بنیشیبه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پردهداران و کلیدداران
کعبه از صدر
اسلام تا کنون می باشند.
بنیشیبه فرزندان
شیبة بن عثمان (اوقص
)
بن عبدالله (ابیطلحه) از زیرمجموعههای بنیعبدالدار، از تیرههای
قریش ، بودند.
آنها را به سبب
انتساب به پدرشان شیبه، شَیِِِبی
و جد اعلایشان عبدالدار، عبدری
و به سبب منصب
حجابت (پردهداری)، حَجَبی
میگویند. بنیشیبه در جد چهارمشان
قصی بن کلاب ، با
پیامبر صلی الله علیه وآله و در
عبدالعزی با
حضرت خدیجه سلام الله علیها نسب مشترک دارند.
فرزندان شیبة
بن عثمان، عبدالرزاق، جبیر،
عبدالله اکبر،
عبدالله اصغر (الأعجم)، عبیدالله، عبدالرحمن، مصعب،
مسافع ، ام جمیل،
صفیه
و ام حجر/حُجیر
هستند که بنیشیبه را تشکیل میدهند.گروهی از بنیشیبه که ساکن
عراق بودند، به کلیدداری حرم
امام جواد و
امام کاظم علیه السلام به دست
سلطان سلیم عثمانی در ۹۷۸ق. رسیدند و این مقام در خاندانشان ادامه یافت.
بنیشیبه در همسایگی کعبه میزیستند. از این رو، یکی از بابهای
مسجد الحرام به نام بنیشیبه شهرت یافت. این نشانگر جایگاه معنوی و اجتماعی آنها از دوران پیش از
اسلام است.
آنها به مناطق پیرامون
جزیرة العرب مهاجرت کردند و از میان آنها تیرههایی پدید آمد که از مشهورترین آنها در عراق میتوان به بنیجبیر
،
آل حمزه ، آل عجینه، آل شقافی، آل مؤذن، آل ساعجی، آل عبداللطیف، آل أبوالرک و آل حاج محمد صالح
اشاره کرد. برخی نیز در
مصر ساکن شدند.
بر پایه دیدگاه مشهور نسبشناسان، نسل بنیشیبه هیچ گاه در
مکه گسسته نشده است.
به موجب گزارشی، پس از ظهور اسلام، شیبه و فرزندانش همانند بسیاری از تیرههای قریش در برابر پیامبر صلی الله علیه وآله و مسلمانان ایستادند. آنها که از دوران جاهلیت منصب لواء و پرچمداری قریش را در
اختیار داشتند، با حمل پرچم مشرکان نقشی مهم را در نبردهای
بدر و احد عهدهدار بودند؛ چنانکه پرچم مسلمانان در بدر را نیز
مصعب بن عمیر از بنیعبدالدار بر دوش کشید.
شیبه با مسلمانان سختگیر بود
و تا فتح مکه (۸ق.)
مسلمان نشد.
او در همان سال همراه دیگر تازه مسلمانان قریش در
غزوه حنین شرکت کرد.
از نقش شیبه و فرزندانش در دوران مدنی پیامبر صلی الله علیه وآله و همراهی آنها با قریش در نبردهای این دوره گزارشی در دست نیست. اما بر پایه گزارشهایی، پدر و برخی از برادرانش در
احد کشته شدند.
پردهداری
کعبه به عنوان یکی از مناصب مکه پس از قصی
بن کلاب به فرزندش عبدالدار
رسید و پس از او در تبارش تداوم یافت.
گزارشی که با قراین تاریخی سازگار نیست، از پردهداری شیبة
بن عثمان در روزگار حمله
ابرهه به مکه (۴۰ سال پیش از بعثت) خبر میدهد.
از پردهداری شیبه تا عصر اسلامی خبری در دست نیست. اخبار تاریخی حکایت دارند که در آغاز اسلام،
عثمان بن طلحة بن ابیطلحه پردهدار بوده است
؛ اما با توجه به نبود شواهدی بر این مدعا، نمیتوان مسؤولیتی را برای بنیشیبه یاد کرد. عثمان را پسر عمو
، عمو، برادر
یا پدر شیبه دانستهاند.
بر پایه گزارشها، در فتح مکه، پیامبر صلی الله علیه وآله کلید درِ کعبه را از عثمان گرفت و با ورود به خانه خدا
به شستوشوی درون آن و زدودن آثار
شرک و بتپرستی پرداخت.
او پس از نزول آیه (إِنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها)
که مضمون آن فرمان خداوند به بازگرداندن امانتها به صاحبانشان است
، کلید کعبه را در خطاب به عثمان
بن طلحه و شیبة
بن عثمان
بن طلحه، با خطاب «یا بنیابی طلحه» تا روز
قیامت در اختیار این خاندان گذاشت و آنها را به محترم شمردن کعبه سفارش کرد.
برخی مخاطب
رسول خدا صلی الله علیه وآله را بنیشیبه دانستهاند که فرمود:«هاکم المفتاح یا بنیشیبه.»
به گزارشی دیگر، پیامبر صلی الله علیه وآله کلید را در اختیار عثمان و شیبه قرار داد و فرمود:«خذاها خالدة تالدة لا ینزعها (یا بنیابی طلحة) منکم إلا ظالم.»
بر این اساس، بنیشیبه باور دارند که آنها مورد خطاب پیامبر صلی الله علیه وآله قرار گرفتند و تا قیامت صاحبان منصب کلیدداری کعبه هستند. از این رو، جایگاه معنوی بس والایی برای خود باور داشته و از این رهگذر، در طول تاریخ، موقعیت اجتماعی و دینی بالا و نیز
ثروت فراوان کسب کردهاند. جنبه معنوی این منصب موجب شده تا شیبیها در طول تاریخ مورد توجه ویژه خلفا، سلاطین، امیران و مردم باشند.
اما با توجه به مشروعیت و موقعیت اجتماعی و اقتصادی رهاورد این مقام برای بنیشیبه، احتمال جعلی بودن این روایت وجود دارد؛ به رغم ادعای بنیشیبه و گزارش غیر مشهور یاد شده، گزارشها حکایت دارند که بنیشیبه تا عصر خلفا عهدهدار پردهداری کعبه نبودهاند.
بنیشیبه پس از رسیدن به مقام کلیدداری کعبه بیشتر مورد
تکریم خلفا بودند. بر پایه گزارشی، شیبه در دوران خلافت
عمر بن خطاب (حک:۱۳-۲۳ق.) به وی که میخواست اشیای گرانبهای کعبه را تقسیم کند، سفارش کرد تا با عمل به سیره پیامبر صلی الله علیه وآله و ابوبکر از این اقدام سر باز زند و عمر این سفارش را پذیرفت.
در این گزارش، به پردهداری شیبه تصریح نشده است؛ در گسترش مسجدالحرام در دوران
خلافت عثمان (۲۶ق.) کسانی که نزدیک مسجدالحرام خانه داشتند و گویا بنیشیبه هم در میانشان بودند، درباره خرید خانهها به خلیفه
اعتراض کردند که به زندانی شدنشان انجامید و سرانجام ماجرا با میانجیگری
عبدالله بن خالد
بن اسید پایان یافت.
شیبة
بن عثمان در روزگار علی علیه السلام مدتی کوتاه از سوی
بسر بن ارطاة که از سوی معاویه برای سرکوب شیعیان مکه و مدینه
مأمور شده بود، پس از گریختن
قثم بن عباس ، کارگزار
امام علی علیه السلام ، امیر مکه شد.
برخی نیز گویند که خود مردم مکه او را به عنوان امیر برگزیدند.
همچنین به سال ۳۹ق. هنگام ستیز قثم با یزید
بن شجره رهاوی، فرستاده معاویه، درباره سالاری
حج ، مردم بر شیبة
بن عثمان توافق کردند.
از روابط بنیشیبه با امویان آگاهیهای اندکی در دست است. هنگامی که معاویه به سال ۴۴ق.
دارالندوه را از فردی عبدری خرید و حق
شفعه شیبه را مراعات نکرد، شیبه
سوگند یاد کرد که هرگز با معاویه سخن نگوید و در سفر بعد معاویه به مکه، از بازکردن در کعبه برایش خودداری کند و مسؤولیت این کار را به نوه خردسالش
شیبة بن جبیر بسپارد.
بر پایه گزارشهای مشهورتر، شیبة
بن عثمان به سال ۴۲ق. پس از درگذشت عثمان
بن طلحه که عقیم بود
، کلیدداری را بر عهده گرفت
و تا حکومت یزید به سال ۶۱ق. عهدهدار این منصب بود.
در حقیقت از این هنگام به بعد با رسیدن جبیر
بن شیبه به این مقام، بنیشیبه به منصب پردهداری و کلیدداری دست یافتند؛ در برابر، برخی عقیم بودن عثمان را
انکار و برای وی فرزندی به نام
عبدالله یاد کردهاند که وی و فرزندانش پردهدار کعبه بودند.
بر این اساس، شاید واگذاری این منصب به شیبه به سببی دیگر چون کهولت سن و جایگاه اجتماعیاش بوده است. برخی منابع از عمر طولانی شیبه سخن گفته و درگذشت وی را در روزگار حکومت یزید (۶۱-۶۴ق.) دانستهاند.
بنیشیبه معمولاً مورد تکریم خلفا بودند. از روابط آنها با خلفای اموی گزارشی در دست نیست؛ جز آن که شیبه هنگام عطرآگین نمودن دیوارهای کعبه در روزگار معاویه شرکت داشت.
نیز در دوره یزید
بن معاویه، یکی از نوادگان ابیطلحه به نام یزید
بن مسافع بن طلحه در قیام
حره (۶۳ق.) در مدینه به دست نیروهای شامی کشته شد.
بر پایه گزارشی،
ولید بن عبدالملک (حک:۸۶-۹۶ق.) ادعا نمود که هزینههای کعبه بر عهده او است و نباید بنیشیبه هدایای کعبه را دریافت کنند. از این رو، تصمیم گرفت تا بنیشیبه را از تملک هدایای کعبه محروم کند. اما بنیشیبه با همکاری و مساعدت حجاج
بن یوسف، ولید را قانع نمودند تا مانند پدرش عبدالملک آنها را همچنان از هدایای کعبه بهرهمند سازد.
در حکومت
خالد بن عبدالله قسری بر مکه
هنگامی که یکی از شخصیتهای بنیشیبه او را از رفتار نادرستش بازداشت و نهی از منکر کرد، حکمران با وی تندی نمود و با نادیده گرفتن فرمان
خلیفه درباره وی، او را ۱۰۰ضربه تازیانه زد. با شکایت
عبدالله به
سلیمان بن عبدالملک (حک:۹۶-۹۹ق.) وی دستور داد تا خالد را
قصاص و دستانش را قطع کنند.
برخی از منابع، خودداری پردهدار از باز کردن در کعبه در هنگام غیر معمول برای خالد یا
سرقت اموال حاجیان به دست آنها را دلیل خشم خالد دانستهاند.
از رابطه بنیشیبه با دیگر خلفای اموی گزارشی در دست نیست؛ جز آن که آوردهاند که
نبیه بن وهب شیبی، یکی از فقیهان، در
فتنه دوران خلافت ولید
بن یزید (۱۲۶ق.) کشته شد.
در این زمان، بنیشیبه
امام باقر علیه السلام را که با فتواهایش درباره دست اندازی آنها به هدایا و نذورات کعبه واکنش نشان میداد، به گمراهی و بدعتگذاری متهم کردند. در برابر، امام آنان را سارقانی دانست که اگر قدرت یابد، دستان آنها را به جرم سرقت اموال کعبه قطع خواهد کرد.
گزارشهای گوناگون حاکی از همکاری نزدیک میان بنیشیبه و زبیریان در دولت ده ساله
ابن زبیر در مکه است. جبیر
بن طلحه شیبی، کلیددار کعبه به سال ۶۵ق.
یکی از اعضای گروه مشورتی ابن زبیر بود که وی بدون نظرخواهی از آنها کاری نمیکرد.
او در حمایت از ابن زبیربا عمرو
بن زبیر که از سوی یزید مأمور دستگیری برادرش شده بود،
مذاکره کرد و وی را نکوهش نمود.
وی در نبرد ابن زبیر با سپاه یزید، او را یاری میکرد.
خانه بنیشیبه هنگام بازسازی کعبه در روزگار ابن زبیر(۶۴-۶۵ق.) محل نگهداری اموال و پرده خانه کعبه از سوی زبیریان شد.
با همکاری جبیر
بن شیبه در بازسازی کعبه در دوران خلافت ابن زبیر، وی توانست باترفندی، هنگام
نماز جماعت ، افتخار نصب حجرالاسود در جای خود را نصیب خود یا پسرانش حمزه یا عباد
، از خاندان پردهداران کعبه، کند که این کار اعتراض بسیاری را بر انگیخت.
حجاج بن یوسف در نبرد با ابن زبیر(۷۳ق.) خانه بنیشیبه و حارث
بن خالد را به عنوان خانه
امن اعلام کرد و زبیریان با پناه بردن به آن در
امان ماندند.
بنیشیبه از آغاز خلافت عباسیان با آنها رابطهای دوستانه داشتند؛ چنانکه در روزگار خلافت
منصور عباسی (۱۳۶-۱۵۸ق.) و هنگام حکمرانی
زیاد بن عبیدالله حارثی ، دایی سفاح، بر مکه (۱۳۸ق.)
عبدالعزیز بن عبدالله شیبی رئیس شرطه او شد.
نیز بنیشیبه به سرکردگی ابوالرزام شیبی در قیام محمد
بن عبدالله بن حسن (
نفس زکیه ) به سال ۱۴۵ق. با پنهان کردن سری
بن عبدالله، امیر مکه (۱۴۳-۱۴۵ق.) از عباسیان حمایت کردند.
عبدالله بن شعیب و محمد
بن اسماعیل
بن ابراهیم از بنیشیبه، در دوران خلافت مهدی عباسی(۱۵۸-۱۶۹ق.) برای ترمیم
مقام ابراهیم علیه السلام و نیز نوسازی جامه کعبه (۱۶۰ق.) با او همکاری کردند. در روزگار
هارون الرشید (حک:۱۷۰-۱۹۳ق.) چند تن از بنیشیبه، از جمله
عبدالکریم بن شعیب حجبی رئیس شرطه مکه، و
عبدالعزیز بن عبدالله بن مسافع به عنوان پردهداران کعبه، شاهد عهدنامه هارون برای ولایتعهدی فرزندانش بودند و از این عهدنامه تا هنگام خلافت امین (۱۹۳-۱۹۸ق.) پاسداری کردند. محمد
بن عبدالله بن عثمان شیبی که خود نیز از شاهدان عهدنامه بود، در درگیری امین و
مأمون ، عهدنامه هارون را به
فضل بن ربیع ، وزیر امین، برای
ابطال تحویل داد و در برابر آن پاداشی هنگفت دریافت کرد.
در دوران خلافت مأمون، هنگامی که مردم مکه با
محمد دیباج (۱۹۸-۲۰۰ق.) از فرزندان
امام جعفر صادق علیه السلام بیعت کردند، محمد پنج هزار دینار از پردهدار کعبه برای انجام امور حکومتی وام گرفت که پس از مصالحه آنها با مأمون (۱۹۸-۲۱۸ق.) بازپرداخت شد.
آنها هنگام حمله
ابراهیم بن موسی علوی (۲۰۰ق.) از سوی یمنیها به مکه، با اندوختههای طلای کعبه که مأمون
اهدا کرده بود، یزید
بن محمد، عامل مأمون، را یاری کردند.
از این هنگام تا حکمرانی
اشراف حسنی بر مکه (۳۵۸-۱۳۴۳ق.) از بنیشیبه گزارشی در دست نیست.
در این عصر که حدود ده سده به طول انجامید، مقام سنتی بنیشیبه چون گذشته حفظ شد. البته اشراف گاه با زیادهخواهی آنها رویارویی میکردند؛ چنانکه شریف ابوهاشم محمد
بن جعفر به سال ۴۳۷ق. به همین سبب با پردهدار کعبه برخورد کرد.
نیز امیر مُکْثِر حسنی (م.۵۸۹ق.) فرمان دستگیری و مصادره اموال
محمد بن اسماعیل شیبی را صادر و وی را از شغل پردهداری
بیت الحرام برکنار کرد.
همچنین به سال ۹۹۶ق. بر پایه آیین همه ساله، روز ۲۷ رمضان هنگامی که در کعبه به دست شیخ
عبدالواحد شیبی به روی زنان گشوده شد، به دلیل بیدقتی او،کلید کعبه را از دامنش ربودند.
در محکمه شرعی
اثبات شد که عبدالواحد برخی از قنادیل کعبه را به شریف احمد داده است. از این رو، امیر مکه شریف محسن (م.۱۱۰۱ق.)کلید کعبه را از او گرفت و به برادرش
عبدالله سپرد.
شریف
عبدالله بن سعید نیز هنگام امارتش بر مکه (۱۱۳۶ق.) در شورش گروهی از اشراف،
محمد بن عبدالمعطی شیبی کلیددار کعبه را به جرم حمایت از مخالفانش دستگیر نمود و غرامتی سنگین از وی گرفت و کلیدداری را به یکی از عموزادگانش سپرد.
عون الرفیق امیر مکه (م.۱۲۹۹ق.) نیز شیخ عبدالرحمن شیبی را از وظیفه
سدانت کعبه برکنار کرد و سپس او را از مکه تبعید نمود و این منصب را به شخصی دیگر از همان خاندان سپرد.
این گزارشها نشان میدهند که امیران مکه
اجازه عزل و نصب پردهداران را به خود میدادند؛ اما این منصب را از خاندان بنیشیبه بیرون نمیساختند. نبود گزارشی درباره برکناری بنیشیبه از سوی قدرتهای مجاور صاحب نفوذ در مکه، نشان میدهد که امیران مکه بر کار پردهداران اشراف داشتهاند؛ از نقش برخی از بنیشیبه در تحولات و رخدادهای مکه گزارشهایی در دست است. محمد شیبی در فتنهای هنگام حکمرانی شریف
یحیی بن سرور (۱۲۲۸ق.) به سبب کشته شدن شریف شنبر، امیر عرب بادیهنشین، به دست یحیی که موجب هجوم فرمانده منصوب از سوی
محمد علی پاشا ، دوست مقتول، به قصر امیر یحیی شد، میانجیگری کرد.
شیبیها گاهی نیز با مخالفان اشراف همدست میشدند؛ چنانکه به سال ۱۳۱۱ق. شیخ عمر
بن جعفر شیبی همراه گروهی از شخصیتهای مکه، در
اختلاف میان امیر مکه شریف
بن الرفیق
بن محمد و حکمران عثمانی حجاز، جانب عثمان نوری پاشا، والی حجاز، راگرفت. پس از رفع این ستیز،
سلطان عبدالحمید عثمانی افزون بر حکمران حجاز، همه همراهان او از جمله شیخ عمر را از مناصبشان برکنار و از
حجاز تبعید کرد. البته این حکم درباره پردهدار کعبه با تخفیف
اجرا شد و وی تنها از مکه بیرون رانده شد و تا هنگام مرگ به سال ۱۳۲۰ق. در قریه هدا در ۷۰ کیلومتری شرق مکه مسکن گزید.
بنیشیبه افزون بر پردهداری، گاهی از سوی اشراف به مناصب دیگر گماشته میشدند. انتخاب شیخ حسن عبدالقادر شیبی به دست امیر مکه شریف حسین
بن علی به سال ۱۳۲۷ق. برای نمایندگی مجلس، از آن جمله است که پس از همکاری آن دو انجام شد.
آل سعود پس از سلطه بر حجاز از سال ۱۳۴۳ق. بنیشیبه را همچنان بر پردهداری کعبه ابقا نمودند و جامه کعبه و ضمایم آن را در اختیار آنها قرار دادند.
اما اکنون آل سعود به دلیل
تحریم تبرک جستن مردم به اشیای کعبه و به بهانه این که پردههای کعبه در شمار آثار تاریخی به شمار میروند، از فروش آنها پیشگیری میکنند و در برابر، مبلغی به پردهداران کعبه میپردازند.
بنیشیبه همچنین از سوی آل سعود مناصبی همانند ریاست بر برخی از شوراهای دولتی و نیابت دوم مجلس شورای مکه و ریاست کمیته پیگیری
اوقاف حرمین شریفین و ریاست کمیته امداد پزشکی را بر عهده دارند.
شیخ عبدالقادر شیبی مورد توجه
ملک عبدالعزیز بود و همراه پردهداری به مدت ۱۶سال، برخی از مناصب دولتی را نیز بر عهده داشت.
همه امیران و حکومتها پردهداری بنیشیبه را به رسمیت شناختهاند و هر چند گاهی به برکناری برخی از آنان میپرداختند، هرگز پردهداری را از خاندان آنها بیرون نساختند. حتی هنگامی که برخی از پردهداران عقیم بودند و یا فرزندشان خردسال بود، امیر مکه کفالت او را بر عهده میگرفت تا بزرگ شود؛ چنانکه پس از درگذشت عبدالقادر شیبی که عقیم بود و فرزند پسری نیز از نسل شیبه وجود نداشت، منصب پردهداری به محمد
بن زین العابدین که کودک بود، رسید و شریف غالب
بن مسعود، امیر مکه، به سال ۱۲۱۰ق.
کفالت او را بر عهده گرفت و چون وی بزرگ شد، او را رسماً به عنوان وظایف تعیین کرد. او به مدت ۴۳ سال تا هنگام درگذشتش (۱۲۵۳ق.) پردهدار بود.
انتخاب پردهدار معمولاً از میان کهنسالان بنیشیبه انجام میگیرد
و بزرگترین فرد خانواده به این
منصب انتخاب میگردد. این مسؤولیت تنها بر عهده مردان بنیشیبه نهاده میشود؛ بنا بر یک گزارش، شمار افراد خانواده شیبی در دوران کنونی حدود ۸۲ تن است که نیمی از آن را مردان تشکیل میدهند. نزار
عبدالعزیز شیبی از پردهداران اخیر خانه خدا است. از وی تا کنون ۵۸ کلید خانه خدا به ثبت رسیده که در موزههای گوناگون نگهداری میشوند.
اهمیت منصب پردهداری و اختصاصی بودن آن در بنیشیبه، موجب شده تا اشخاصی ادعای نسب بردن به آنها را داشته باشند؛ چنانکه در
یمن فردی مدعی چنین نسبی شد و حتی دو تن در مکه بر ادعای او صحه گذاشتند؛ اما وی نتوانست به مقصود خود نائل آید.
از وظایف آنها میتوان به محافظت از پرده کعبه،
ترمیم و تعویض آن، محافظت از رکنها و مقامها
، نگهداری از در کعبه وکلید آن و پوشش در، ترمیم وتزیین آن، و عطرآگین کردن کعبه و شستوشوی آن
اشاره کرد. بنیشیبه کیسهای برای کلید در کعبه ساخته، آن را همراه کلید نزد بزرگ خاندان بنیشیبه مینهادند.
به روایتی، پیامبر صلی الله علیه وآله آنها را به پنهان کردن کلید فرمان داد و خود نیز با جامهاش کلید را پوشاند.
شاید از همین رو، آنها هنگام گشودن در کعبه، پردهها را فرومیافکنند؛ بنیشیبه باز و بسته کردن در کعبه را پس از نصب پلکان انجام داده، به مردم اجازه ورود به درون بیت را میدادند. این کار در دو نوبت جمعه و دوشنبه جداگانه برای زنان و مردان انجام میشد که بعدها به روزهای خاص سال منحصر گشت.
گاهی شاید به سبب
ازدحام جمعیت برای ورود به درون کعبه، با حاجیان بدرفتاری میکردند.
از این رو، برخی از امیران مکه همانند خالد
بن عبدالله قسری، پردهدار را توبیخ کردند که در کعبه را در هنگام غیر معمول باز کرده بود.
بنیشیبه گاهی ورود حاجیان به درون کعبه را آسانتر میساختند و در را در طول ایام حج، شب و روز باز میگذاشتند؛ چنانکه هنگام حضور مسعود، حاکم یمن، در مکه (۶۱۹-۶۲۶ق.) در برابر دریافت کمکهای مالی چنین کردند.
پرده کعبه همه ساله تعویض میگردد. پرده کهن را بنیشیبه به خود
اختصاص داده، با قطعه قطعه کردن، آن را به حاجیان میفروختند.
تعویض آن در نهم ذیحجه و هنگامی که حاجیان به
عرفات میروند، انجام میشود و بنیشیبه کنار حاکمان حضور دارند؛ محافظت برخی از اشیاء متعلق به کعبه در اختیار بنیشیبه قرار میگرفت؛ چنانکه به سال ۱۱۲۷ق. پلکان کعبه اهدایی
حسین حمدان هندی که امیر مکه آن را به بهانه عدم اجازه از دولت عثمانی پس از نصب چند روزه برداشته بود، برای محافظت به خانه شیخ عبدالقادر شیبی
انتقال یافت.
هنگام درگیری
آل زبیر با حُصین
بن نمیر فرمانده سپاهیان یزید (۶۴ق.)که کعبه به منجنیق بسته شد وحجرالاسود آسیب دید، جبیر
بن شیبه تکههای آن را در پارچهای قرار داد. پس از بازسازی کعبه به دست ابن زبیر، حجر را در جای خود نهادند.
نیز جمعآوری تکههای حجر و مرمت آن که در فتنه مصریها در روز یازدهم ذیحجه سال ۴۱۳ق.
آسیب دید و چسباندن آن با خمیری از مشک و لاک
و همچنین چسباندن تکههای حجر به یکدیگر در فتنه قرمطیان (۳۱۷ق.)
از جمله همین اقدامات است. بنیشیبه گاهی برای ترمیم مقام ابراهیم از خلفا کمک مالی دریافت میکردند.
بنیشیبه در شستوشوی درون کعبه که به
تأسی از رسول خدا صلی الله علیه وآله
انجام میگیرد، کنار امیر مکه و رئیس امور مسجد الحرام و سفرای دول خارجی حضور مییابند. این آیین در هر سال دو بار، یکی ماه
شعبان و دیگری ذیحجه، انجام میگیرد و در آن، کعبه با آب
زمزم آمیخته با
گلاب و مشک شستوشو میشود.
بیشتر درآمد آنها از نذورات و هدایای کعبه و فروش آنها از جمله پرده کعبه بود
که از این راه، اموال بسیار کسب میکردند.
آنها در طول تاریخ به پشتوانه
اجازه دانشوران و سیره گذشتگان، تصرف در اموال و پوشش کعبه را حق خود دانسته، همواره از فروختن آنها به حاجیان کسب درآمد میکردند.
بنیشیبه باور داشتند که اگر کسی به مال کعبه (
ابرق ) دستدرازی کند، کیفر این خیانت را در دنیا با گرفتار شدن به
فقر و از میان رفتن مال و مکنت و سختی جان دادن خواهد دید.
با این حال، دستاندازیهای کلان از آنها گزارش شده است.
آنان نقرهها و چوبهای پلکان کعبه، اهدایی کلب علیخان نایب السلطنه رامفور هند به سال ۱۳۰۰ق. را به خود اختصاص دادند.
نیز مظفر امیر یمن به سال ۶۵۹ق. هنگام ادای
مناسک حج ، دری را با ورقههایی از نقره به وزن ۶۰ رطل به کعبه اهدا کردکه بنیشیبه آن را تصاحب کردند.
در کنار این موارد، بنیشیبه از کمکهای برخی از حاکمان بهرهمند میشدند. از جمله هنگام حضور حاکم یمن در مکه، از جمله مسعود حاکم یمن در مکه (۶۱۹-۶۲۶ق.) در برابر دریافت کمکهای مالی، ورود حاجیان به درون کعبه را آسانتر ساختند و در طول ایام حج، شب و روز درِ آن را باز گذاشتند. اما پس از رفتن
ملک مسعود ، باز به همان روش گذشته برگشتند.
این شیوه در دوران حکمرانی ممالیک نیز ادامه یافت. جامهای که سلطان
ناصر محمد بن قلاوون به سال ۷۲۶ق. از مصر به مکه معظمه
فرستاد و نیز هدایا و جامههایی که برای کعبه از سوی دیگر حاکمان مصر و یمن به سال ۷۴۹ق. ارسال شد، در اختیار بنیشیبه قرار گرفت و آنها جامههای پیشین کعبه را میان خود تقسیم کردند.
هنگامی که به دستور سلطان سلیمان عثمانی (۹۶۴ق.) در کعبه را با ورقهای از
نقره تزیین کردند، هزار اشرفی در برابر نقرهای که از روی در کهن آن برداشته شده بود، به بنیشیبه داده شد.
نیز به سال ۹۶۲ق. شیبیها ناودان طلای ارسالی حاکم مصر را جایگزین ناودان نقرهای کردند و ناودان نقرهای را در برابر ۲۰۰ اشرفی به خزانه سلطنتی استامبول
ارسال نمودند.
افزون بر این درآمد، پرداختن به
تجارت و بهرهبرداری از نخلستانی بزرگ به نام
ریمه نزدیک
مدینه و باغهایی در
طائف ، همواره موقعیت اقتصادی این طایفه را
استحکام میبخشید.
از میان بنیشیبه، برخی راوی حدیث
پیامبر صلی الله علیه وآله بودند
؛ از جمله:شیبة
بن عثمان
،
عطاء شیبی عبدری ،
صفیه بنت شیبه که از
عایشه ،
ام سلمه و
ام حبیبه همسران پیامبر صلی الله علیه وآله حدیث روایت نمود
،
عبدالملک حجبی ،
عبدالحمید بن جبیر بن شیبه ،
موسی بن عبدالملک ، و
احمد بن دیلم شیبی .
سکونت بنیشیبه در مکه تا کنون ادامه دارد.
برخی از شیبیها افزون بر داشتن منصب حجابت کعبه و
قضاوت مکه، صاحب تألیف نیز بودند؛ از جمله جمال الدین ابوالمحاسن شافعی در قرن هشتم ق. که در دانش تاریخ صاحب نظر بود و کتاب
طیب الحیاة ، مختصر حیاة الحیوان از تألیفات او است.
درباره بنیشیبه تکنگاریهایی نگارش یافته که از آن جمله به این موارد میتوان اشاره کرد:طبقات حجبة الکعبه از سید حسین
بن حیدر هاشمی، السلسلة الذهبیة فی الشجرة الشیبیة از عبدالستار دهلوی صدیقی، الفرائد العجیبة فی نسب بنیشیبه از سید ابیالحسین علی
بن احمد علوی تریمی (م.۹۷۱ق.). باسلامه نسبنامهای از بنیشیبه را در مکه یافته و همراه تطبیق آن با کتاب حجبة الکعبه این دو را افزوده و منتشر ساخته است. جدول زیر برگرفته از کوشش باسلامه است. البته در نسبنامهها، نام برخی از پردهداران نیامده است. غانم و علی فرزندان
غانم بن محمد بن مفرّج و نیز محمد
بن علی که نسب آنها به
یحیی بن عبیدة بن حمزه میرسد و همچنین احمد الطیّب از فرزندان
سراج الدین بن علی از آن جمله هستند.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بنی شیبه».