بیداری اصحاب کهف (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خواب
اصحاب کهف شبيه
به مرگ و بيداری آنها همچون رستاخيز بود و از همين رو
قرآن کریم از بيدار کردن آنان
به «برانگيختن و مبعوث کردن» تعبير کرده است: «وكَذلِكَ بَعَثنهُم».
هر چند در برخی روايات از
خواب آنان تعبير
به «مرگ» و از بيدار شدنشان
به «دميدن دوباره روح» تعبير شده است
؛ امّا
به تصريح
قرآن، مراد از آن، خواب و بيداری است.
بیداری
اصحاب کهف از خواب چند ساله خود امری شگفت و تحت تدبیر خدا بود همانطور که در
قرآن کریم میفرماید:
فضربنا علی ءاذانهم فی
الکهف سنین
عددا (پس در آن غار ساليانى چند بر گوشهايشان پرده زديم).
ثم بعثنـهم..(آنگاه آنان را بيدار كرديم تا بدانيم كدام يك از آن دو دسته مدت درنگشان را بهتر حساب كردهاند).
ام حسبت ان
اصحـب الکهف والرقیم کانوا من ءایـتنا عجبا (مگر پنداشتى
اصحاب كهف و رقيم (خفتگان
غار لوحهدار) از آيات ما شگفت بوده است).
اذ اوی الفتیة الی
الکهف فقالوا ربنآ ءاتنا من لدنک رحمة وهیئ لنا من امرنا رشدا (آنگاه كه جوانان
به سوى غار پناه جستند و گفتند
پروردگار ما از جانب خود
به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما
به سامان رسان).
به هر حال تردید نباید کرد که این دو (
اصحاب کهف و رقیم ) اشاره
به یک گروه است و شان نزول
آیات نیز این حقیقت را تایید مى کند.
سپس مى گوید:
به خاطر بیاور زمانى را که این گروه جوانان
به غار پناه بردند (اذ أ وى الفتیة الى
الکهف ).
دستشان از همه جا کوتاه شده ، رو
به درگاه خدا آوردند: و عرض کردند پروردگارا! ما را از رحمتت بهره مند کن (فقالوا ربنا آتنا من لدنک رحمة ) و راه نجاتى براى ما فراهم ساز (و هیى ء لنا من امرنا رشدا).
راهى که ما را از این تنگنا برهاند،
به رضایت و خشنودى تو نزدیک سازد، راهى که در آن خیر و
سعادت و انجام وظیفه بوده باشد.
ما دعاى آنها را
به اجابت رساندیم ، پرده هاى خواب را بر گوش آنها افکندیم و سالها در غار
به خواب فرو رفتند (فضربنا على آذانهم فى
الکهف سنین
عددا).
سپس آنها را برانگیختیم و بیدار نمودیم ، تا ببینیم کدام گروه از آنان مدت خواب خود را بهتر حساب کردهاند (ثم بعثناهم
لنعلم اى الحزبین احصى لما لبثوا امدا).
در
قرآن به کنجکاوی یکی از اعضای گروه
اصحاب کهف درباره خوابشان پس از بیداری اشاره شده است آنجاکه میفرماید:
وکذلک بعثنـهم لیتسآءلوا بینهم قال قآئل منهم کم لبثتم..(و اين چنين بيدارشان كرديم تا ميان خود از يكديگر پرسش كنند گويندهاى از آنان گفت چقدر ماندهايد گفتند روزى يا پارهاى از روز را ماندهايم سرانجام گفتند پروردگارتان
به آنچه ماندهايد داناتر است اينك يكى از خودتان را با اين
پول خود
به شهر بفرستيد تا ببيند كدام يك از غذاهاى آن پاكيزهتر است و از آن غذايى برايتان بياورد و بايد زيركى
به خرج دهد و هيچ كس را از حال شما آگاه نگرداند).
کلمه یتسائلوا از
مصدر تسائل است که
به معنى پرسش عده اى از یکدیگر است ، وکلمه ورق -
به فتحه حرف اول وکسره حرف دوم -
به معناى پول است ، بعضى گفته اند
به معناى پول
نقره است ، چه سکه دار باشد وچه بى سکه . ومعناى جمله ان یظهروا علیکم ، اگر اطلاع یافتند بر شما ویا: اگر ظفر یافتند بر شما مىباشد.
واشاره
به (کذلک) اشاره
به خواباندن
اصحاب کهف به صورتى است که
آیات سابق بیان نمود، یعنى همانطور که نام بردگان را روزگارى طولانى
به آن صورت عجیب ومدهش که خود یکى از آیات ما
به شمار مى رود خواباندیم همانطور ایشان را مبعوث مى کنیم ، وبیدار مى سازیم تا از یکدیگر پرسش کنند.
این
تشبیه وهمچنین اینکه پرسش از یکدیگر را هدف بیدار کردن قرار داده با در نظر گرفتن دعائى که در هنگام ورودشان
به غار کردند، و بلافاصله
به خواب رفتند، خود دلیل بر این است که
اصحاب کهف براى این از خواب بیدار شدند، تا پس از پرسش از یکدیگر
حقیقت امر بر ایشان مکشوف گردد، واصلا
به خواب رفتنشان در این مدت طولانى براى همین بوده . آرى ،
اصحاب کهف مردمى بودند که کفر بر جامعه شان
استیلاء یافته بود، وباطل در میان آنان غلبه کرده بود، و زورگوئى اقویاء از هر سومردم را احاطه کرده ، سپاه یاءس ونومیدى از ظهور کلمه حق وآزاد شدن اهل دین بر دلهاى آنان یورش برده بود.
نمایاندن ارزیابی
اصحاب کهف از مدت زمان
خواب خود، هدف خداوند از بیدار ساختن آنان بود همانطور که در
قرآن کریم
به آن اشاره کرده است:
فضربنا علی ءاذانهم فی
الکهف سنین
عددا (پس در آن
غار ساليانى چند بر گوشهايشان پرده زديم).
ثم بعثنـهم
لنعلمای الحزبین احصی لما لبثوا امدا (آنگاه آنان را بيدار كرديم تا بدانيم كدام يك از آن دو دسته مدت درنگشان را بهتر حساب كردهاند).
ولاتقولن لشایء انی فاعل ذلک غدا (و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد).
یکی دیگر از مواردی که در
قرآن به آن اشاره شده است، بیدار شدن
اصحاب کهف از خواب طولانی
به هنگام
روز بود همچنانکه میفرماید:
وکذلک بعثنـهم لیتسآءلوا بینهم قال قآئل منهم کم لبثتم قالوا لبثنا یوما او بعض یوم..(و اين چنين بيدارشان كرديم تا ميان خود از يكديگر پرسش كنند گويندهاى از آنان گفت چقدر ماندهايد گفتند روزى يا پارهاى از روز را ماندهايم سرانجام گفتند پروردگارتان
به آنچه ماندهايد داناتر است اينك يكى از خودتان را با اين
پول خود
به شهر بفرستيد تا ببيند كدام يك از غذاهاى آن پاكيزهتر است و از آن غذايى برايتان بياورد و بايد زيركى
به خرج دهد و هيچ كس را از حال شما آگاه نگرداند).
در
قرآن به همزمانی بیداری
اصحاب کهف با بروز
مشاجره میان مردم درباره هویت و اهداف آنان اشاره شده است آنجاکه میفرماید:
وکذلک اعثرنا علیهم لیعلموا ان وعد الله حق وان الساعة لا ریب فیهآ اذ یتنـزعون بینهم امرهم..(و بدين گونه مردم آن ديار را بر حالشان آگاه ساختيم تا بدانند كه
وعده خدا راست است و در فرا رسيدن قيامت هيچ شكى نيست هنگامى كه ميان خود در كارشان با يكديگر نزاع مىكردند پس عدهاى گفتند بر روى آنها ساختمانى بنا كنيد پروردگارشان
به حال آنان داناتر است سرانجام كسانى كه بر كارشان غلبه يافتند گفتند حتما بر ايشان معبدى بنا خواهيم كرد).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۴۸، برگرفته از مقاله «بیداری اصحاب کهف».