تفسیر قرطبی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفسیر قُرطُبی، تفسیری مفصّل با گرایش فقهی از
قرن هفتم، نوشته
ابوعبداللّه محمد بن احمد انصاری قرطبی، مفسر و
فقیه مالکی و از عالمان عارف و صاحب تالیفات سودمند است.
کتاب از نظر سبک تالیف و مشتمل بودن بر آراء و اقوال و عنایت به
لغت و
ادب و
فقه و
کلام، از بهترین تفاسیر بهشمار میرود. بخش عمده این تفسیر به بیان
احکام فقهی و اختلاف مذاهب فقهی اختصاص دارد، با اینهمه، قرطبی از ابعاد دیگر آیات غافل نبوده و به مباحث کلامی و اخلاقی و ادبی و تاریخی و اجتماعی نیز پرداخته است.
تفسیر قُرطُبی نام اصلی آن الجامع لاِحکامِ القرآن و المُبَیِّن لِما تَضَمَّنه مِن السُنّه و آیِ الفُرقان
اثر
ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابوبکر انصاری خزرجی اندلسی قرطبی که در سال ۶۷۱ در گذشت؛ او از عالمان عارف و صاحب تالیفات سودمندی است. از
جمله آثار وی همین تفسیر میباشد که از نظر سبک تالیف و مشتمل بودن بر آراء و اقوال و عنایت به
لغت و
ادب و
فقه و
کلام، از بهترین تفاسیر بهشمار میرود. البته عدهای، از
جمله ذهبی احتمالا با تاثر از نام کتاب، این اثر را جزو تفاسیر فقهی میداند.
خود تفسیرش را اینگونه وصف مینماید: تصمیم گرفتم در این کتاب شرحی مختصر، متضمن نکاتی از
تفسیر، لغت و اعراب، قرائات، پاسخ به منکرات، معانی آیات و تبیین اشکالاتی که بر اقوال گذشتگان گرفتهاند و آیندگان هم به دنبال آن رفتهاند، ارائه کنم.
وی در این تفسیر به سبک تفاسیر جامع دیگر عمل کرده است؛ بدین صورت که نخست آیه را میآورد و به دنبال آن به ذکر مسائل دیگر میپردازد و در ضمن آن شرح تک تک آیات را میآورد و نکات و مواضع مشکل را تشریح مینماید. گاهی سبب نزول آیه را هم متذکر میشود و به ذکر قرائتهای مختلف و لغت و اعراب میپردازد و گاهی هم در صورت لزوم اقوال و آراء مفسران و علمای گذشته و معاصر را نقل میکند.
به هرحال، تفسیری مفید و جالب و میانهرو است که فایده تمام را به خواننده میرساند و مراجعه کننده را از رجوع به تفاسیر دیگر بینیاز میسازد.
قرطبی برای تفسیر خود مقدمهای جامع در بیست فصل آورده و مسائل را در آن گنجانیده است که برای خواننده (قبل از ورود به تفسیر آیات) بسیار مفید و سودمند میباشد.
همچنین سعی کرده که از ذکر
اسرائیلیات خودداری ورزد و تا حد توان هم از این مساله پرهیز نموده است؛ همانطور که
ابن عطیه در
تفسیر المحرر الوجیز، عمل کرده است؛ هر دو هم در این راه حدودی موفق بودهاند.
بخش عمده این تفسیر به بیان
احکام فقهی و اختلاف مذاهب فقهی اختصاص دارد، با اینهمه، قرطبی از ابعاد دیگر آیات غافل نبوده و به مباحث کلامی و اخلاقی و ادبی و تاریخی و اجتماعی نیز پرداخته است.
قرطبی در خطبه کتاب به روش تفسیری خود و شیوههای دیگر مفسران اشاره کرده و در مقدمهای مفصّل، مباحثی درباره
آداب تلاوت قرآن، اِعراب و تعلیم آن، ثواب قرائت قرآن، تفسیر به رأی و ویژگیهای آن،
اعجاز و
عدم تحریف قرآن آورده است،
همچنین بخشهایی از رساله مفقود
ابوبکر محمد بن قاسم انباری (متوفی ۳۲۸)، به نام الرّدُّ علی مَن خالَفَ مُصْحَفَ عثمان،
را در مقدمه تفسیرش آورده است.
قرطبی در تفسیر آیات گاه تفسیر چند
آیه را ذیل ابوابی که از چند مسئله تشکیل یافته است میآورد، نظیر
سوره فاتحه الکتاب که تفسیر آن را در چهار باب قرار داده است.
گاهی تفسیر آیات را به صورت مسائل مستقل میآورد، نظیر آیه سوم
سوره اعراف که آن را در دو مسئله ذکر کرده است.
گاه آیات را بدون دستهبندی در قالب باب یا مسئله تفسیر میکند، نظیر آیه ۵۴
سوره الرحمن.
یکی از ویژگیهای تفسیر قرطبی، که خود او در مقدمه تفسیر به آن اشاره کرده است، نقل سخنان و آرا با ذکر نام گوینده و مأخذ آنها است.
با وجود این، گاهی نام گوینده و مأخذ آن را ذکر نمیکند.
از
جمله کسانی که قرطبی از آنان بسیار سخن نقل کرده،
ابن عطیه اندلسی است. قرطبی گاهی عین مطالب را از تفسیر او با ذکر نام، و در مواردی بدون ذکر نام، نقل میکند و گاهی سخن او را به خود نسبت میدهد و گاهی به رد سخن او میپردازد.
وی همچنین از
تفسیر طبری،
احکام القرآن کیاهرّاسی،
احکام القرآن ابن عربی،
اعراب القرآن و معانی القرآن هر دو از
ابوجعفر نحّاس نحوی، صحاح ششگانه حدیث، التفصیل الجامع لعلوم التنزیل نوشته
احمد بن عمار مهدوی،
الکشّاف عن حقائق التنزیل زمخشری و برخی کتابهای دیگر بهره برده است.
قرطبی برای ریشهیابی لغات و معانی آنها و مباحث نحوی و قرائتهای مختلف، بخش جداگانهای اختصاص داده و حتی برای بیان احکام فقهی به ریشه لغات و مباحث نحوی پرداخته
و شواهد شعری بسیاری هم آورده است.
در تفسیر قرطبی برخی آیات به مدد آیات دیگر تفسیر شده است،
در این تفسیر
اسرائیلیات نیز بسیار راه یافته است.
قرطبی به تفسیر رمزی توجهی نداشته، اما تفسیر صوفیانه را پذیرفته و مطالبی از تفاسیر صوفیانی چون
ابوعبدالرحمان سُلَمی و
قُشَیری نقل کرده است.
برخی مؤلفان، تفسیر قرطبی را «
تفسیر به رأی» دانسته اند،
اما قرطبی در مقدمه تفسیرش فصلی را به نقل احادیث نهی از تفسیر به رأی اختصاص داده و در آن به نقد کسانی پرداخته است که معتقدند قرآن را فقط از طریق نقل باید تفسیر کرد. او کسانی را که با مبانی علمی صحیح و در مقاصد و اهداف شایسته از آیات الهی بهره میگیرند، مشمول این احادیث ندانسته و این نهی را بر دو گروه تطبیق داده است، کسانی که اندیشهای را میپذیرند و سپس آیات
قرآن کریم را برای توجیه آن بهکار میگیرند، و کسانی که با اندک توجه به ظاهر آیات به تفسیر آنها میپردازند.
قرطبی در تفسیر خود به آرای
مذهب اشعری پایبند است و جنبههای کلامی آیات را با
عقاید اشعری توجیه میکند، مثلاً در تفسیر آیه ۱۴۳
سوره اعراف (که طبق آن
حضرت موسی درخواست کرد که پروردگار، خودش را به وی نشان دهد، اما پاسخ شنید که هرگز مرا نخواهی دید) قرطبی، مطابق عقاید
اشاعره،
رؤیت خداوند را فقط در
دنیا نفی کرده و کسانی را که به نفی کلی رؤیت معتقدند،
گمراه و بدعتگذار میداند.
او همچنین در بسیاری موارد به آرای
معتزله،
قدریه،
صوفیان،
شیعیان،
خوارج،
کرامیه،
حلولیه،
زنادقه،
قرامطه و دیگر فرق و مذاهب
دینی و سیاسی اشاره کرده و به رد و طعن آنها پرداخته است.
قرطبی در
فقه پیرو
مالک بن انس بوده و در تفسیر آیات فقهی، ضمن نقل آرای فقیهان مذاهب دیگر، به بیان دیدگاههای فقهی مالک بن انس و اثبات آنها پرداخته است. با اینهمه، در مواردی که دلیل مالک را استوار ندانسته و به دلایلی محکمتر دست یافته، اقوال دیگران را بر فتوای مالک مقدّم داشته است.
او همچنین در برخی موارد به مسائل
اصول فقه از دیدگاه
اهلسنّت اشاره کرده است.
عمادالدین اسماعیل بن عمرو بن کثیر در
تفسیر القرآن العظیم،
محمد بن علی شوکانی در دو کتاب
فتح القدیر و الجامع بین فَنَّیِ الروایه و الدرایه من علم التفسیر،
محمدامین بن محمدمختار شَنقیطی در اضواء البیان فی ایضاح القرآن بالقرآن و
جمال
الدین محمد بن
محمد قاسمی در محاسن التأویل از تفسیر قرطبی اثر پذیرفتهاند.
چاپ تفسیر قرطبی نخستینبار در
قاهره از ۱۳۱۴ ش/ ۱۹۳۵ آغاز شد و مجلدات بیستگانه آن بهتدریج انتشار یافت و بارها در
مصر و
لبنان و
ایران تجدید چاپ شد. مقدمه این تفسیر نیز با تحقیق
محمد طلحه بلال مینار جداگانه در ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷ در
بیروت به چاپ رسیده است.
سه مختصر هم از این تفسیر وجود دارد، مختار تفسیر القرطبی از
توفیق الحکیم (قاهره ۱۹۷۷) و مختصر تفسیر القرطبی از عرفان حسونه (بیروت ۲۰۰۱) و نیز مختصری با همین عنوان از محمدکریم راجح، وی با حذف تفاصیل احکام فقهی (که با محتوای آیه پیوند مستقیمی ندارند) و حذف پارهای از مباحث لغوی و اعرابی و نحوی و اسرائیلیات، آن را در پنج جلد در بیروت چاپ کرده است.
همچنین عبدالعال سالم مکرم، شواهد شعری تفسیر قرطبی را با عنوان الشواهد الشعریه فی تفسیر القرطبی در ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸ در چهار جلد در بیروت چاپ کرده است.
(۱) ابن عطیّه، المحرر الوجیز فی تفسیرالکتاب العزیز، ج ۱، (رباط) ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵.
(۲) ابن ندیم، الفهرست، چاپ ناهد عباس عثمان، دوحه ۱۹۸۵.
(۳) ایازی، محمدعلی، المفسرون، حیاتهم و منهجهم، تهران ۱۴۱۴.
(۴) الهیتی، عبدالقادر رحیم جدی، ابوعبداللّه القرطبی و جهوده فی النحو و اللغه فی کتابه الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
(۵) زلط، قصبی
محمود، القرطبی و منهجه فی التفسیر، کویت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۶) قرطبی،
محمد بن
احمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دارالفکر (بی تا).
(۷) مشهور حسن
محمود سلمان، الامام القرطبی شیخ ائمه التفسیر، دمشق ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳.
(۸) مشنی، مصطفی ابراهیم، مدرسه التفسیر فی الاندلس، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۹) مهدویراد، محمدعلی، «شناسائی برخی از تفاسیر عامّه»، حوزه، سال ۶، ش ۳ (مرداد و شهریور ۱۳۶۸).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفسیر قُرطُبی»، شماره۳۷۱۷. معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۹۴-۲۹۵.