱، ص۷۵، قم ۱۳۶۲ ش.
۱۴. محمدبن حسین شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، ج۱، ص۹۸، مع تعلیقات محمداسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ ش.
۱۵. محمدبن حسین شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، ج۱، ص۱۰۲، مع تعلیقات محمداسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ ش.
۱۶. محمدبن حسین شیخ بهائی، الوجیزة فی الدرایة، ج۱، ص۴۳۶، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸، ش ۳ و ۴ (رجب ـ ذیحجة ۱۴۱۳).
۱۷. حرعاملی، ج۳۰، ص۱۵۳.
۱۸. مجلسی، بحار الانوار، ج۵، ص۵.    
۱۹. مجلسی، بحار الانوار، ج۳۱، ص۳۳.    
۲۰. مجلسی، بحار الانوار، ج۵۵، ص۳۶۳.    
۲۱. محمدبن حسن فاضل هندی، کشف اللثام، ج۱، ص۱۹۵، چاپ سنگی تهران ۱۲۷۱ـ۱۲۷۴، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
۲۲. احمدبن محمدمهدی نراقی، عوائد الایام، ج۱، ص۹۸، قم ۱۴۰۸.    
۲۳. عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، ج۳، ص۹۸، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم .
۲۴. عباس قمی، فوائدالرضویة: زندگی علمای مذهب شیعه،ج ۲، ص ۶۵۸، تهران (۱۳۲۷ش).
۲۵. شرح اصول الکافی،ج ۹، ص ۳۵۹.
۲۶. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۵، ص۴۸.    
۲۷. مهدی ضوابطی، پژوهشی در نظام طلبگی، ج۱، ص۲۰۲، تهران ۱۳۵۹ ش.
۲۸. جلال متینی، «بحثی درباره سابقة تاریخی القاب و عناوین علما در مذهب شیعه»، ج۱، ص۵۸۰ ـ۶۰۱، ایران نامه، سال ۱، ش ۴ (تابستان ۱۳۶۲).
۲۹. عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، ج۲، ص۴۰۴، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم.
۳۰. عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، ج۳، ص۱۹۸و برخی علما نیز به این لقب شهرت پیدا کرده‌اند، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم (بی تا).
۳۱. محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۲۳۸، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۳۲. محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۳۳۶، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۳۳. محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۵۳۷، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۳۴. محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۵۵۰، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۳۵. محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۴، ص۱۳، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۳۶. محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۴، ص۱۱۶، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۳۷. محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۵، ص۳۸۶، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.
۳۸. محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۵، ص۴۶۵، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ثقه الاسلام»، شماره۴۲۴۹.    








جعبه ابزار