• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ترکیب حقیقی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ترکیب که در فلسفه به معنیِ «یکی شدنِ چند چیز» است، دارای اقسامی است:
[۱] "ترکیب".

۱. ترکیب اعتباری؛ ۲. ترکیب حقیقی.





۱.۱ - ترکیب اعتباری

ترکیب اعتباری آن است که میان اجزای مرکب، یک جهتِ وحدتِ حقیقی (که ناشی از ذات یا وجودی واحد در ازایِ مرکب باشد) وجود ندارد؛ بلکه اتحادِ اجزا، یا اتحادی فرضی و اعتباری است و یا اتحادی است ناشی از شکل و هیأتِ جمعیِ اجزا؛ به‌گونه‌ای که اگر به واقعیتِ خارجیِ اجزا توجه شود، هیچ جهتِ وحدت واقعی میان اجزا یافت نمی‌شود. نشانه این نوع ترکیب آن است که مرکب، افزون بر آثار و ویژگی‌هایی که تک‌تک یا مجموعِ اجزای آن دارند، دارای آثار و ویژگی‌هایی دیگر نیست؛ مثلاً ترکیب یک خانه از مصالح ساختمانی، ترکیبی اعتباری است؛ زیرا واقعیتِ خارجیِ خانه، چیزی جز مصالح ساختمانی و شکلِ مجموعیِ آن مصالح نیست و ویژگی‌های خانه نیز ناشی از ویژگی‌های تک‌تک مصالح و ویژگی‌های مجموع آنها با هم (یعنی ویژگی‌های ناشی از شکلِ جمعی این مصالح) است.
[۳] "ترکیب اعتباری".


۱.۲ - ترکیب حقیقی

ترکیب حقیقی آن است که میان اجزای مرکب، یک جهتِ وحدتِ حقیقی وجود دارد؛ ملاک وحدت حقیقی، وجود و ذات است.
[۴] شرح‌ المنظومة، سبزواری، ملا هادی، تهران، ناب، ۱۳۶۹ش، اول، ج‌۲، ص۳۶۸.

ولذا چیزی که دارای وحدتی حقیقی است لزوماً دارای وجود و ذاتی واحد نیز هست که این وجود و ذاتِ واحد، از آنِ کلِ مرکب است؛ ازاین‌رو اگر اجزای یک مرکب افزون بر اینکه ممکن است هریک دارای وجودی متمایز از وجود دیگر اجزا باشند در ضمنِ یک ذات و وجودِ واحد جمع نشوند، دارای ترکیب حقیقی نخواهند بود. نشانهٔ این وحدت حقیقی و وجود واحد آن است که مرکب، افزون بر آثار و ویژگی‌هایی که تک‌تک یا مجموعِ اجزای آن دارند، خودْ دارای آثار و ویژگی‌هایی دیگر نیز هست.
[۶] شرح‌ المنظومة، سبزواری، ملا هادی، تهران، ناب، ۱۳۶۹ش، اول، ج‌۲، ص۳۶۹.
مثلاً ترکیب آب از اکسیژن و هیدروژن ترکیبی حقیقی است؛ زیرا آب افزون بر خواص و آثار طبیعی خودِ اکسیژن و هیدروژن، دارای ویژگیهایی است که در آن دو به‌تنهایی موجود نیست.

با توجه به این مطلب، بدیهی است که اجزای مرکب حقیقی، تا حقیقتاً به یکدیگر نیازمند نباشند و نسبت به یکدیگر دارای فقر و وابستگیِ واقعی نباشند، ارتباط و اتحادِ حقیقی نمی‌یابند و حقیقت واحدی را تشکیل نمی‌دهند.
[۷] شرح‌ المنظومة، سبزواری، ملا هادی، تهران، ناب، ۱۳۶۹ش، اول، ج‌۲، ص۳۶۸.
البته، نیاز این دو به یکدیگر، از دو جهت مختلف است؛ وگرنه نیاز آن دو به هم، دور خواهد بود که محال است. مثلاً ماده و صورت که در فلسفه، جسمْ حاصلِ ترکیب حقیقیِ آن دو است، هریک از جهتی به دیگری وابسته‌اند: ماده در فعلیت و صورت در موضوع داشتن.


اقسام ترکیب حقیقی و مثال آنها، عبارتند از:
ترکیب حقیقی (مانند ترکیب اعتباری)، دارای دو قسم‌ است:

۲.۱ - ترکیب حقیقیِ خارجی

ترکیب حقیقی خارجی آن است که اجزای ترکیب، افزون بر جهتِ وحدت حقیقی و خارجی، دارای تمایز و کثرتِ خارجی‌اند؛ یعنی اجزاء، در عالم واقع، از یکدیگر متمایزند و کثرتِ واقعی و خارجی دارند. ملاکِ کثرت و تمایز واقعی و خارجی، وجودهای مستقلِ متعدد است. برای مثال، ترکیب جسم از ماده و صورتِ فلسفی، ترکیب حقیقیِ خارجی است؛
[۱۱] "ترکیب از ماده و صورت".
زیرا اجزای آن، افزون بر آنکه در عالمِ واقعْ دارای جهتِ وحدتی به‌نامِ "جسم" هستند، در همان واقعیت، از یکدیگر متمایزند و عقل می‌تواند در همان متنِ واقع، میانِ ماده و صورت، تمایز و کثرت ببیند.

۲.۲ - ترکیب حقیقیِ عقلی یا ذهنی

ترکیب ذهنی آن است که اجزای ترکیب، در خارج تنها از وحدت حقیقی برخوردارند؛ اما دارای تمایز و کثرتِ خارجی‌ نیستند؛ بلکه تنها در ذهن و عقل از یکدیگر متمایزند. به عبارت دیگر، اجزاءْ در عالمِ واقع، یک چیز بیشتر نیستند و این ذهن و عقل انسان است که با نیروی تحلیلِ خود، در آن شیءِ واحد اجزایی می‌بیند. البته نه به این معنا که ذهن برای مرکب، اجزایی را از پیش خود فرض می‌کند؛ بلکه به این معنا که ذهن اجزایی را که در مرکب به‌صورتِ غیر متمایز موجود است، از یکدیگر منحاز و متمایز می‌کند. ملاکِ کثرت و تمایزِ ذهنی و عقلی، عدمِ تعددِ وجودهای اجزاء در خارج است.
برای مثال، ترکیب یک خط از پاره‌خط‌های مختلف، ترکیب حقیقیِ عقلی است؛ زیرا ‌خط در عالم واقع دارای امتداد و اتصال حقیقی است ولذا وحدتی حقیقی دارد
[۱۲] "ترکیب از اجزای مقداری".
و اجزای آن در واقع، دارای وجودهای جداگانه‌ای نیستند و همه در ضمنِ همان وجودِ متصلِ واحد (خط) موجودند. ترکیب یک چیز از جنس و فصل نیز نزد اکثر فیلسوفان، ترکیب حقیقیِ عقلی محسوب می‌شود.
[۱۵] "ترکیب از جنس و فصل".



۱. "ترکیب".
۲. نهایة الحکمة، طباطبایی، سید محمدحسین؛ قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق، ص۸۶.    
۳. "ترکیب اعتباری".
۴. شرح‌ المنظومة، سبزواری، ملا هادی، تهران، ناب، ۱۳۶۹ش، اول، ج‌۲، ص۳۶۸.
۵. نهایة الحکمة، طباطبایی، سید محمدحسین؛ قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق، ص۸۵.    
۶. شرح‌ المنظومة، سبزواری، ملا هادی، تهران، ناب، ۱۳۶۹ش، اول، ج‌۲، ص۳۶۹.
۷. شرح‌ المنظومة، سبزواری، ملا هادی، تهران، ناب، ۱۳۶۹ش، اول، ج‌۲، ص۳۶۸.
۸. نهایة الحکمة، طباطبایی، سید محمدحسین؛ قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق، ص۸۵.    
۹. الحاشیة علی‌ الإلهیات، شیرازی، صدرالدین محمد بن ابراهیم؛ قم، بیدار، بی‌تا، ص۱۷۸.    
۱۰. الحاشیة علی‌ الإلهیات، شیرازی، صدرالدین محمد بن ابراهیم؛ قم، بیدار، بی‌تا، ص۱۷۸.    
۱۱. "ترکیب از ماده و صورت".
۱۲. "ترکیب از اجزای مقداری".
۱۳. الأسفار الأربعة، شیرازی، صدرالدین؛ بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م، ج‌۲، ص۹۴.    
۱۴. شرح‌ الإشارات، ابن سینا، حسین‌بن عبدالله، طوسی محمد بن حسن؛ دفتر نشر کتاب، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۹۷ و ۹۸.    
۱۵. "ترکیب از جنس و فصل".



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ترکیب حقیقی».    




جعبه ابزار