بنیجذیمه (دائرةالمعارفبزرگاسلامی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَذیمَةِ
بْنِ عامِر، بَنی، شاخهای از
قبیلۀ کنانه از
عرب عدنانی است.
بنی جذیمه چندی پیش از ظهور
اسلام ، در
نواحی جنوبی تهامه و در نزدیکی
مکه ، در
واحۀ غُمیصا اقامت داشتند.
شهرت بنی جذیمه به حادثهای مربوط است که اندکی پس از
فتح مکه رخ داد.
چندی پیش از ظهور
اسلام ، چند تن از
تجار قریش ، از جمله
عوف بن عبد عوف ، پدر
عبدالرحمان بن عوف صحابی پیامبر (ص)، و
فاکة بن مغیره،
عموی خالد بن ولید ، با
کاروانی از
یمن به سوی مکه رهسپار بودند. بخشی از
محمولۀ کاروان، از آنِ یکی از مردان بنی جذیمه بود که در یمن مرده بود. کاروان در محدودۀ
زندگی بنی جذیمه و پیش از تحویل
اموالِ مرد درگذشته به
وارثانش ، مورد تعرض چند تن از مردان بنی جذیمه قرار گرفت و
عوف و فاکه در این حادثه کشته شدند.
قریش به درخواست عبدالرحمان
بن عوف آمادۀ
حمله به بنی جذیمه شد، اما پس از
مذاکرۀ بنی جذیمه با قریش و پرداخت
خونبهای کشتهشدگان، سرانجام
جنگی رخ نداد.
همچنین از دورۀ پیش از اسلام، میان بنی جذیمه و
بنی سلیم ، سابقۀ
عداوت و
خونخواهی وجود داشت.
در ۸ ق/۱۴م، پس از
فتح مکه،
پیامبر اکرم (ص) گروههایی از
مسلمانان را برای
دعوت قبایل عرب به مناطق شبه
جزیره گسیل داشت؛ از جمله دستهای به
فرماندهی خالد
بن ولید در اول
شوال همین
سال ، به سوی بنی جذیمه فرستاده شدند.
روایات موجود از این
سریّه ، در بسیاری از جزئیات هم
داستان نیستند و چنانکه
پژوهشی دقیق نشان میدهد، نشانههایی از
رقابتها و دشمنیهای
سیاسی در این روایات دیده میشود.
اما به هر حال، مجموعۀ
روایات نشان میدهد که
پیامبر (ص) با آگاهی از
خصومت میان قبایل، به خالد دستور
جنگ نداده بود. گفته شده است که بنی جذیمه از بیم
دشمنی دیگر قبایل، با خود
سلاح داشتند و خالد از آنها خواست تا
سلاح را کنار نهند و اعلام کرد که در صورت پذیرش
اسلام خطری آنها را
تهدید نخواهد کرد.
در روایات چنین آمده است که گویا بنی جذیمه نهتنها به
اسلام درآمده بودند، بلکه
مسجدی هم داشتند.
اگرچه درخواست خالد برای کنار نهادن
سلاح با مخالفت برخی از مردان بنی جذیمه روبهرو شد، اما به هر حال بنیجذیمه
اطاعت کردند؛ آنگاه خالد دستور داد افراد
قبیله به
اسیری درآیند و به هر یک از
سربازان خود، یک یا دو
اسیر سپرد. سپس هنگام
بامداد ، دستور داد
تیغ در میان اسیران نهند. اگرچه برخی از
مسلمانان ، از دستور
کشتار سرپیچی کردند، اما سرانجام حدود ۷۰ مرد از بنی جذیمه کشته شدند که بیشتر آنان در اختیار
بنی سلیم بودند.
چون
خبر کشتار بنی جذیمه به
پیامبر اکرم (ص) رسید،
حضرت برای
برائت از
عمل خالد، دست به سوی
آسمان برداشت و چند بار فرمود: «
خدایا ! من از کردۀ خالد مبرّایم»؛ سپس به
امام علی (ع)
مأموریت داد تا نزد بنی جذیمه رود و با پرداخت
غرامت و
خونبها ، خسارات را جبران کند.
امام علی (ع)
دیۀ کشتهشدگان و دیگر خسارات اموال بنی جذیمه را بهطور کامل پرداخت و حتی باقی ماندۀ
پول را نیز به ایشان سپرد و
پیامبر (ص)، از آن حضرت قدردانی کرد.
دور ماندن خالد از
مجازات پیامبر (ص) به سبب این کشتار، این بخش از روایات را که بنی جذیمه به
اسلام درآمده بودند، سخت
مشکوک جلوه میدهد.
بنابر
منابع شیعی ،
پیامبر (ص) با فرستادن خالد به سوی بنی جذیمه
قصد داشت
کدورتهای دورۀ
جاهلی را از میان بردارد، اما
کینۀ خالد موجب بروز این
حادثه شد.
به گفتۀ
عبدالله بن عمر و
سالم مولای بنی حذیفه ــ در توجیه این
کشتار ــ بنی جذیمه به جای «
اسلمنا »، میگفتند: «
صَبَاْنا » (یعنی
آیین خود را تغییر دادیم) و بدینسبب، خالد از
مسلمانی آنها آگاهی نیافت.
(۱) محمد
بن حبیب، المنمق، به کوشش خورشید احمد فارق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۲) محمد
بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
(۳) علی
بن طاووس، الطرائف، قم، ۱۳۹۹ق.
(۴) عبدالملک
بن هشام، السیرة النبویة، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
(۵) ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، به کوشش سمیر جابر، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
(۶) احمد
بن حنبل، مسند، بیروت، دارصادر.
(۷) محمد بخاری، صحیح، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
(۸) طبری، تاریخ، بهکوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱م.
(۹) اکرم ضیاء عمری، حاشیه بر السرایا و البعوث و البعوث النبویة حول المدینة و مکۀ بریک
بن محمدعمری، دمام، ۱۴۱۷ق/ ۱۹۹۶م.
(۱۰) کلاوس کلیر، خالد و عمر، ترجمۀ محمد جدید، دمشق، ۲۰۰۱م.
(۱۱) محمد مفید، الارشاد، بیروت، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
(۱۲) محمد واقدی، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
(۱۳) احمد یعقوبی، تاریخ، بیروت، دارصادر.
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جذیمة بن عامر، بنی»، ج۱۷، ص۶۴۷۵.