تسلیم امیون (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
منظور از امیین
مشرکین است، و علت نامگذاری مشرکین به امیین این است که قبلا نام
اهل کتاب را برده بود و اهل کتاب مشرکین را امی (بی سواد)
لقب داده بودند.
تسلیم امیون در برابر
احکام الهی، موجب بهرهمندی آنها از
هدایت میشود:
فان حاجوک فقل
اسلمت وجهی لله ومن اتبعن وقل للذین اوتوا الکتـب والامیین ءاسلمتم فان اسلموا فقد اهتدوا...
اگر با تو، به گفتگو و
ستیز برخیزند، (با آنها
مجادله نکن! و) بگو: «من و پیروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)،
تسلیم شدهایم.» و به آنها که
اهل کتاب هستند (
یهود و
نصاری) و بی سوادان (
مشرکان) بگو: «آیا شما هم
تسلیم شدهاید؟» اگر (در برابر فرمان و
منطق حق،
تسلیم شوند،
هدایت مییابند و اگر سرپیچی کنند، (نگران مباش! زیرا) بر تو، تنها
ابلاغ (
رسالت) است و
خدا نسبت به (
اعمال و
عقاید)
بندگان، بیناست.
به دنبال بیان سرچشمه اختلافات دینی به گوشهای از این
اختلاف که همان بحث و
جدال یهود و نصاری با
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله بود، در این آیه اشاره میکند، میفرماید: اگر با تو به گفتگو و ستیز برخیزند (با آنها) مجادله نکن و بگو: من و پیروانم در برابر خداوند،
تسلیم شدهایم (فان حاجوک فقل
اسلمت وجهی لله و من اتبعن). حاجوک از ماده محاجه در
لغت به معنی بحث و گفتگو و استدلال و
دفاع از یک
عقیده یا یک مساله است. طبیعی است که طرفداران هر آیینی در مقام دفاع از عقیده خود بر میآیند و خود را حق به جانب معرفی میکنند، از این رو
قرآن به پیامبر
اسلام صلیاللهعلیهوآله میگوید:
ممکن است اهل کتاب (یهود و نصاری) با تو بحث کنند و بگویند ما در برابر حق
تسلیم هستیم، و حتی در این باره پافشاری کنند چنان که
مسیحیان نجران در برابر
پیامبر
اسلام صلیاللهعلیهوآله چنین بودند.
خداوند در این آیه به پیامبرش دستور میدهد که از بحث و مجادله با آنها دوری کن و به جای آن برای راهنمایی و قطع مخاصمه بگو: به آنها که اهل کتاب هستند (یهود و نصاری) و همچنین درس نخواندهها (مشرکان) آیا شما هم (همچون من که
تسلیم فرمان حقم)
تسلیم شدهاید (و قل للذین اوتوا الکتاب و الامیین ا اسلمتم).
اگر به راستی
تسلیم شوند هدایت یافتهاند، و اگر روی گردان شوند و سرپیچی کنند بر تو ابلاغ (رسالت) است، و تو مسئول اعمال آنها نیستی (فان اسلموا فقد اهتدوا و ان تولوا فانما علیک البلاغ).
بدیهی است منظور
تسلیم زبانی و ادعایی نیست، بلکه منظور
تسلیم حقیقی و عملی در برابر حق است، اگر آنها در برابر سخنان حقیقی سر
تسلیم فرود آورند، با توجه به اینکه
دعوت تو آشکار و آمیخته با
منطق و دلیل روشن است مسلما ایمان میآورند و اگر ایمان نیاورند
تسلیم حق نیستند و تنها دعوی
اسلام و
تسلیم در برابر فرمان حق دارند. کوتاه سخن اینکه: وظیفه تو ابلاغ رسالت است، آمیخته با دلیل و
برهان، و اگر
روح حق جویی در آنها باشد پذیرا میشوند، و اگر نشوند تو وظیفه خود را انجام دادهای. و در پایان آیه میفرماید: خداوند به اعمال و افکار بندگان خود بینا است (و الله بصیر بالعباد).
او مدعیان دروغی
تسلیم را از راستگویان میشناسد و نیات محاجه کنندگان را که برای چه هدفی بحث و گفتگو میکنند میداند، و اعمال همه را از
نیک و بد میبیند و به هر کس جزای مناسب میدهد.
از این آیه به طور ضمنی استفاده میشود که از ادامه بحث و محاجه با مردم لجوجی که
تسلیم منطق صحیح نیستند، باید
پرهیز کرد.
منظور از (امیین) کسانی که نوشتن و خواندن نمیدانند در این آیه مشرکان میباشند علت این که از مشرکان در برابر اهل کتاب (یهود و نصاری) به این نام تعبیر شده به خاطر این است که مشرکان
کتاب آسمانی نداشتند تا مجبور به فرا گرفتن، خواندن و نوشتن شوند.
از این آیه به خوبی روشن میشود که روش پیامبر صلیاللهعلیهوآله هرگز
تحمیل فکر و
عقیده نبوده است، بلکه کوشش و
مجاهدت داشته که حقایق بر مردم روشن شود و سپس آنان را به حال خود وا میگذاشته که خودشان تصمیم لازم را در پیروی از حق بگیرند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۹۲، برگرفته از مقاله «تسلیم امیون».