تهدید اهل کتاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از مصادیق تهدیدشدگان که در
آیات قرآن معرفی شدهاند،
اهل کتاب هستند.
تهدید اهلكتاب، به
عذاب و
کیفر:
۱. «وَدَّ كَثيرٌ مِن اهلِ الكِتبِ لَو يَرُدُّونَكُم مِن بَعدِ ايمنِكُم كُفّارًا حَسَدًا مِن عِندِ انفُسِهِم مِن بَعدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الحَقُّ فَاعفوا واصفَحوا حَتّى يَأتِىَ اللَّهُ بِامرِهِ انَّ اللَّهَ عَلى كُلّ شَىءٍ قَدير؛
بسيارى از اهل كتاب پس از اينكه حق برايشان آشكار شد از روى حسدى كه در وجودشان بود آرزو میکردند كه شما را بعد از ايمانتان كافر گردانند پس عفو كنيد و درگذريد تا خدا فرمان خويش را بياورد كه خدا بر هر كارى تواناست.»
۲. «قَد نَرى تَقَلُّبَ وجهِكَ فِى السَّماءِ فَلَنُوَلّيَنَّكَ قِبلَةً تَرضها فَوَلّ وجهَكَ شَطرَ المَسجِدِ الحَرامِ وحَيثُ ما كُنتُم فَوَلّوا وُجوهَكُم شَطرَهُ وانَّ الَّذينَ اوتوا الكِتبَ لَيَعلَمونَ انَّهُ الحَقُّ مِن رَبّهِم ومَا اللَّهُ بِغفِلٍ عَمّا يَعمَلون؛
نگاه هاي انتظار آميز تو را به سوي
آسمان (براي تعيين قبله نهائي) ميبينيم، اكنون تو را به سوي قبله اي كه از آن خشنود باشي باز ميگردانيم، روي خود را به جانب
مسجد الحرام كن، و هر جا باشيد روي خود را به جانب آن بگردانيد، و كساني كه
کتاب آسمانی به آنها داده شده بخوبي ميدانند اين فرمان حقي است كه از ناحيه پروردگارشان صادر شده (و در كتابهاي خود خوانده اند كه پيغمبر اسلام به سوي دو قبله
نماز ميخواند) و خداوند از اعمال آنها (در مخفي داشتن آيات) غافل نيست.»
۳. «الَم تَرَ الَى الَّذينَ اوتوا نَصيبًا مِنَ الكِتبِ يُدعَونَ الى كِتبِ اللَّهِ لِيَحكُمَ بَينَهُم ثُمَّ يَتَوَلّى فَريقٌ مِنهُم وهُم مُعرِضون• ذلِكَ بِانَّهُم قالوا لَن تَمَسَّنَا النّارُ الّا ايّامًا مَعدودتٍ وغَرَّهُم فى دينِهِم ما كانوا يَفتَرون• فَكَيفَ اذا جَمَعنهُم لِيَومٍ لا رَيبَ فِيهِ ووُفّيَت كُلُّ نَفسٍ ما كَسَبَت وهُم لا يُظلَمون؛
آيا نديدي كساني را كه بهره اي از كتاب (آسماني) داشتند، به سوي كتاب الهي دعوت شدند تا در ميان آنها داوري كند، سپس گروهي از آنان، (با علم و آگاهي،) روي ميگردانند، در حالي كه (از قبول حق) اعراض درند؟ اين عمل آنها، به خاطر آن است كه ميگفتند: «آتش (دوزخ)، جز چند روزي به ما نميرسد. (و كيفر ما، به خاطر امتيازي كه بر اقوام ديگر داريم، بسيار محدود است.») اين افترا (و دروغي كه به خدا بسته بودند،) آنها را در دينشان مغرور ساخت (و گرفتار انواع گناهان شدند).پس چگونه خواهند بود هنگامي كه آنها را براي روزي كه شكي در آن نيست ( روز رستاخيز) جمع كنيم، و به هر كس، آنچه (از اعمال براي خود) فراهم كرده، بطور كامل داده شود؟ و به آنها ستم نخواهد شد (زيرا محصول اعمال خود را ميچينند).»
۴. «واذ اخَذَ اللَّهُ ميثقَ الَّذينَ اوتوا الكِتبَ ...• لا تَحسَبَنَّ الَّذينَ يَفرَحونَ بِما اتَوا ويُحِبّونَ ان يُحمَدوا بِما لَم يَفعَلوا فَلا تَحسَبَنَّهُم بِمَفازَةٍ مِنَ العَذابِ ولَهُم عَذابٌ اليم؛
و (بخاطر بياوريد) هنگامي را كه خداوند از اهل كتاب پيمان گرفت ... گمان مبر آنها كه از اعمال (زشت) خود خوشحال ميشوند و دوست دارند در برابر كار (نيكي) كه انجام نداده اند مورد ستايش قرار گيرند از عذاب (الهي) بركنارند، (بلكه) براي آنها عذاب دردناكي است.»
۵. «قُل ياهلَ الكِتبِ هَل تَنقِمونَ مِنّا الّا ان ءامَنّا بِاللَّهِ وما انزِلَ الَينا وما انزِلَ مِن قَبلُ وانَّ اكثَرَكُم فسِقون• واذَا جاءوكُم قالوا ءامَنّا وقَد دَخَلوا بِالكُفرِ وهُم قَد خَرَجوا بِهِ واللَّهُ اعلَمُ بِما كانوا يَكتُمون؛
بگو اي اهل كتاب آيا به ما خرده ميگيريد! (مگر ما چه كرده ايم) جز اينكه به خداوند يگانه، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه پيش از اين نازل گرديده است ايمان آورده ايم و اين بخاطر آن است كه بيشتر شما از راه حق بدر رفته ايد (و لذا حق در نظر شما نازيباست). ... و هنگامي كه نزد شما ميآيند ميگويند ايمان آورده ايم (اما) با كفر وارد ميشوند و با كفر خارج ميگردند و خداوند از آنچه كتمان ميكردند آگاهتر است.»
۶. «هُوَ الَّذى اخرَجَ الَّذينَ كَفَروا مِن اهلِ الكِتبِ مِن ديرِهِم لِاوَّلِ الحَشرِ ما ...• ولَولا ان كَتَبَ اللَّهُ عَلَيهِمُ الجَلاءَ لَعَذَّبَهُم فِى الدُّنيا ولَهُم فِى الأخِرَةِ عَذابُ النّار؛
او كسي است كه كافران اهل كتاب را در اولين برخورد (با مسلمانان) از خانه هايشان بيرون راند... و اگر نه اين بود كه خداوند جلاي
وطن را بر آنها مقرر داشته بود آنها را در همين دنيا مجازات ميكرد، و براي آنها در آخرت نيز عذاب آتش است.»
۷. «انَّ الَّذينَ كَفَروا مِن اهلِ الكِتبِ والمُشرِكينَ فى نارِ جَهَنَّمَ خلِدينَ فيها اولكَ هُم شَرُّ البَريَّه؛
كافران از اهل كتاب و مشركان در دوزخند، جاودانه در آن ميمانند، آنها بدترين مخلوقاتند.»
عوامل تهدید اهل کتاب عبارتند از:
تهديد اهلكتاب از ناحيه خداوند به عذاب
قیامت، به سبب
کفر و اعتقاد باطلشان درباره
عیسی علیهالسلام:
۱. «ياهلَ الكِتبِ لا تَغلوا فى دينِكُم ولا تَقولوا عَلَى اللَّهِ الَّا الحَقَّ انَّمَا المَسيحُ عيسَى ابنُ مَريَمَ رَسولُ اللَّهِ وكَلِمَتُهُ القها الى مَريَمَ ورُوحٌ مِنهُ ... ولا تَقولوا ثَلثَةٌ انتَهوا خَيرًا لَكُم انَّمَا اللَّهُ الهٌ وحِدٌ سُبحنَهُ ان يَكونَ لَهُ ولَدٌ ... لَن يَستَنكِفَ المَسيحُ ان يَكونَ عَبدًا لِلَّهِ ... ومَن يَستَنكِف عَن عِبادَتِهِ ويَستَكبِر فَسَيَحشُرُهُم الَيهِ جَميعا؛
اي اهل كتاب در دين خود
غلو (و زياده روي) نكنيد و درباره خدا غير از حق نگوئيد
مسیح عيسي بن مريم فقط فرستاده خدا و كلمه (و مخلوق) او است، كه او را به
مریم القا نمود و روحي (شايسته) از طرف او بود، ... و نگوئيد (خداوند) سه گانه است (از اين سخن) خودداري كنيد كه به سود شما نيست، خدا تنها معبود يگانه است، او منزه است كه فرزندي داشته باشد ... هرگز مسيح از اين استنكاف نداشت كه بنده خدا باشد ... و آنها كه از
عبودیت و
بندگی او استنكاف ورزند و تكبر كنند به زودي همه آنها را به سوي خود محشور خواهد كرد (و در
رستاخیز بر ميانگيزد).»
۲. «فاختَلَفَ الاحزابُ مِن بَينِهِم فَوَيلٌ لِلَّذينَ كَفَروا مِن مَشهَدِ يَومٍ عَظيم؛
ولي (بعد از او) گروهها از ميان پيروان او اختلاف كردند، واي به حال كافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخيز).» «ويل» كلمه
وعید است و معناى آيه اين است كه احزاب اهل كتاب درباره عيسى علیهالسلام اختلاف كردند. گروهى از آنان گفتند: او خداست و گروهى ديگر گفتند: او
پسر خداست. دسته سوم گفتند: او سومين خداست و مسلمانان گفتند: او
بنده خداست.
هشدار خدا به
توطئهگران اهلكتاب و تهديد آنان به پاسخ مناسب:
«وَدَّ كَثيرٌ مِن اهلِ الكِتبِ لَو يَرُدُّونَكُم مِن بَعدِ ايمنِكُم كُفّارًا ... فَاعفوا واصفَحوا حَتّى يَأتِىَ اللَّهُ بِامرِهِ انَّ اللَّهَ عَلى كُلّ شَىءٍ قَدير؛
بسيارى از اهل كتاب پس از اينكه حق برايشان آشكار شد از روى حسدى كه در وجودشان بود آرزو میکردند كه شما را بعد از ايمانتان كافر گردانند پس عفو كنيد و درگذريد تا خدا فرمان خويش را بياورد كه خدا بر هر كارى تواناست.»
تهديد اهلكتاب از جانب خدا، به كيفر و عذاب، به دليل
کتمان حقایق:
۱. «ام تَقولونَ انَّ ابرهيمَ واسمعيلَ واسحقَ ويَعقوبَ والاسباطَ كانوا هودًا اونَصرى قُل ءَانتُم اعلَمُ امِ اللَّهُ ومَن اظلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهدَةً عِندَهُ مِنَ اللَّهِ ومَا اللَّهُ بِغفِلٍ عَمّا تَعمَلون؛
يا ميگوئيد
ابراهیم و
اسماعیل و
اسحاق و
یعقوب و
اسباط يهودي يا نصراني بودند بگو شما بهتر ميدانيد يا خدا؟ (و با اينكه ميدانيد آنها
یهودی و
نصرانی نبودند چرا حقيقت را كتمان ميكنيد) و چه كسي ستمگرتر از آن كس است كه
گواهی و شهادت الهي را كه نزد او است كتمان كند و خدا از اعمال شما غافل نيست.»
۲. «انَّ الَّذينَ يَكتُمونَ ما انزَلَ اللَّهُ مِنَ الكِتبِ ... اولكَ ما يَأكُلونَ فى بُطونِهِم الَّا النّارَ ولا يُكَلّمُهُمُ اللَّهُ يَومَ القِيمَةِ ولا يُزَكّيهِم ولَهُم عَذابٌ الِيم؛
كساني كه كتمان ميكنند آنچه را خدا از كتاب نازل كرده ... آنها جز آتش چيزي نميخورند (و هدايا و اموالي كه از اين رهگذر به دست ميآورند در حقيقت آتش سوزاني است) و خداوند روز
قیامت با آنها سخن نميگويد، و آنها را پاكيزه نميكند، و براي آنها عذاب دردناكي است.»
۳. «واذ اخَذَ اللَّهُ ميثقَ الَّذينَ اوتوا الكِتبَ لَتُبَيّنُنَّهُ لِلنّاسِ ولا تَكتُمونَهُ فَنَبَذوهُ وراءَ ظُهورِهِم ...• لا تَحسَبَنَّ الَّذينَ يَفرَحونَ بِما اتَوا ويُحِبّونَ ان يُحمَدوا بِما لَم يَفعَلوا فَلا تَحسَبَنَّهُم بِمَفازَةٍ مِنَ العَذابِ ولَهُم عَذابٌ اليم؛
و (بخاطر بياوريد) هنگامي را كه خداوند از اهل كتاب پيمان گرفت كه حتما آنرا براي مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد، اما آنها آنرا پشت سر افكندند ... گمان مبر آنها كه از اعمال (زشت) خود خوشحال ميشوند و دوست دارند در برابر كار (نيكي) كه انجام نداده اند مورد ستايش قرار گيرند از عذاب (الهي) بركنارند، (بلكه) براي آنها عذاب دردناكي است.»
۴. «قُل ياهلَ الكِتبِ هَل تَنقِمونَ مِنّا الّا ان ءامَنّا بِاللَّهِ وما انزِلَ الَينا وما انزِلَ مِن قَبلُ وانَّ اكثَرَكُم فسِقون• قُل هَل انَبّئُكُم بِشَرّ مِن ذلِكَ مَثوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَعَنَهُ اللَّهُ وغَضِبَ عَلَيهِ وجَعَلَ مِنهُمُ القِرَدَةَ والخَنازيرَ وعَبَدَ الطغوتَ اولكَ شَرٌّ مَكانًا واضَلُّ عَن سَواءِ السَّبيل• واذَا جاءوكُم قالوا ءامَنّا وقَد دَخَلوا بِالكُفرِ وهُم قَد خَرَجوا بِهِ واللَّهُ اعلَمُ بِما كانوا يَكتُمون؛
بگو اي اهل كتاب آيا به ما خرده ميگيريد! (مگر ما چه كرده ايم) جز اينكه به خداوند يگانه، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه پيش از اين نازل گرديده است ايمان آورده ايم و اين بخاطر آن است كه بيشتر شما از راه حق بدر رفته ايد (و لذا حق در نظر شما نازيباست). بگو: آيا شما را از كساني كه جايگاه و پاداششان بدتر از اين است با خبر كنم!! كساني كه خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته و مورد خشم قرار داده (و
مسخ كرده) و از آنها ميمونها و خوكهائي قرار داده و پرستش
بت كرده اند موقعيت و محل آنها بدتر است و از راه راست گمراهترند. و هنگامي كه نزد شما ميآيند ميگويند ايمان آورده ايم (اما) با كفر وارد ميشوند و با كفر خارج ميگردند و خداوند از آنچه كتمان ميكردند آگاهتر است.»
تهديد اهلكتاب از سوى خدا، در صورت
اعراض از پذيرش
اسلام و
حق:
۱. «... وقُل لِلَّذينَ اوتوا الكِتبَ والامّيّينَ ءَاسلَمتُم ... وان تَوَلَّوا فَانَّما عَلَيكَ البَلغُ واللَّهُ بَصيرٌ بِالعِبَاد• الَم تَرَ الَى الَّذينَ اوتوا نَصيبًا مِنَ الكِتبِ يُدعَونَ الى كِتبِ اللَّهِ لِيَحكُمَ بَينَهُم ثُمَّ يَتَوَلّى فَريقٌ مِنهُم وهُم مُعرِضون• فَكَيفَ اذا جَمَعنهُم لِيَومٍ لا رَيبَ فِيهِ ووُفّيَت كُلُّ نَفسٍ ما كَسَبَت وهُم لا يُظلَمون؛
... و به آنها كه اهل كتاب هستند (يهود و نصاري) و بيسوادان (مشركان) بگو: آيا شما هم تسليم شده ايد؟ ... و اگر سرپيچي كنند، (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است، و خدا نسبت به (اعمال و عقايد) بندگان، بيناست. آيا نديدي كساني را كه بهره اي از كتاب (آسماني) داشتند، به سوي كتاب الهي دعوت شدند تا در ميان آنها داوري كند، سپس گروهي از آنان، (با علم و آگاهي،) روي ميگردانند، در حالي كه (از قبول حق) اعراض دارند؟ پس چگونه خواهند بود هنگامي كه آنها را براي روزي كه شكي در آن نيست ( روز رستاخيز) جمع كنيم، و به هر كس، آنچه (از اعمال براي خود) فراهم كرده، بطور كامل داده شود؟ و به آنها ستم نخواهد شد (زيرا محصول اعمال خود را ميچينند).»
۲. «فَمَن حاجَّكَ فيهِ مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدعُ ابناءَنا وابناءَكُم ونِساءَنا ونِساءَكُم وانفُسَنا وانفُسَكُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَعنَتَ اللَّهِ عَلَى الكذِبين• انَّ هذا لَهُوَ القَصَصُ الحَقُّ وما مِن الهٍ الَّا اللَّهُ وانَّ اللَّهَ لَهُوَ العَزيزُ الحَكيم• فَان تَوَلَّوا فَانَّ اللَّهَ عَليمٌ بِالمُفسِدين؛
هر گاه بعد از علم و دانشي كه (درباره مسيح) به تو رسيده، (باز) كساني با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را
دعوت نماييم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله كنيم، و
لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. اين همان سرگذشت واقعي (مسيح) است. (و ادعاهايي همچون
الوهیت او، يا فرزند خدا بودنش، بياساس است). و هيچ معبودي، جز خداوند يگانه نيست، و خداوند
توانا و
حکیم است. اگر (با اين همه شواهد روشن، باز هم از پذيرش حق) روي گردانند، (بدان كه طالب حق نيستند، و) خداوند از مفسدهجويان، آگاه است.»
۳. «يايُّهَا الَّذينَ اوتوا الكِتبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدّقًا لِما مَعَكُم مِن قَبلِ ان نَطمِسَ وُجوهًا فَنَرُدَّها عَلى ادبارِها او نَلعَنَهُم كَما لَعَنّا اصحبَ السَّبتِ وكانَ امرُ اللَّهِ مَفعولا؛
اي كساني كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم - و هماهنگ با نشانه هايي است كه با شماست - ايمان بياوريد، پيش از آنكه صورتهايي را محو كنيم، و سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه كه
اصحاب سبت (گروهي از تبهكاران
بنیاسرائیل) را دور ساختيم، و فرمان خدا، در هر حال انجام شدني است.»
اهل كتاب، مورد تهديد خدا به عذاب، به دليل مخالفت با تغيير
قبله:
«قَد نَرى تَقَلُّبَ وجهِكَ فِى السَّماءِ فَلَنُوَلّيَنَّكَ قِبلَةً تَرضها فَوَلّ وجهَكَ شَطرَ المَسجِدِ الحَرامِ وحَيثُ ما كُنتُم فَوَلّوا وُجوهَكُم شَطرَهُ وانَّ الَّذينَ اوتوا الكِتبَ لَيَعلَمونَ انَّهُ الحَقُّ مِن رَبّهِم ومَا اللَّهُ بِغفِلٍ عَمّا يَعمَلون• ومِن حَيثُ خَرَجتَ فَوَلّ وجهَكَ شَطرَ المَسجِدِ الحَرامِ وانَّهُ لَلحَقُّ مِن رَبّكَ ومَا اللَّهُ بِغفِلٍ عَمّا تَعمَلون؛
نگاه هاي انتظار آميز تو را به سوي آسمان (براي تعيين قبله نهائي) ميبينيم، اكنون تو را به سوي قبله اي كه از آن خشنود باشي باز ميگردانيم، روي خود را به جانب مسجد الحرام كن، و هر جا باشيد روي خود را به جانب آن بگردانيد، و كساني كه كتاب آسماني به آنها داده شده بخوبي ميدانند اين فرمان حقي است كه از ناحيه پروردگارشان صادر شده (و در كتابهاي خود خوانده اند كه پيغمبر اسلام به سوي دو قبله نماز ميخواند) و خداوند از اعمال آنها (در مخفي داشتن آيات) غافل نيست.از هر جا (و از هر شهر و نقطه اي) خارج شدي (به هنگام نماز) روي خود را به جانب مسجد الحرام كن، اين دستور حقي است از طرف پروردگار تو و خداوند از كردار شما غافل نيست.»
تهديد اهل كتاب از جانب خدا، به دليل
اخلالگری در راه پيشرفت
اسلام:
«قُل ياهلَ الكِتبِ لِمَ تَصُدّونَ عَن سَبيلِ اللَّهِ مَن ءامَنَ تَبغونَها عِوَجًا وانتُم شُهَداءُ ومَا اللَّهُ بِغفِلٍ عَمّا تَعمَلون؛
بگو: اي اهل كتاب! چرا افرادي را كه ايمان آورده اند، از راه خدا باز ميداريد، و ميخواهيد اين راه را كج سازيد؟! در حالي كه شما (به درستي اين راه) گواه هستيد؛ و خداوند از آنچه انجام ميدهيد غافل نيست.»
تهديد اهل كتاب به عذاب الهى، به علّت
حقستیزی و اصرار بر
کفر:
۱. «نَزَّلَ عَلَيكَ الكِتبَ بِالحَقّ مُصَدّقًا لِما بَينَ يَدَيهِ وانزَلَ التَّورةَ والانجيل• ... انَّ الَّذينَ كَفَروا بِايتِ اللَّهِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ واللَّهُ عَزيزٌ ذو انتِقام؛
(همان كسي كه) كتاب را بحق بر تو نازل كرد، كه با نشانه هاي كتب پيشين، منطبق است، و
تورات و
انجیل را. پيش از آن، براي هدايت مردم فرستاد، و (نيز) كتابي كه حق را از باطل مشخص ميسازد، نازل كرد، كساني كه به آيات خدا كافر شدند، كيفر شديدي دارند، و خداوند (براي كيفر بدكاران و كافران لجوج،) توانا و صاحب
انتقام است.»
۲. «انَّ الدّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلمُ ومَا اختَلَفَ الَّذينَ اوتوا الكِتبَ الّا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ العِلمُ بَغيًا بَينَهُم ومَن يَكفُر بِايتِ اللَّهِ فَانَّ اللَّهَ سَريعُ الحِسَاب• انَّ الَّذينَ يَكفُرونَ بِايتِ اللَّهِ ويَقتُلونَ النَّبِيّينَ بِغَيرِ حَقّ ويَقتُلونَ الَّذينَ يَأمُرونَ بِالقِسطِ مِنَ النّاسِ فَبَشّرهُم بِعَذابٍ اليم؛
دين در نزد خدا، اسلام (و
تسلیم بودن در برابر حق) است. و كساني كه كتاب آسماني به آنان داده شد، اختلافي (در آن) ايجاد نكردند، مگر بعد از آگاهي و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود، و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، (خدا به حساب او ميرسد، زيرا) خداوند، سريع الحساب است. كساني كه نسبت به آيات خدا كفر ميورزند و پيامبران را بناحق ميكشند، و (نيز) مردمي را كه امر به
عدالت ميكنند به
قتل ميرسانند، به كيفر دردناك (الهي)
بشارت ده!»
۳. «قُل ياهلَ الكِتبِ لِمَ تَكفُرونَ بِايتِ اللَّهِ واللَّهُ شَهيدٌ عَلى ما تَعمَلون• قُل ياهلَ الكِتبِ لِمَ تَصُدّونَ عَن سَبيلِ اللَّهِ مَن ءامَنَ تَبغونَها عِوَجًا وانتُم شُهَداءُ ومَا اللَّهُ بِغفِلٍ عَمّا تَعمَلون؛
بگو: اي اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر ميورزيد؟! و خدا گواه بر اعمالي كه انجام ميدهيد! بگو: اي اهل كتاب! چرا افرادي را كه ايمان آورده اند، از راه خدا باز ميداريد، و ميخواهيد اين راه را كج سازيد؟! در حالي كه شما (به درستي اين راه) گواه هستيد؛ و خداوند از آنچه انجام ميدهيد غافل نيست.»
۴. «الَم تَرَ الَى الَّذينَ اوتوا نَصيبًا مِنَ الكِتبِ يُؤمِنونَ بِالجِبتِ والطغوتِ ويَقولونَ لِلَّذينَ كَفَروا هؤُلاءِ اهدى مِنَ الَّذينَ ءامَنوا سَبيلا• فَمِنهُم مَن ءامَنَ بِهِ ومِنهُم مَن صَدَّ عَنهُ وكَفى بِجَهَنَّمَ سَعيرا؛
آيا نديدي كساني را كه بهره اي از كتاب (خدا) به آنان داده شده، (با اين حال،) به
جبت و
طاغوت (بت و بتپرستان) ايمان ميآورند، و به مشركان ميگويند: آنها، از كساني كه ايمان آورده اند،
هدایت يافته ترند؟! ولي جمعي از آنها به آن ايمان آوردند و جمعي ايجاد مانع در راه آن نمودند و شعله فروزان آتش دوزخ براي آنها كافي است! »
۵. «انَّ الَّذينَ يَكفُرونَ بِاللَّهِ ورُسُلِهِ ويُريدونَ ان يُفَرّقوا بَينَ اللَّهِ ورُسُلِهِ ويَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ ونَكفُرُ بِبَعضٍ ويريدونَ ان يَتَّخِذوا بَينَ ذلِكَ سَبيلا• اولكَ هُمُ الكفِرونَ حَقًّا واعتَدنا لِلكفِرينَ عَذابًا مُهينا؛
كساني كه خدا و پيامبران او را انكار ميكنند و ميخواهند در ميان آنها تبعيض قائل شوند، و ميگويند به بعضي ايمان داريم و بعضي را انكار ميكنيم و ميخواهند در ميان اين دو، راهي براي خود انتخاب كنند. آنها كافران حقيقي اند و براي كافران مجازات توهين آميزي فراهم ساخته ايم.»
تهديد اهلكتاب به عذاب عظيم، از سوى خدا، به دليل
اختلاف و
تفرقه، پس از
اتمامحجّت بر آنان:
«ولا تَكونوا كالَّذينَ تَفَرَّقوا واختَلَفوا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ البَيّنتُ واولكَ لَهُم عَذابٌ عَظيم• يَومَ تَبيَضُّ وُجوهٌ وتَسوَدُّ وُجوهٌ فَامَّا الَّذينَ اسوَدَّت وُجوهُهُم اكَفَرتُم بَعدَ ايمنِكُم فَذوقوا العَذابَ بِما كُنتُم تَكفُرون؛
و مانند كساني نباشيد كه پراكنده شدند و
اختلاف كردند، (آن هم) پس از آنكه نشانه هاي روشن (پروردگار) به آنان رسيد! و آنها عذاب عظيمي دارند. (آن عذاب عظيم) روزي خواهد بود كه چهره هايي
سفید، و چهره هايي
سیاه ميگردد، اما آنها كه صورتهايشان سياه شده، (به آنها گفته ميشود:) آيا بعد از ايمان (و
اخوت و برادري در سايه آن) كافر شديد؟ پس بچشيد عذاب را، به سبب آنچه كفر ميورزيديد!»
تهدید احبار (قرآن) و
تهدید یهود (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۳۲۵، برگرفته از مقاله «تهدیدشدگان (اهل کتاب)».