تَمْشِ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَمْشِ:
(وَ لاَ تَمْشِ) تَمْشِ: از مادّه
«مشى» به معنى «راه رفتن و گام برداشتن» است.
همانطور كه
انسان با دو پا و چهارپا، با چهارپا و خزندگان با سينه و شكم راه مىروند و راه رفتن برحسب شأن رونده، حالات و صفات درونى او را در لابلاى اعمالش نشان مىدهد.
قرآن تكبر و غرور را كه يک خوى خطرناک درونى است مستقيما مورد بحث قرار نداده، بلكه روى پديدههاى ظاهرى آن، حتّى سادهترينش انگشت گذاشته و از طرز راه رفتن متكبران، مغروران خودخواه و بىمغز سخن گفته است.
اشاره به اينكه تكبر و غرور، حتّى در سطح سادهترين آثارش، مذموم و ناپسند و شرمآور است.
به موردی از کاربرد
تَمْشِ در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ لاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا) (و بر
زمین، با تكبّر راه مرو؛ تو هرگز نمىتوانى زمين را بشكافى و طول قامتت هرگز به كوهها نمىرسد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مرح به طورى كه گفتهاند به معناى براى باطل، زياد خوشحالى كردن است و شايد قيد باطل براى اين باشد كه بفهماند خوشحالى بيرون از حد اعتدال مرح است، زيرا خوشحالى به حق آن است كه از باب شكر خدا در برابر نعمتى از نعمتهاى او صورت گيرد و چنين خوشحالى هرگز از حد اعتدال تجاوز نمىكند و اما اگر به حدى شدت يافت كه عقل را سبک نموده و آثار سبكى عقل در افعال، گفتهها، نشست، برخاستنش و مخصوصا در راه رفتنش نمودار شد. چنين فرحى، فرح به باطل است و جمله
(لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً) نهى است از اينكه انسان به خاطر تكبر خود را بيش از آنچه هست بزرگ بداند و اگر مساله راه رفتن به مرح را مورد نهى قرار داد، براى اين بود كه اثر همه آن انحرافها در راه رفتن نمودارتر مىشود.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَمْشِ»، ج۴، ص۳۰۴.