تاریخ غیاثی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ غیاثی،
کتابی متعلق به
سده نهم و دهم، در
تاریخ عمومی، به
عربی، نوشته
عبداللّه بن فتح اللّه بغدادی مشهور به غیاثی است.
این
کتاب در یک مقدمه و شش فصل، به رویدادهای تاریخی از
آغاز خلقت تا ۸۹۱ میپردازد.
عناوین فصلها عبارت است از:
انبیا و
اولیا،
پادشاهان ایران، خلفای
اسلام، پادشاهان اسلام در زمان
عباسیان، اخبار پادشاهان
ترک و
مغول، و یاد
سیدمحمد مُشَعشَع (متوفی ۸۷۰).
از این کتاب فقط فصل پنجم آن (اخبار پادشاهان مغول و ترک) موجود است که مؤلف این فصل را به
هفت طایفه (دولت)
تقسیم کرده است:
چنگیزخانی،
شیخ حسنیه (جلایریه)،
مظفریه،
چَغَتای،
قراقوینلو (بارانیه)،
چرکسیان در سرزمین
شام و
آق قوینلو (بایَندُریه).
اختصار یا گسترش مطالب، حجم فصلهای کتاب را
متفاوت کرده است، چنانکه فصل سوم در نوزده
صفحه و فصل پنجم صدویک صفحه است.
تاریخ دقیق
نگارش کتاب مشخص نیست.
به نظر میرسد غیاثی در دهه نخستین
سده دهم و اندکی پس از آن
زنده بوده است و
تألیف این کتاب تا آن
زمان ادامه داشته است، زیرا در فهرست کتاب خود به ظهور
سیدمحمد بن فَلاح مُشَعشَعی (متوفی ۹۲۰) و پیروان او اشاره کرده است
و وقایع دوران آنان را در
جزائر، تا ۷۰۱ (اِحْدی ' و سبعمائه) ذکر میکند که با توجه به
قیام سیدمحمد فلاح در حدود نیمه
سده نهم، میتوان گمان برد که تاریخ ذکر شده سبعمائه (هفتصد) تصحیف تسعمائه (نهصد) باشد.
همچنین
مؤلف درباره
حکومت فرزندان
ابوسعید گورکان تا ۸۰۷
سخن گفته است که به نظر میرسد این تاریخ هم
تصحیف ۹۰۷ باشد، زیرا
علی بن سلطان محمود بن سلطان ابوسعید، آخرین پادشاه چغتایی، را در همین سال
شیبک خان (حک: ۹۰۶ـ ۹۱۵ یا ۹۱۶) به
قتل رساند.
تاریخ غیاثی ارزش تاریخی بسیاری دارد، از جمله اطلاعات مهمی درباره
سقوط بغداد به دست
هولاکو در ۶۵۶ و وقایع پس از آن تا ۸۹۱ و یگانه
منبع عربی در این باب است.
از این رو
قاضی نوراللّه شوشتری،
احمد کسروی
ــ که به تفصیل به رخدادهای دوران
سیدمحمد مشعشع پرداختهاند ــ به تاریخ غیاثی توجه داشتهاند.
عباس عَزّاوی در
تاریخ العِراق بینَ اِحْتلالَیْن مطالب بسیاری از تاریخ غیاثی
اقتباس کرده است، لیکن برخی مطالب که او به تاریخ غیاثی نسبت داده است در آن وجود ندارد.
شاید عزّاوی آن مطالب را از
مجالس المؤمنین یا مجموعه الانوار اقتباس کرده و به غیاثی نسبت داده باشد.
غیاثی رویدادهای روزگار خود را با تعیین
ساعت و
روز و
ماه و
سال ذکر کرده و گاهی تاریخها را با
نام ماههای
مغولی و گاه با نام برجهای
فارسی آورده و در برخی موارد ماه
قمریِ مطابق با آن را نیز ذکر کرده است.
برخی از تاریخهای ذکرشده دقیق نیست، به ویژه درباره رویدادهایی که غیاثی معاصر آنها نبوده است،
مثلاً مدت حکومت
سلطان حسین جلایری یک سال ذکر شده، حال آنکه وی هشت سال حکومت کرده است.
در تاریخ غیاثی در بیان برخی مطالب،
مبالغه شده است؛ مثلاً در شرح پیروزی
تیمور بر
بغداد در ۸۰۳، آمده است که بغداد منقرض شد؛ «انقرضوا أهل بغداد فی هذه القتله»،
یا درباره
بیماری وبا که در ۸۴۱ در بغداد و مناطق نزدیک آن شیوع یافت، نوشته شده است که یک تن هم در بغداد زنده نماند.
البته در مواردی به سبب نبودن منابع دیگر، نمیتوان این مطالب را
نفی یا
اثبات کرد.
غیاثی بسیاری از رویدادهای تاریخی را متأثر از
وضع ستارگان دانسته
و به دانشهای مرتبط با علوم فلکی نیز پرداخته است.
وی در بیان مطالب مربوط به گذشتگان،
تعصب نداشته و از همه
حاکمانی که به
حُسن سیرت معروف بوده و کارهای نیکی انجام داده بوده اند، به نیکی یاد کرده، اما درباره
دولتهای معاصر خود تعصب نشان داده است
مثلاً فرمانروایان آق قوینلو را ستوده،
اما فرمانروایان قراقوینلو را نکوهش کرده است.
نثر تاریخ غیاثی،
زبان عامیانه
عربی متأثر از
عجمی آن وقت
عراق را نشان میدهد.
در این کتاب، بسیاری از
واژهها اعراب ندارند، که مشخص نیست خود مؤلف آنها را به این صورت نوشته است یا نسخه پرداز.
همچنین در آن
اصطلاحات و
کلمات و
جملات فارسی مانند شاهزادکیه، طشت، لشکرگاه، البیشکشات، تاج زر بر سر نهاد، قلندرخانه، کمر شمشیر، درویش، نیم روز،
واژههای
مغولی و
ترکی مانند تَمغا، قول، اردو، یاغیه، یراق، ایلغار، الکُمَک قراول و ایلچی
و برخی کلمات
[۱] و
کُردی مانند کوتوال، رهوال و کَپْنَک به کار رفته است.
مؤلف گاه
ابیات فارسی
و ترکی
و ملمّع آورده که مادّه تاریخ برخی
حوادث است، مانند «هفده
شعبان شده تاریخ آبد/ فی درک الاسفل بئس المقام»
که
سال ۸۰۷، تاریخ درگذشت
تیمور، را نشان میدهد.
غیاثی برای
تألیف کتاب خود از منابع متعددی استفاده کرده که در پیشگفتار به برخی از آنها اشاره نموده است، از جمله
نظام التواریخ قاضی ناصرالدین بیضاوی (متوفی ۶۸۵ یا ۶۹۲)
و ظفرنامه شرف الدین علی یزدی در شرح وقایع عصر تیموری.
غیاثی، به گفته خودش، آنچه را که از زمان
شیخ حسن ایلخانی تا روزگار خودش، آورده از کتابی
نقل نکرده، بلکه آنها را از حواشی و اوراقی یاد کرده که بیشتر آنها از زبان
راویان بوده است.
او همچنین به روابط خود با بزرگان و اطلاعاتی که از ایشان یا کتابها به دست آورده، اشاره کرده است.
مؤلف، به برخی از کتابهایی که از آنها بسیار استفاده کرده اشاره اندکی کرده است، مثلاً درباره
تیموریان میگوید که گزارشهای این طایفه را از
شرف الدین یزدی و
آغاز آن را اندکی از کتابی دیگر گرفته است که مقصود او کتاب
اِنْباءالغُمر بِاَبناءالعُمر ابن حجر عسقلانی (متوفی ۸۵۲) است.
همچنین درباره
عراق،
آل مظفر،
ممالیک
و قراقوینلوها
اطلاعاتی داده که بیشتر آنها را از انباءالغمر
نقل کرده است.
این مطالب گاه
کلمه به کلمه، گاه با اندکی اختصار یا با تغییراتی ذکر شده است که شاید کار
کاتبان باشد.
از دیگر منابع غیاثی کتاب
الهدایه از
زین الدین علی بن الب ارسلان سلجوقی است که از آن هم فقط یک بار در فصل جلایریان در شرح
جنگ میان
علی پادشاه و
شیخ حسن بزرگ یاد کرده است.
از این کتاب و زندگی
مؤلف آن اطلاعی در دست نیست.
بخشی از مطالب تاریخ غیاثی بر اساس شنیدههای
مؤلف از
مردم است
منابع شفاهی از مهمترین منابع او بوده است.
او به منابع دیگری نیز اشاره کرده و میگوید که در برخی تواریخ
یا در برخی اخبار چنین آمده است،
ولی این اشارهها، اهمیت منابع مورد استفاده وی را مشخص نمیسازد، مثلاً هنگام بحث از
نوادگان تیمور میگوید که چون ایشان از
کشور ما دور بودند، ما از سرگذشت ایشان آگاهی نداریم و آنچه از اخبار ایشان به دست آوردهایم در این
اوراق ثبت مینماییم
و درباره
طایفه آق قوینلو میگوید از اخبار ایشان جز اندکی به ما نرسیده است.
گاه اطلاعات
نقل شده در این کتاب نامفهوم و مبهم است
ارزش این کتاب در ذکر رویدادهایی است که
مؤلف ناظر آنها بوده است و آن مطالب در منابع دیگر یافت نمیشود.
در بخش به جا مانده و منتشرشده تاریخ غیاثی
گزارش دولتهایی آمده است که از ۶۵۶ تا ۸۹۱ بر
عراق عرب و
عجم،
سوریه (شامات)،
مصر و
عثمانی حکومت میکردهاند، اما بیشتر مطالب این بخش درباره عراق است که مؤلف به آن دلبستگی خاص داشته است و گزارشهای مهمی درباره آبادانی بغداد در روزگار جلایریان،
روابط
جلایریان با شاه محمد فرزند
قرایوسف قراقوینلو (حک: ۸۱۰ـ۸۲۳) و اوضاع عراق در روزگار او آورده است.
تاریخ غیاثی یگانه منبعی است که به
اخبار عراق در دوره حکومت محمد و
اسپندمیرزا از ۸۱۴ تا ۸۴۸ پرداخته است.
او درباره
مشعشعیان (خاندانی از فرمانروایان
عرب در
خوزستان، حک: ۸۴۵ ـ۹۱۴) و روابط آنان با
قراقوینلوها (حک: ۷۸۰ـ۸۷۴) و آق قوینلوها (حک: ۷۸۰ـ ۹۰۸) و آمدن سلطان علی مشعشعی به
نجف و
کربلا و برداشتن آثار گرانبها مانند قندیلها و شمشیرها و رفتن او به
حِلّه شرح مفصّلی داده است.
غیاثی ذکر کرده که در
حلب،
سر جهانشاه قراقوینلو (حک: ۸۳۹ ـ۸۷۲) را پس از کشته شدنش دیده است.
از دیگر گزارشهای بسیار
مفید تاریخ غیاثی اینهاست: شرح مناسبات
پیرمحمد تواجی و
حسن علی بن زینل و
شاه منصور بن زینل با دولت
آق قوینلوها تا ۸۸۳،
اطلاعاتی درباره جنگ
عثمانیان و ممالیک در
عصر بایزید دوم (۸۸۶ ـ ۹۱۸) و قایِتبای (متوفی ۹۰۲) در ۸۹۱
که در منابع
عربی و
ترکی وجود ندارد
و مطالبی درباره زندگی
اقتصادی،
اجتماعی،
اداری و
فرهنگی که از ارزشهای ویژه تاریخ غیاثی است.
از مهمترین مسائل اقتصادی که در این کتاب درباره آن بحث شده، اجرای
نظام مالی است که
اوزون حسن (حک: ۸۷۱ ـ۸۸۳) مقرر داشت و بر پایه آن در
تمغا تجدیدنظر کرد،
همچنین به برخی جنبههای اجتماعی
مردم عراق درباره
مراسم ازدواج و
ختنه سوران و برخی رفتارهای ناشایست حکّام
اشاره کرده است.
غیاثی در گزارش مسائل اجتماعی از «
قانون نامه» اوزون حسن یاد کرده که به موجب آن،
آیین دادرسی میان مردم و
دستور اجرای آن را در سرتاسر
کشور داده بود.
غیاثی،
نام برخی
مناصب اداری را که در زمان خودش رایج بوده و پس از آن نیز باقیمانده و چه بسا نام دیگر یافته،
ثبت کرده است، مانند
صاحب دیوان،
اتابک،
طواشی،
داروغه،
شحنه،
تمغاچی،
مُجیب الغلّه و محصّل.
همچنین
القاب نظامی را ذکر کرده است، مانند
نوین،
اُلُوس و
امیر.
اطلاعات ما از اوضاع فرهنگی آن دوره بسیار اندک است، اما غیاثی در این کتاب به
تفصیل به آن پرداخته است، مانند
گزارش درباره
مدرسه امیراسماعیل،
مدرسه مرجانیه و دارالشفا،
مدرسه مخدوم شاه و
مدرسه خواجه مسعود.
این کتاب از روی تنها
نسخه خطی آن به شماره ۱۷۳۸ در
کتابخانه موزه عراق، به
چاپ رسیده است.
از روی این نسخه خطی، چند
نسخه مصور تهیه شده است که برخی از آنها به صورت
ریزفیلم است.
نسخه دیگری از آن در
کتابخانه الدراسات العلیا، در دانشکده ادبیات
دانشگاه بغداد موجود است که
عبدالرزاق بغدادی آن را از نسخه کتابخانه موزه عراق
استنساخ کرده، اما وی بسیاری از واژهها را تصحیح کرده و تغییر داده و به
اصل آن هیچ اشارهای نکرده است.
نسخه خطی تاریخ غیاثی دارای ۳۱۶
برگ است.
برخی از قسمتها افتادگی دارد
و برخی برگها بعد از صفحه ۳۱۶ افتاده است.
به سبب افتادگی و پارگی
پایان نسخه، تاریخ استنساخ آن را نمیدانیم، اما پیداست که
خط آن قدیمی است و چه بسا در
زمان خود
مؤلف استنساخ شده باشد.
بخش
اخبار قراقوینلو و
آق قوینلو از فصل پنجم تاریخ غیاثی را نخستین بار
ماریانه اشمیت دومون به آلمانی ترجمه کرد و به همراه متن
عربی با عنوان >
حکمرانان ترکمن سده پانزدهم در
ایران و
بین النهرین بر اساس تاریخ الغیاثی < و با مقدمهای عالمانه، در [[فرایبورگ]] در 1359ش/ 1970 منتشر کرد.
طارق نافع حمدانی متن کامل فصل پنجم تاریخ غیاثی را با مقدمهای
مفصّل در بغداد در ۱۳۵۴ش/ ۱۹۷۵ به چاپ رسانده است.
(۱) نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران ۱۳۵۴ش.
(۲) عباس عزّاوی، تاریخ العراق بین احتلالین، بغداد ۱۳۵۳ـ ۱۳۷۶/ ۱۹۳۵ـ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش.
(۳) عباس عزّاوی، التّعریف بالمورّخین، ج ۱: فی عهد المغول و الترکمان، بغداد ۱۳۷۶/ ۱۹۵۷.
(۴) عبداللّه بن فتح اللّه غیاثی، التاریخ الغیاثی: الفصل الخامس من سنه ۶۵۶ ـ ۸۹۱ ه/ ۱۲۵۸ـ۱۴۸۶م، چاپ طارق نافع حمدانی، بغداد ۱۹۷۵.
(۵) احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، تهران ۱۳۶۲ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخ غیاثی»، شماره۳۱۱۹.