توحید خالقیت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از اقسام
توحید افعالی که در
آیات قرآن به آن اشاره شده، توحید در
خالقیت است.
ناتوانى غير
خدا، از هرگونه
خلق و ايجاد:
۱. «ايُشرِكونَ ما لا
يَخلُقُ شيًا وهُم يُخلَقون؛
آيا موجوداتى را همتاى او قرار مىدهند كه چيزى را نمىآفرينند، و خودشان آفريده شدهاند.»
۲. «قُل مَن رَبُّ
السَّموتِ والارضِ قُلِ اللَّهُ قُل افاتَّخَذتُم مِن دونِهِ اولِياءَ ... ام جَعَلوا لِلَّهِ شُرَكاءَ
خَلَقوا كَخَلقِهِ فَتَشبَهَ
الخَلقُ عَلَيهِم قُلِ اللَّهُ
خلِقُ كُلّ شَىءٍ وهُوَ الواحِدُ القَهار؛
بگو: چه كسى پروردگار
آسمانها و
زمین است؟ بگو: خداوند يگانه! سپس بگو: آيا خدايانى غير از او براى خود برگزيدهايد ... آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اينكه آنان همچون خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟! بگو: خدا آفريننده همه چيز است؛ و اوست يكتا و حاكم بر همه چيز.»
۳. «والَّذينَ يَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ لا يَخلُقونَ شيًا وهُم يُخلَقون؛
معبودهايى را كه غير از خدا مىخوانند، چيزى را نمىآفرينند؛ بلكه خودشان هم آفريده شدهاند.»
۴. «يايُّهَا النّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاستَمِعوا لَهُ انَّ الَّذينَ تَدعونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخلُقوا ذُبابًا ولَوِ اجتَمَعوا لَهُ وان يَسلُبهُمُ الذُّبابُ شيًا لا يَستَنقِذوهُ مِنهُ ضَعُفَ الطّالِبُ والمَطلوب؛
اى مردم! مَثَلى زده شده است، به آن
گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مىخوانيد (و پرستش مىكنيد)، هرگزنمىتوانند
مگسی بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند؛ و هرگاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمىتوانند آن را بازپس گيرند. هم طلبكننده ناتوان است، و هم طلب شونده (هم
عابدان، و هم معبودان).»
۵. «الَّذى لَهُ مُلكُ
السَّموتِ والارضِ ولَم يَتَّخِذ وَلَدًا ولَم يَكُن لَهُ شَريكٌ فِى المُلكِ
وخَلَقَ كُلَّ شَىءٍ فَقَدَّرَهُ تَقديرا • واتَّخَذوا مِن دونِهِ ءالِهَةً لا يَخلُقونَ ...؛
خداوندى كه
حکومت آسمانها و زمين از آنِ اوست، و فرزندى براى خود انتخاب نكرده، و همتايى در حكومت ندارد، و همه چيز را آفريد و به دقت اندازهگيرى نمود. آنان غير از خداوند معبودانى براى خود برگزيدند؛ كه چيزى را نمىآفرينند....»
۶. «اللَّهُ الَّذى
خَلَقَكُم ثُمَّ رَزَقَكُم ثُمَّ يُميتُكُم ثُمَّ يُحييكُم هَل مِن شُرَكاكُم مَن يَفعَلُ مِن ذلِكُم مِن شَىءٍ سُبحنَهُ وتَعلى عَمّا يُشرِكون؛
خداوند همان كسى است كه شما را آفريد، سپس روزى داد، بعد مىميراند، سپس زنده مىكند؛ آيا هيچ يك از همتايانى كه براى خدا قرار دادهايد چيزى ازاين كارها را مىتوانند انجام دهند؟! او منزّه و برتر است از آنچه همتاى او قرار مىدهند.»
۷. «هذا
خَلقُ اللَّهِ فَارونى ماذا
خَلَقَ الَّذينَ مِن دونِهِ ...؛
بگو اين آفرينش خداست؛ امّا به من نشان دهيد معبودانى غير او چه چيز را آفريدهاند؟!....»
۸. «يايُّهَا النّاسُ اذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم هَل مِن
خلِقٍ غَيرُ اللَّهِ ... لا الهَ الّا هُوَ فَانّى تُؤفَكُون؛
اى مردم! نعمت خدا رابر خود به ياد آوريد؛ آيا آفرينندهاى جز خدا هست ... هيچ معبودى جز او نيست؛ با اين حال چگونه به سوى
باطل منحرف مىشويد؟!»
۹. «ما
خَلَقنَا السَّموتِ والارضَ وما بَينَهُما الّا بِالحَقّ واجَلٍ مُسَمًّى والَّذينَ كَفَروا عَمّا انذِروا مُعرِضون • قُل ارَءَيتُم ما تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ ارونى ماذا
خَلَقوا مِنَ الارضِ ام لَهُم شِركٌ فِى
السَّموتِ ...؛
ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان اين دو است جز بحق و براى سرآمد معيّنى نيافريديم؛ امّا
کافران از آنچه انذار مىشوند روى گردانند. به آنان بگو: به من نشان دهيد آنچه را كه غير از خدا
پرستش مىكنيد چه چيزى از زمين را آفريدهاند، يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟!....»
۱۰. «ام
خُلِقوا مِن غَيرِ شَىءٍ ام هُمُ الخلِقون • ام
خَلَقوا السَّموتِ والارضَ بَل لايوقِنون؛
آيا آنها بدون
خالق آفريده شدهاند، يا اينكه خود
خالق خويشند؟! آيا آنها آسمانها و زمين را آفريدهاند؟! چنين نيست، آنها جوياى يقين نيستند.»
۱۱. «افَرَءَيتُمُ النّارَ الَّتى تورون • ءَانتُم انشَأتُم شَجَرَتَها ام نَحنُ المُنشِون؛
آيا درباره
آتشی كه مىافروزيد فكر كردهايد؟! آيا شما
درخت آن را آفريدهايد يا ما آفريدهايم؟!»
انحصار
خالقيّت آسمانها و
زمین، در خداى يگانه:
۱. «الحَمدُ لِلَّهِ الَّذى
خَلَقَ السَّموتِ والارضَ وجَعَلَ الظُّلُمتِ والنُّورَ ثُمَّ الَّذينَ كَفَروا بِرَبّهِم يَعدِلون؛
حمد و سپاس، مخصوص خداوندى است كه آسمانها و زمين را آفريد، و ظلمتها و نور را پديد آورد؛ امّا كافران براى پروردگار خود، همتا و شبيه قرار مى دهند (با اين كه دلايل
توحید و يگانگى او، در آفرينش جهان آشكار است).»
۲. «بَديعُ
السَّموتِ والارضِ انّى يَكونُ لَهُ ولَدٌ ولَم تَكُن لَهُ صحِبَةٌ
وخَلَقَ كُلَّ شَىءٍ وهُوَ بِكُلّ شَىءٍ عَليم • ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُم لا الهَ الّا هُوَ
خلِقُ كُلّ شَىءٍ فَاعبُدوهُ وهُوَ عَلى كُلّ شَىءٍ وكيل؛
او پديدآورنده آسمانها وزمين است؛ چگونه ممكن است فرزندى داشته باشد؟! حال آن كه همسرى نداشته، و همه چيز را آفريده؛ و او به هر چيزى داناست. (آرى،) اين خداى باعظمت، پروردگار شما است! هيچ معبودى جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است؛ او را بپرستيد. و او نگهبان و مدبّر هر چيزى است.»
۳. «انَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذى
خَلَقَ السَّموتِ والارضَ فى سِتَّةِ ايّامٍ ... الا لَهُ
الخَلقُ والامرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ العلَمين؛
پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد؛ ... آگاه باشيد كه آفرينش (و تدبير جهان)، از آن او و به فرمان او است! پر بركت و بى زوال است خداوندى كه پروردگار جهانيان است.» «له» خبر مقدّم براى «
الخلق» و مفيد حصر است.
۴. «... ان انذِروا انَّهُ لا الهَ الّا انا فَاتَّقون •
خَلَقَ السَّموتِ والارضَ بِالحَقّ تَعلى عَمّا يُشرِكون؛
... و به آنها دستور مىدهد كه مردم را
انذار كنيد؛ و بگوييد: معبودى جز من نيست؛ از مخالفت دستور من، بپرهيزيد! آسمانها و زمين را بحق آفريد؛ او برتر است از آنچه همتاى او قرار مىدهند!»
۵. «امَّن
خَلَقَ السَّموتِ والارضَ وانزَلَ لَكُم مِنَ السَّماءِ ماءً ... اءِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَل هُم قَومٌ يَعدِلون؛
آيا بتهايى كه معبود شما هستند بهترند يا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده؟! و براى شما از آسمان،
آبی فرستاد ... آيا معبودى با خداست؟! چنين نيست، بلكه آنها گروهى هستند كه از روى نادانى،
مخلوقات را همطراز پروردگارشان قرار مىدهند.»
۶. «ولَن سَالتَهُم مَن
خَلَقَ السَّموتِ والارضَ وسَخَّرَ الشَّمسَ والقَمَرَ لَيَقولُنَّ اللَّهُ فَانّى يُؤفَكون؛
و هر گاه از آنان بپرسى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده، و
خورشید و
ماه را مسخّر كرده است؟ مىگويند: خداوند يگانه! پس با اين حال چگونه آنان را از
عبادت خدا منحرف مىسازند؟!»
۷. «ولَن سَالتَهُم مَن
خَلَقَ السَّموتِ والارضَ لَيَقولُنَّ اللَّهُ قُلِ الحَمدُ لِلَّهِ بَل اكثَرُهُم لايَعلَمون؛
وهر گاه از آنان سؤال كنى: چه كسى آسمانها وزمين را آفريده است؟ به يقين مىگويند: خداوند يگانه، بگو: الحمدللّه (كه خود شما معترفيد)! ولى بيشتر آنان نمىدانند.»
۸. «قُل ارَءَيتُم شُرَكاءَكُمُ الَّذينَ تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ ارونى ماذا
خَلَقوا مِنَ الارضِ ام لَهُم شِركٌ فِى
السَّموتِ ...؛
بگو: به من خبر دهيد اين معبودان و همتايانى راكه جز خدا مىخوانيد چه چيزى از زمين را آفريدهاند، يا اينكه شركتى در آفرينش و مالكيت آسمانها دارند؟!....»
۹. «ولَن سَالتَهُم مَن
خَلَقَ السَّموتِ والارضَ لَيَقولُنَّ اللَّهُ قُل افَرَءَيتُم ما تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ ان ارادَنِىَ اللَّهُ بِضُرّ هَل هُنَّ كشِفتُ ضُرّهِ او ارادَنى بِرَحمَةٍ هَل هُنَّ مُمسِكتُ رَحمَتِهِ قُل حَسبِىَ اللَّهُ عَلَيهِ يَتَوَكَّلُ المُتَوَكّلون؛
و اگر از آنها بپرسى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟ به يقين مىگويند: خدا! بگو: آيا هيچ درباره معبودانى كه غير از خدا مىخوانيد انديشه مىكنيد كه اگر خدا زيانى براى من بخواهد، آيا آنها مىتوانند زيان او را برطرف سازند؟! و يا اگر رحمتى براى من بخواهد، آيا آنها مىتوانند مانع رحمت او شوند؟! بگو: خدا مرا كافى است؛ و همه توكل كنندگان تنها بر او
توکّل مىكنند.»
۱۰. «ولَن سَالتَهُم مَن
خَلَقَ السَّموتِ والارضَ لَيَقولُنَّ
خَلَقَهُنَّ العَزيزُ العَليم؛
اگر از آنان بپرسى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟ به يقين مىگويند: خداوند توانا و دانا آنها را آفريده است.»
تنزّه و برترى خداوند، از داشتن شريك در آفرينش:
«ورَبُّكَ
يَخلُقُ ما يَشاءُ ويَختارُ ما كانَ لَهُمُ الخِيَرَةُ سُبحنَ اللَّهِ وتَعلى عَمّا يُشرِكون؛
پروردگار تو هرچه بخواهد مىآفريند، و هر چه بخواهد برمىگزيند؛ آنان در برابر او اختيارى ندارند؛ منزّه است خداوند، و برتر است از آنچه همتاى او قرار مىدهند!»
خالق يگانه، مبدأ پيدايش هر
خیر و
زیان:
«ولَن سَالتَهُم مَن
خَلَقَ السَّموتِ والارضَ لَيَقولُنَّ اللَّهُ قُل افَرَءَيتُم ما تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ ان ارادَنِىَ اللَّهُ بِضُرّ هَل هُنَّ كشِفتُ ضُرّهِ او ارادَنى بِرَحمَةٍ هَل هُنَّ مُمسِكتُ رَحمَتِهِ ...؛
و اگر از آنها بپرسى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟ به يقين مىگويند: خدا! بگو: آيا هيچ درباره معبودانى كه غير از خدا مىخوانيد انديشه مىكنيد كه اگر خدا زيانى براى من بخواهد، آيا آنها مىتوانند زيان او را برطرف سازند؟! و يا اگر رحمتى براى من بخواهد، آيا آنها مىتوانند مانع رحمت او شوند؟!....»
خداى يگانه،
خالق انسانها:
۱. «هُوَ الَّذى
خَلَقَكُم مِن نَفسٍ وحِدَةٍ وجَعَلَ مِنها زَوجَها لِيَسكُنَ الَيها فَلَمّا تَغَشّها حَمَلَت حَملًا خَفِيفًا فَمَرَّت بِهِ فَلَمّا اثقَلَت دَعَوُا اللَّهَ رَبَّهُما لَن ءاتَيتَنا صلِحًا لَنَكونَنَّ مِنَ الشكِرين • فَلَمّا ءاتهُما صلِحًا جَعَلا لَهُ شُرَكاءَ فيما ءاتهُما فَتَعلَى اللَّهُ عَمّا يُشرِكون؛
اوست كسى كه همه شما را از يك فرد آفريد؛ و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بياسايد. سپس هنگامى كه با او آميزش كرد، حملى سبك برداشت، كه با وجود آن، به كارهاى خود ادامه مىداد؛ و چون سنگين شد، هر دو از خدايى كه پروردگارشان است خواستند: اگر فرزند صالحى به ما دهى، به يقين از
شاکران خواهيم بود. امّا هنگامى كه خداوند فرزند صالحى به آنها (پدران و مادران از نسل
آدم) داد، موجودات ديگر را در اين موهبت مؤثر دانستند؛ و براى خدا، در اين نعمت كه به آنها بخشيده بود، همتايانى قائل شدند؛ خداوند برتر است از آنچه همتاى او قرار مىدهند.»
۲. «امَّن يَبدَؤُا
الخَلقَ ثُمَّ يُعيدُهُ ومَن يَرزُقُكُم مِنَ السَّماءِ والارضِ اءِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُل هاتوا بُرهنَكُم ان كُنتُم صدِقين؛
يا كسى كه آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را باز مىگرداند، و كسى كه شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد؛ آيا معبودى با خداست؟! بگو: اگر راست مىگوييد دليلتان را بياوريد!»
۳. «اللَّهُ الَّذى
خَلَقَكُم ... هَل مِن شُرَكاكُم مَن يَفعَلُ مِن ذلِكُم ...؛
خداوند همان كسى است كه شما را آفريد ... آيا هيچ يك از همتايانى كه براى خدا قرار دادهايد چيزى ازاين كارها را مىتوانند انجام دهند؟!....»
۴. «... هَل مِن
خلِقٍ غَيرُ اللَّهِ ... لا الهَ الّا هُوَ ...؛
... آيا آفرينندهاى جز خدا هست ... هيچ معبودى جز او نيست....»
۵. «ولَن سَالتَهُم مَن
خَلَقَهُم لَيَقولُنَّ اللَّهُ فَانّى يُؤفَكون؛
و اگر از آنها بپرسى چه كسى آنان را آفريده، به يقين مىگويند: خداوند يگانه؛ پس چگونه از عبادت او منحرف مىشوند؟!»
اقرار به توحید خالقیت (قرآن)،
دلایل توحید خالقیت (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۱۳۰، برگرفته از مقاله «توحید خالقیت».